- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر سیدالشهدا علیه السلام
نـفـس در سـیـنـه از آهـم شـرر شد تـمـام قـوت مـن، خـون جـگـر شـد چه ایّامی که از شب، تـیـرهتر بود چه شبهایی، که با هجرت سحر شد |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر سیدالشهدا علیه السلام
جسمم ضعیف و روحم، سرگرمِ بالُبال است دور فراق طی شد، امشب، شبِ وصال است تا یـافـتـم طبـق را، دیـدم جـمـال حـق را باید به سجده افتم، این وجه ذوالجلال است |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر سیدالشهدا علیه السلام
با سر رسیدهای بگو از پیکری که نیست از مصحف ورق ورق و پرپری که نیست شبها که سر به سردی این خاک مینهم کو دست مهـربان نـوازشگـری که نیست |
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر سیدالشهدا علیه السلام
قـلبـم شکـستـه امـا؛ انـدازۀ سـرت نـه آشـفـتـه دیـده بـودم مانـند پـیکـرت نـه تا شام غصه خوردم با تو ولی نگفـتم ای كاش ساقیات بود اینجا و خواهرت نه |
مدح و شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
از وقـار عـمهجان خود حجـاب آموخته او مـؤدّب بـودنش را از ربـاب آموخته با دو دست بسته تا شامات را یکسر گرفت رزم را از فـاطمه، از بوتـراب آموخته |
مدح و شهادت حضرت حُر علیه السلام
دلی که مست نگـار است پَـر نمیخواهد تنی که وقف عزیز است، سر نمیخواهد اگر به حـاجـت تـوبه، به این در آمـدهای بخـواه از خـود اربـاب، در نمیخـواهـد |
مدح و شهادت حبیب ابن مظاهر
در عشق بازی از طفولیت نجیب است یار غـریـبی های مـولای غـریـب است یک بار هم در کودکی جان داده بهرش او زنده با انفاس یار و بوی سیب است |
مدح و شهادت حبیب ابن مظاهر
چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد سر پیری عجب شوری است در چشمانت ای مومن! جوان بودن به ظاهر نیست، باید دل جوان باشد |
زبانحال حُر به سیدالشهدا علیه السلام
یـوسف زهـرا! ز شما پُر شدم تـا که اسیـر تو شـدم حُـر شدم |
زبانحال حُر به سیدالشهدا علیه السلام
یوسف فـاطمه من حُـر گـنه کـار توأم از دو عـالـم شده آزاد و گـرفـتار توأم تو به لطف و کرم خویش خریدار منی من به جرم و گنه خویش خریدار توأم |
مدح و شهادت حضرت حُر علیه السلام
دیـد خـود را در کـنـار نـور و نـار بـا خـدا و بـا هـوی در گـیـر و دار گفـت از چه زار و در وا مانـدهای کـاروان راهـی و در جـا مـانـدهای |
زبانحال حُر به سیدالشهدا علیه السلام
گرچه خارم ای گل زهرا تو دستم را بگیر من که افتادم زغم ازپا تو دستم را بگیر مـن بـه امـیـد نــگـاه رحــمـت تـو آمـدم قطرۀ ناچیزم ای دریا تو دستم را بگـیر |
زبانحال حُر به سیدالشهدا علیه السلام
بی دام و آب و دانه كـبـوتر گرفـتهای از پَـر شـكـستـه آمـدهای پَـر گرفتهای نگـذاشتـی كه مـن بـرسـم، پیش آمدی دستِ مرا بـه دستِ مُـطّهـر گرفتـهای |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در ورود به کربلا
اي مـرا پـيـر طـريقـت يا حـسيـن وي مرا هـمواره عـزت يا حسين |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در ورود به کربلا
امـروز مَحـرمان حَـرم سـایۀ سـرم شـام دهـم زمـان نـفـس هـای آخـرم امـروز بین حـلـقـه شیـران هـاشمی شام دهم به حـلـقـه زنجـیـر پـیکـرم |
ورود کاروان سیدالشهدا علیه السلام به کربلا
دشت غم، دشت عطش، دشت بلایی کربلا سینه سوز و جانگداز و غم فزایی کربلا جمعی از خوبان عالم را هدایت بر سر است باز کن در دل برای عشق جایی کـربـلا |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در هنگام ورود به کربلا
یک کـاروان دل، هـمره دلـبـر رسیده زیـنـب بـیـا کـه مـنـزل آخــر رسـیـده یاران فـرود آئید این وادی طور است وعـده ز سـوی حـضرت داور رسیده |
ورود کاروان سیدالشهدا علیه السلام به کربلا
این قـافـله هر چه شتابش بیشتر شد دلـشـورههـای آفـتـابـش بـیـشـتر شد جـای تـمـام نـخـلـها لـشگـر درآمـد با هر قـدم یعـنی سـرابش بیشتر شد |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در ورود به کربلا
میسوزم و چون آتشی در احتراقم آه ای اجـل از چه نمیآیی سـراغـم این دشت نیت کرده یارم را بگیرد ای مرگ مرهم شو بر این زخم فراقم |
کاروان سیدالشهدا علیه السلام در راه کربلا
من کـیم یک بیـنوای ناشکـیب بیـقـرار روضههای پُـر نشیب مـیرود تا کـربـلای عـاشـقـی کاروانی خسته آرام و غـریب |