کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


زبارت جابر در اربعین

درباره : روایت های مصائب بعد از شام منبع : بشارة المصطفى ص 82؛ بحار الأنوار، المجلسي ،ج‏65،ص:131

علامه مجلسي و دیگران به نقل از طبری از کتاب بشارة المصطفی مینویسند  عطیه عوفي' مي گوید: همراه جابر بن عبدالله انصاري به قصد زیارت قبر حسین بن عليعليه السّلام بیرون شدیم؛ چون به كربلا وارد شدیم، جابر نزدیك فرات رفت و غسل كرد و دو جامه به تن كرد. كیسه اي را گشود كه در آن 'سعد' (عطري معروف ) بود. آن را به خود پاشید. با هر گام یاد خدا مي كرد. نزدیك قبر كه رسید گفت 'دست مرا بر قبر بگذار.' دستش را بر قبر گذاشتم. روي قبر افتاد و از هوش رفت. بر او آب پاشیدم تا به هوش آمد.

آنگاه جابر سه بار گفت 'یا حسین!' سپس گفت: حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَهُ  آیا دوست، پاسخ دوستش را نمي دهد؟! جابر بن عبدالله انصاری سپس گفت: أَنَّى لَكَ بِالْجَوَابِ وَ قَدْ شُحِطَتْ أَوْدَاجُكَ عَلَى أَثْبَاجِك‏ چگونه جواب دهي كه رگهایت بریده و میان سر و پیكرت جدایي افتاده است. شهادت