- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت عباس
هیچ کس مانندِ عـبـاسـم مرا یـاری نکرد هیچ کس مثل ابوفـاضل عـلمداری نکرد دست از دست و سر و هستیِّ خود آری کشید با مُواساتش کسی اینگونه دینداری نکرد |
شهادت حضرت عباس علیه السلام
هم میان دست و بازو فاصله افتاده است هم میان هر دو ابـرو فاصله افتاده است تیر سوزن شد، که دوزد پیکر او را به هم بین اعضا از همهسو فاصله افتاده است |
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
ناگهان دور و بر شیر حرم غوغا شد سـر ذبـح قـمر هاشـمیـون دعوا شد دشمنان هلهله کردند همین که افتاد سنـد غـارت امـوال حـرم امضا شد |
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
علـقـمه گـفـتم و دیدم دلم از پا افتاد یاد لبهای عـلی اصغر و دریـا افتاد علقمه گفتم و دیدم که سواری بی دست تیر آنقدر به او خورد که از نا افتاد |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت عباس علیه السلام
دیدم خودم بال و پرت میریخت عباس دشمن چگونه برسرت میریخت عباس میخـواستم جمعـت کنم تا خـیـمه آرم دیدم دوباره پیکـرت میریخت عباس |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت عباس علیه السلام
چه بلایی است خدایا به سرم آمده است از ره دور غـمی در نـظـرم آمده است تا پـذیرای غـمی سخت شوم، بار دگر اشك غـم بـدرقـۀ چـشم تـرم آمده است |
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
چشمان خیس علقمه امواج رود بود آن روز رود، شاهد کشف و شهود بود آن روزِ سرخ، علقمه محراب کوفه شد در دست ابن ملجم میدان، عمود بود |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
دلـم تنگ پیمبر بود، پیـغـمـبر شدی اکبر هوای رزم مولا داشتم حـیدر شدی اکبر تو را با خون دل اینسان بزرگت کردهام بابا قدم خم شد شکستم تا کمی اکبر شدی اکبر |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
ای مـصـحـف پـاره پـارۀ مـن خـورشـیـد و مه و ستـارۀ من |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
ماهم به خون نشست و سرشکم ستاره شد قــرآن آیــه آیـۀ مـن پــاره پــاره شــد داغ رسـول بـود بـه قـلـبـم ز کـودکـی تکـرار آن به داغ جـوانـم دوبـاره شـد |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
بنـشیـنم و از سوز جگـر ناله برآرم بر صورت خونین تو صورت بگذارم بردار خدا را سری از خاک و دعا کن تا من به سر کشتۀ تو جـان بسپارم |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
ماهم فـتاده بر خاک با جسم پاره پاره ای اشک ها بریزید از دیده چون ستاره جزمن که همچو خورشید افروختم دراین دشت کـی پـاره پـاره دیـده انـدام مــاه پــاره |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
ای علی جان چه شده؛ قامت تو تا خورده نـازنـیـنـم چـقـدَر بر بـدنت پـا خورده روی جسمت چقدَر تیر و سنان می بینم اینـهـمه زخـمِ گِران بر دل بابا خورده |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
یوسف من چاه را با نیزهها حس کردهای پنجۀ ناپاک صدها گرگ را حس کردهای چشم هایم را تماشای تو غافل گیر کرد عضوهای اربأ اربایت پدر را پیر کرد |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
شـکـر خـدا زره ز تـنت در نـیامده با چنگ گـرگ پیرهـنت در نـیامده یک دشت اکبر و پدری پیر و یک عبا حـتـی ز عـهـدۀ کـفـنـت در نـیـامده |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
از سـيـنـه اگـر چه میكـشم آه برو حـالا كه شـدي تـشنـۀ اين راه بـرو |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر
عـاقبت جان من از سینه به در میآید بسکه از جوشن تو پـاره جگـر میآید |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اصغر
غنچه ای بودی و پرپر زدنت کشت مرا به روی دست دلاور شدنت کشت مرا تک پسرها همه دلگرمی مـادر هستند یکی یکـدانـۀ مـادر شدنـت کـشت مرا |
مناجات با حضرت سیدالشهدا علیه السلام
به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم قنوت گـریه گرفـتیم و مستجـاب شدیم و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم شبـانـه نـور گرفـتـیـم و آفـتـاب شـدیم |
زبانحال حضرت رباب سلام الله علیها با حضرت علی اصغر
گریه وقتی میکنی مادر، قـدم خم میشود نـور چـشـم من شبـیه چشم تو کم میشود دست و پا که میزنی من دست و پا گم میکنم با زمین و آسمان در خیمه حرفم میشود |