- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
ترسیم مصائب اهل بیت سلاماللهعلیهما در بین راه و شهر شام
از دم دروازه معلوم است بد تا میکنند خیرهسرهایی که زینب را تماشا میکنند گاه با شمشیر و نیزه، گاه با رقص و طرب دور بیبیهـای روی نـاقه بلوا میکنند |
ترسیم مصائب اهل بیت سلاماللهعلیهما در بین راه و شهر شام
مانده بر دوش زمین رنج مسیر سفرت آسمـانها شده با گریهٔ خود نوحـهگرت سفـر کـوفه و دروازهٔ ساعـات و حـلب چه سفرها، چه سفرها که نکردهست سرت |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها
عـقـیله بود که با دشـمنان مقـابله کرد سـلاح خـطـبـۀ او نیـت مـقـاتـلـه کـرد جهـاد زینب کـبری جـهـاد تـبـیـین بود بنازم " اسکتوا"یش را که ختم غائله کرد |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها
آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است آنکه بر سّر شهادت بوده مَحرم زینب است آنکه شور افکنده با شور حسینی بر جهان از ازل خو کرده با صد محنت و غم زینب است |
ذکر مصائب ماجرای دیر راهب و سر سیدالشهدا علیهالسلام
بر روی نیـزه ماه درخشان برای چه؟ افـتاده کـنج صومـعـه قـرآن برای چه؟ راهب به خیل می زدگان گفت «گِرد نی امشب شده ستاره فـراوان برای چه؟» |
ذکر مصائب ماجرای دیر راهب و سر سیدالشهدا علیهالسلام
و با صندوقچه مهمان میکند راهب کلیسا را سری در آن تداعی میکند روح مسیحا را و راهب خون سر را با گلاب و مُشک میشوید و با رگهای پاره میکند آغاز نجوا را |
ذکر مصائب ماجرای دیر راهب و سر سیدالشهدا علیهالسلام
به دشت مـاریه کـشـتـند امـیر بطحا را بـهـم زدنـد هـمـه روی مـلـک دنـیـا را رسـیـده امـر به جائی که سبط پیغـمـبر مکان و منـزل خود کرد دِیْرِ تـرسا را |
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( مصائب دیر راهب )
بـیا بـبـیـن دلِ غـمـگـینِ بـیشـکـیـبـا را بیا و گـرم کـن از چـهـرهات شبِ ما را "من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکـند" که بی حَرَم چه کُنَم غـصههای فردا را |
ذکر مصائب ماجرای دیر راهب و سر سیدالشهدا علیهالسلام
شب میرسید و دِیْر پُر از عطر سیب بود تنهاتر از مسیح، سری بر صلیب بود بر نی سری شکفتهتر از فرق لالهها در پای نیـزه نوحۀ صد عـندلیب بود |
مدح و مرثیۀ حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
دل بـا وضـو بـایـد بَـرَد نام شما را نـامی که داده آبـرو، سـجـادههـا را سجاد یعنی تو؛ تویی که میتوان یافت در سجـدههـای هر نـماز تو خدا را |
مدح و مرثیۀ حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
ای شـام، کـربـلای تو یا زین العابدین دل بـزم ابـتـلای تـو یـا زین الـعـابدین یک عـمـر در فـراق جـوانـان هاشمی شد خـونِ دل غذایِ تو یا زین العابدین |
مدح و مرثیۀ حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
دعا و اشک به قلبِ شکسته مرهم بود پس از حسین، همه عمر او مُحرّم بود برای روضه نیازی نداشت او به گریز به پیش چشم تَرَش روضهها مجسّم بود |
مدح و شهادت حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
سجـادۀ سجـاد پـر از اشک روان بود چل سال خودش پای دلش مرثیه خوان بود کابـوس حـرم از جگـرش زخم گرفته چل سال به یاد عـطش غـمزدگان بود |
ترجمه آزاد از خطبۀ امام زین العابدین علیهالسلام در شام
صدا گرم و رسا پیچید در گوش ستمگرها بخوان تا بشنوند این روضهها را کورها، کرها به منبر میروی تا واکنی بغض غریبت را بخوانی آیـۀ والعـصر در داغ صنوبرها |
مدح و شهادت حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
ای شاهد خـون شهـیـدانی که میگویند صاحبعزای عید قربانی که میگویند از خیمهگاه عشق میآیی، چه میخواهند؟ اهل حرم با هر عمو جانی که میگویند |
مدح و مناجات با حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
چه دستهای قـنوتی، رسیدهاند به ماه دعا بخوان که جهان با تو میشود همراه چنان که روح تو سرشار از خداوند است به هر کجا بـروی میشـود عـبـادتـگاه |
مدح و مناجات با حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
گرچه تا غارت این باغ نماندهست بسی بوی گل میرسد از خیمۀ خاموش کسی چه شکوهیست در این خیمه که صد قافله دل مینـوازنـد به امـیـد رسیدن، جرسی... |
مدح و مرثیۀ حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
مرد میدان، مرد میدان است بی شمشیر هم وارث شیر خدا شیر است در زنجیر هم کار دشواریست بین سلسله حیدر شدن یا علی گـویان چهل جا فاتح خـیبر شدن |
مدح و مرثیۀ حضرت سجاد امام زین العابدین علیهالسلام
ای که در سلسله سر سلسلۀ اهل خدایی شمع این حلقه و سر حلـقۀ جمع اُسرایی نه علیلی که دلیلی؛ نه مریضی که طبیبی نه طبیبی که دوایی؛ نه دوایی که شفایی |
ترسیم مصائب اهل بیت سلاماللهعلیهما در بین راه و شهر شام
تا سر سردار مظلومان به روی نیزه بَر شد در همه آفاق و انفس آیت حق جلوهگر شد تن به خاک افکند یعنی خاکسار کوی یارم سر به نی افراشت یعنی بر شهیدان مفتخر شد |