- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال حضرت قاسم با سیدالشهدا علیه السلام
ای عـمو من پسر فـاتـح جنگ جـمـلم نـوۀ شـیـر خــدا، سـاقـی جـام عـسـلـم داده حق، تحت غمت سلطنت لم یـزلم عاشقِ كـشته شدن، بـرسر عهـد ازلـم |
زبانحال حضرت قاسم با سیدالشهدا علیه السلام
ای بـادۀ وصال تو اَحـلی مِنَ العسَل بشتاب ای عمو که بگیری مرا بغل حیرت گرفته،چشمِ دلیـران کوفه را هَل مِن مبارزَم شده همچون یلِ جمَل |
مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
حـالـی بـده هـمیشه بخوانم دعا فقط فهمی به من بده که بخواهم تو را فقط دردی حواله کن که بفهمم چه میکشی؟ بـی فـایـده ست نـالـۀ آقـا بـیـا فـقـط |
مدح و شهادت عبدالله بن الحسن علیه السلام
به لبش حرفِ عسل صحبتِ اَحلیٰ دارد دومیـن قـاسـمِ زهـراست تـمـاشـا دارد در دلش آرزویِ شیـر شُدن می جوشد در رگ و ریشۀ او خونِ حسن می جوشد |
شهادت عبدالله بن الحسن علیه السلام
ابری رسید و پیکرت را بر بدن دوخت بر پـیکـر اربـاب گـوئـیا کـفـن دوخت تـیـری رسیـد و جـسـم عـبـدالله را هم بر پیکـر اربـاب جای پیـرهـن دوخت |
مدح و مصیبت حضرت زینب سلام الله علیها
شیـعـیـان حـیـدریم و خاک پای زینبیم با نگـاه لطف زهـرا مبـتـلای زیـنـبـیم برکت یک عمر گریه بر برادرهای او لطف فرمودند و حالا ما گـدای زینبیم |
زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیه السلام
قرآن چرا به روی زمین اوفتاده است! شمر لعین به صفحه او پا نهاده است! دیدم به چشم فاطمی خود عـمو حسین زهـرا کـنـار مـقـتـل تو ایـستـاده است |
زبانحال عبدالله بن الحسن با حضرت زینب سلام الله علیها
عقل، وامانده شد و پرسشِ احوالم کرد به خـدا عـشقِ عمو بود سبکـبـالم کرد غربت اوست که تبدیل به این حالم کرد آنکه با جامِ مِی اَش مست، همه عالم کرد |
شهادت عبدالله بن الحسن علیه السلام
کوچکترین دلیر پس از شیرخواره بود طفلی که در سپهر شجاعت ستاره بود هرچـند که اجـازۀ جـنگـاوری نداشت آمـاده بـاش، منـتـظـر یک اشـاره بود |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها (مدح و مصیبت )
من زینبم سـفـیـنۀ غـمـهای حـیـدرم زیـبـاتـرین نـتـیـجۀ اعجـاز کـوثـرم مجلس به پا کنید محرم رسیده است عـبد خـدا شوید در این مـاه محترم |
شهادت محمد و عون بن عبدالله علیها السلام
بـا مـهــر اعـتـبـار امــام شـهـیـدهـا شش دانگ عشق خورده به نام شهیدها وقتی شهید نام خـداونـد عـالـم است یـعـنـی خــدایـی اند تـمـام شـهـیـدها |
شهادت محمد و عون بن عبدالله ( زبانحال حضرت زینب)
خوب می دانند اینجا از کسی سر نیستند چـشـم در راه محـبـت های مـادر نیـستند سخت شرمنده ست زینب از حسین خویش که با عـلـی ها هـدیـه های او بـرابـر نیـستند |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر سیدالشهدا علیه السلام
بـابـا نـگـاه پُـر شـررم درد میکـنـد قلب حزین و شعله ورم درد میکند از بس برای دیدن تو گـریه کردهام چشمان خیس و پلک ترم درد میکند |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر سیدالشهدا علیه السلام
ساحل زخـم گـلویت دل دریای من است موی تو سوخته اما شب یلدای من است آمــدی داغ دل تـنـگ مــرا تــازه کـنـی یا دلت سوخته از دربدری های من است |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر سیدالشهدا علیه السلام
این همه درد دلم چشم تری می خواهد آتش سینه ام امشب جگری می خواهد قصه های شب یلدای فراق من و تو تا كه پایان بپذیرد سحری می خواهد |
مدح و شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
من از قـبـیـلۀ دُردی کـشـان پُـر دَردم که در هـوای نـگـاه نـگـار مـی گـردم دوباره دست نیاز و دوبـاره چشم امید به سـوی خـانۀ طـفـل سه سـاله آوردم |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر سیدالشهدا علیه السلام
شکر خدا به جز تو ندارد ثنا لـبـم از شـوقِ پر کـشیـدن سویت لبـالـبم در سینه ام محـبت و بر لب ثنای تو صد آفرین به سینه و صد مرحبا لبم |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر سیدالشهدا علیه السلام
رسیده موج موهایت به دست خستۀ ساحل به دنبال تو می گشتم تمام این چهل منزل به تو حق می دهم با سر به سوی دخترت آیی که یک عاشق شبیه تو ندیدم شاه دریادل |
مناجات و شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
اول شعـر که یارب بشود خوب تر است عشق بازی به دل شب بشود خوب تر است هرکسی در پی وصل است بگویید به او: با تـوسّل که مقـرّب بشود خوب تر است |
استقبال و ورود به ماه محرم (مدح و مناجات)
گفتم از آب بگویم لب من گفت حسین رفتم از گل بسرایم که چمن گفت حسین چه شده؟ موسم روضه است، ببین از داغش فاطمه باز زمین خورد، حسن گفت حسین |