
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی

![]() |
![]() |
در فضایل و شخصیت حضرت معصومه سلام الله علیها
آغاز ماه ذیقعده برای حضرت کاظم و حضرت رضاعلیهالسلام و دودمان نبوت، پیام آور شادی و پایان یک انتظار طولانی است. زیرا حضرت نجمهسلام الله عليها فرزندی جز حضرت رضا علیهالسلام نداشت. مدتها پس از ایشان صاحب فرزندی نشد (حضرت رضا علیهالسلام در سال ۱۴۸ ه.ق و حضرت معصومه سلام الله عليها در سال ۱۷۳، یعنی با ۲۵ سال فاصله متولد گردید) امام صادق علیهالسلام نیز به ولادت چنین بانویی بشارت داده بود.روزی که حضرت معصومه سلام الله عليها دیده به جهان گشود، برای حضرت نجمه سلام الله عليها و حضرت رضا علیهالسلام و پدر بزرگوارشان، روز شادی و سرور وصف ناپذیری بود چرا که دختری از آسمان ولایت و امامت، طلوع کرده بود که قلب ها را جلا میداد و چشم ها را روشن میکرد و کانون مقدس اهل بیت علیهالسلام را گرم می نمود. ![]() |
![]() |
![]() |
آتش زدن خانۀ امام صادق علیهالسلام؛ به درک واصل شدن حاکم مدینه با دعای امام
مرحوم کلینی مینویسد منصور ملعون به حسن بن زید والی مدینه نامه فرستاد که : خانۀ جعفر بن محمدعلیه السلام را آتش بزن، او نیز به درون خانه حضرت قطعه ای آتش انداخت و درب خانه و دالان آن آتش گرفت، امام صادقعلیه السلام بر روی آتش راه میرفت و با گام های خود آتش را خاموش میکرد و میفرمود: من فرزند ابراهیم خلیل الرحمان هستم. متن عربی روایت : بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: وَجَّهَ أَبُو جَعْفَرٍ الْمَنْصُورُ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ زَيْدٍ وَ هُوَ وَالِيهِ عَلَى الْحَرَمَيْنِ أَنْ أَحْرِقْ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ دَارَهُ فَأَلْقَى النَّارَ فِي دَارِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فَأَخَذَتِ ![]() |
![]() |
![]() |
توسل امام صادق علیه السلام به دعای سیدالشهدا برای رهایی از مکر منصور
بسیارى از محدّثین و مورّخین آورده اند، كه ربیع بن یونس از طرف منصور عبّاسى استاندار شهر مدینه بود؛ پسر ربیع كه فضل نام دارد حكایت كند: منصور خلیفه عبّاسى - در سال ۱۴۷- پس از مراسم حجّ وارد مدینه منوّره شد و به پدرم، ربیع گفت: هر چه زودتر جعفر بن محمّد علیهالسلام احضار كن، میخواهم او را به قتل برسانم . حضرت را نزد منصور لعین بردند ؛ هنگامى كه حضرت بر منصور وارد شد، منصور با حالت تندى و درشتى با وى سخن گفت؛ و سپس حضرت را مورد خطاب و سرزنش قرار داد و اظهار داشت: دشمنان و مخالفین ما در عراق تو را به عنوان امام و رهبر خود برگزیده اند، خدا مرا هلاك كند اگر تو را نكشم و از بین نبرم . ![]() |
![]() |
![]() |
کرامات و معجزات امام صادق علیه السلام
در روايات معتبره ذکر شده است كه ابو العبّاس سفّاح ( اوّل خلیفۀ بنى عبّاس ) حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام را از مدينه به عراق طلبيد، و بعد از مشاهده معجزات بسيار و مكارم اخلاق از آن امام عالى مقدار نتوانست اذيّتى به آن حضرت برساند و ایشان را به مدینه بازگرداند. بعد از مدتی منصور دوانقى برادر ابو العبّاس سفّاح خلافت را غصب كرد و مطلع شد تعداد شيعيان آن حضرت بسیار زیاد و بیش از انتظار اوست، لذا منصور نیز امام علیهالسلام را به عراق طلبيد و بیش از پنج مرتبه ارادۀ قتل آن امام مظلوم علیهالسلام را نمود، و در هر مرتبه معجزۀ بزرگی مشاهده میکرد و به ناچار از تصمیم خود برگشته و امام به مدینه باز میگشت. ابن بابويه و ابن شهر آشوب و ديگران روايت ![]() |
![]() |
![]() |
آخرین سخنان و وصیت های پیامبر به علی (ع) و حضرت زهرا (س)
