- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
در دل اهلِ قـلم، انگـیـزۀ تـقـریر نیست قـصّۀ تـنهـایـی مـا قـابـل تحـریر نیست داغ دوری یا غم کوری، چه فرقی میکند؟! در دلِ قُرصِ زلیخا، ترسی از تقدیر نیست |
استقبال از پیکر مطهر شهدای گمنام
به سیل اشک میشوئیم راه کارونها را هنوز از جبهه میآرند تابوت جوانها را امان از اینچنین سوزی که در داغ عزیزان است امان از اینچنین داغی که میبُرّد امانها را |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
جرعه جرعه غم چشید و ذرّه ذرّه آب شد آسـمـان شـرمـنده از قـدّ خم مهتاب شد گریهها میکرد تا اُمّت شود بیدار؛ حیف از صدای گریهاش اُمّت فقط بیخواب شد |
زبانحال حضرت زینب با مادرش حضرت زهرا سلاماللهعلیهما
انـگـار بـایـد غـصـه تـا آخـر بـمـاند چـشـمان زینب تا هـمیـشه تـر بمـاند یادت میآید که به من گفتی: عزیزم اصلاً نـبـایـد خـانه بـیمـادر بـمـاند؟ |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
شب گـریههـای غـربت مـادر تمام شد زینب به گـریه گفت که دیگر تمام شد امـشب اذان گـریه بگـوید بگـو، بـلال سـلـمـان به آه گـفـت: ابـوذر! تـمام شد |
زبانحال حضرت زینب با مادرش حضرت زهرا سلاماللهعلیهما
بمیرد زینبت مادر، چرا از درد مینالی؟! گذشته چند ماه اما کماکان ناخوش احوالی چنان گیسوی من احوال بازویت پریشان است نزن موی مرا شانه، ندارد هیچ اشکالی |
مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
مرا از لحظۀ پیـدایش عـالـم دعـا کردی همیشه هر کجا نام تو را بردم دعا کردی مسیح و حضرت موسی و ابراهیم مدیونت برای هاجر و آسیه و مـریم دعـا کردی |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
نـوری که هیچ مینگـرد مـاهـتـاب را میپـرورد بـه سـایـۀ خـود آفــتـاب را زهراست کوثری که به آیات روشنش آب حــیــات مـیدهــد امالـکــتــاب را |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
ای اشک! چارهای! غم کوثر نگفتنیست باران! ببار! روضه سراسر نگفتنیست با آنکه روضهخواندن ما با کنایه است امـا هـنوز روضـۀ مـادر نـگـفـتنیست |
مدح و مناجات با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
خوشا دلی که قرار است بیقرار تو باشد که راه چـاره ندارد مگر دچار تو باشد سپردهام به دلم تا به گرد روی تو گردد که از تو نور بگیرد، که در مدار تو باشد |
زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
کوکـب روشن من! ای مه منظومۀ من! آه ای دخـتـرک خـسته و مـظلـومۀ من! مدتی میگـذرد خـواب نـداری بـنـشـین به روی پای خودت تاب نداری بنـشین |
زبانحال امیرالمؤمنین علیهالسلام با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
چند روزی میشود با بُغض صحبت میکنی روشنای خانهام! کم استـراحت میکنی با همان دستـی که بالا هم نـمیآید دگر روزیِ افلاک را هر صبح قسمت میکنی |
مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
"شب" زنده شد به برکت شبزندهداریات قـیمت گرفت "نـافـله" از همجـواریات در اشکهای اهلِ سحر، ذکرِ خیرِ توست حرف از قنوت وِتر، که شد یادگاریات |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
چند ماه است که رنگ غم و ماتم دارد خـنـدۀ فـاطـمـه را بیت عـلـی کم دارد تا که پا میشود از بستر خود، میافتد چونکه جز دیدۀ تارش، قد خم هم دارد |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
شرمنـده کردی بار دیگر نوکرت را شـکـر خـدا دیـدم عـزای مـادرت را روزم سیه گـردد اگر از من بگـیرند خورشید لطفِ چشمِ ذرّه پـرورت را |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
خـبـر هـجـر تـو از مـأذنـه تـا مـیآیـد بوی اشک است که از سجدۀ ما میآید چِـقَـدَر آه کـشـیـدی، نـشـنـیـدیـم تـو را اشـک بـر گـونـۀ ایـن نـاشـنـوا میآیـد |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بیا بیا گـل زهـرا! عـزای مـادر توست صفای فاطـمیه از صفـای مادر توست اگر که سـائـلـم و نـوکـر هـمیـشـگـیام فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
گـرچه فـقـط بـیآبـرویی کـردهام، باز مولای من لطـفی کن و دورم نـیـنـداز عُـمـْر مرا وقـف ابـاصـالـح نـوشـتـنـد در به درت بـودم گل نرگـس از آغاز |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
تصویر هجرِ دلدار، از چشم تر نرفته در ساغـرِ دلم جز، خـونِ جگـر نرفته یوسف رسید و یعقوب، هر روز گریه میکرد داغ پـسـر هـنـوز از، ذهـنِ پـدر نرفته |
زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
دلم میخواست با من تا قیامت همنشین باشی در این نُه سالِ شیرین، ساکن خُلد برین باشی خدا ما را به عقد هم درآورد و پدر میگفت برایت بهترین باشم؛ برایم بهترین باشی |