یا فاطمه تو اولین کسی هستی که به من ملحق میشوی: پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم در آخرین روز های عمر مبارکش رو به على علیهالسلام كرده فرمود: اى برادر آيا وصيت مرا میپذيرى و به وعده من وفا میكنى و قرض مرا ادا میسازى و امور بازماندگانم را اداره مینمائى؛ على علیهالسلام عرض كرد آرى فرمان تو را از دل و جان میپذيرم و آن را اجرا میكنم. پيغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: نزديك بيا چون پيش رفت على علیهالسلام را به سينه چسبانيد و انگشترى خود را از انگشت مباركش بيرون آورده فرمود: اين انگشترى را در انگشت كن؛ سپس شمشير و زره و تمام سلاح هاى جنگى خود و پارچه را كه در هنگام پيكار به شكم میبسته و لباس جنگ میپوشيده و بكار زار می رفته حاضر كرده همه را به على علیهالسلام تسليم نمود فرمود به نام خدا به منزل خود برو. ![]() |
![]() |
![]() |
توهین عمر به پیامبر (ص) و ممانعت از اجرای دستور ایشان
وقتی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلیهوسلم كه دانست ابوبکر و عمر از دستور ایشان تمرد كرده و به لشکر اسامه ملحق نشده اند ؛ برای بار سوم آنها را به همراهى با لشکراسامه دعوت كرد و از رنج بسيارى كه ديده و اندوه فراوانى كه به حضرتش رسيده بی حال گرديد و ساعتى بدين حال به سر برد؛ مسلمانان گريستند و صداى گريه زنان و فرزندان و زنان مسلمان و همه حاضران بلند شد. وقتی حال رسول خدا صلیاللهعلیهوآلیهوسلم کمی بهتر شد نگاهى به مردم كرده فرمودند: دوات و شانه گوسفندى حاضر كنيد تا مطلبى را بنويسم كه پس از آن؛ هیچ گاه گمراه نشويد و در همان دم از شدت ضعف و بیماری دوباره بی حال شده و افتادند. ![]() |
![]() |
![]() |
جلو گیری پیامبر از برپایی نماز جماعت توسط ابوبکر در آخرین روزهای عمر
سر پیچی ابوبکر و عمر از دستور پیامبر مبنی بر پیوستن به لشکر اسامه و ممانعت پیامبر از اقامه نماز جماعت توسط ابوبکر: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلیهوسلم در روزهای پایانی عمر مبارک خویش سعى زیادی در پیوستن سران مهاجر و انصار ( علی الخصوص به ابو بکر و عمر؛ زیرا میدانست آنان مانع اجرای اوامر الهی در جانشینی علی خواهند شد) به لشکر اسامه و خروج آنان از مدینه داشت تا با لشكريان خود بيرون رفته و در جرف كه نزديك مدينه بود منزل نمايد و مردم را وادار كرد تا همراه او حركت كنند و آنان را از باقى ماندن و كندى كردن از انجام وظيفه بيم ميداد. بعد از چند روز در حالیکه سر مبارك را بسته؛ على علیهالسلام طرف راست آن حضرت و فضل بن عباس طرف چپ آن حضرت را گرفته ![]() |
![]() |
![]() |
فریاد و نوحه گری مرغابیان در شب ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام
شیخ مفید مینویسد على علیهالسلام در شب شهادتش بيدار بود و مكرر از اطاق خود بيرون میآمد و بطرف آسمان متوجه میشد و میفرمود سوگند بخدا تا بحال دروغ نگفتهام و دروغ هم بمن اطلاع ندادهاند امشب همان شبى است كه بايد به وصال محبوب نائل گردم آنگاه به خوابگاه خود برگشت. چون بامداد دميد كمربند خود را بربست و میفرمود: ![]() |
![]() |
![]() |
زندگانی و وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
مقام و منزلت حضرت خديجه كبري سلام الله علیها: حضرت خدیجه سلام الله علیها پانزده سال پیش از عام الفیل در مکه، در خانواده ای بزرگ و ارجمند به دنیا آمد. در دوران جوانی که با تشکیل کاروان های تجاری به کسب درآمد پرداخت. درخشان ترین صحنه زندگی او پیش از بعثت رسول خدا صلیاللهعلیهوآلیهوسلم مربوط به زمانی است که با وجود مکنت و ثروت، هرگز در جامعه فاسد آن روزگار، خود را به دست امواج سهمگین جاهلیت نسپرد و به درجه ای از کمال و پاکی رسید که به «طاهره» ملقب گشت. افزون بر این لقب، به برخی دیگر از القاب او میتوان اشاره کرد از جمله: «مبارکه» «سیده نسوان» «کبری» به معنی ارجمند و والامقام که پیامبر صلیاللهعلیهوآلیهوسلم این لقب را پس از ![]() |
![]() |
![]() |
وقایع تغسیل؛ تشییع و تدفین امام کاظم علیه السلام
روایت اول : شیخ مفید میینویسد: مأموريت سندى آن بود كه حضرت ابو الحسن امام کاظم علیهالسلام را بوسيله زهر، شهيد نمايد او هم حسب الامر زهرى در طعام ريخته و يا خرما را به زهر آلوده كرده به حضرت خورانيد امام علیهالسلام از آن تناول نمود و سه روز پس از آنكه از شدت زهر، تب كرده بود بيش زنده نماند و جهانى را بر شهادت خود سوگوار ساخت و دنيا را به شكمخوارگان گرگ سيرت خوك طبيعت سپرد و خود پس از سه روز شهيد شد. ![]() |