
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی

![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ امام حسن مجتبی علیهالسلام
تویی ضریحِ کرامت؛ تمام خلق، دخیلاند اگر کریم تویی؛ حاتمانِ دَهر، بخـیلاند غـباری از قـطراتِ تـیـمُّـمِ تو طهـارت بُحور، پیشِ نَـمِ مسحِ پـایت آبِ قـلیلاند |
![]() |
![]() |
مدح و منقبت امام حسن مجتبی علیهالسلام
درخـتهـای اُمـیـدیـم، از دیـار حـسـن پُر از شکـوفۀ عـشـقـیم در بهار حسن به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست! رسـیده اسـت لـبِ ما به جـویبار حسن |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت رقیه سلاماللهعلیها با سر مطهر پدر
با تـیـغ اشـک بر همه میتـازم ای پدر من با غـم تـو هـیچ نـمیسـازم ای پـدر این مدتی که مـانـده به پـایـان عمر من باید به گـریـه بـر تـو بـپـردازم ای پدر |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت رقیه سلاماللهعلیها با سر مطهر پدر
در پِیات چهل منزل، سخت جستجو کردم از قـفـایِ هر نـیـزه با تو گـفـتگو کردم سایـهات ز روی نِی، بوده بر سرم بابا هر کسی یتیمم گفت، سوی نیزه رو کردم |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت رقیه سلاماللهعلیها با سر مطهر پدر
تو هستی باغبان و من گل نیلـوفرم بابا هنوزم تو پدر جان منی، من دخترم بابا طَبَق "بیت" و سر تو "کعبه" و من گرم اعمالم نشسته من طوافم را به جا میآورم بابا |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت رقیه سلاماللهعلیها با سر مطهر پدر
آسـمـانت سـرخ امـا آسـمـان من کـبـود بـعـد تو بـابـای خـوبـم آسمان آبی نبود من تو را میخواستم دیدم تو با سر آمدی آمدی جانم به قربانت ولی دیگر چه سود |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت رقیه سلاماللهعلیها با سر مطهر پدر
چنان از غـم دوری افـسـرده بودم که از داغِ تو سخت پـژمرده بودم سپـر گر نـمیکرد عمه خودش را همان عـصر روز دهم مُرده بودم |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت رقیه سلاماللهعلیها با سر مطهر پدر
آمدی در جمع ما، ویرانه بوی گل گرفت آمدی بام و در این خانه بوی گل گرفت آن شب قدری که شمع جمع مشتاقان شدی تا سحر خاکستر پروانه بوی گل گرفت |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها در شام
دختر شیرخدا در شام محشر کرده است گوئیا حیدر دوباره فتح خیبر کرده است او که منـبر رفـته جدّش بر جهاز ناقهها ناقهای را بیجهاز این بار منبر کرده است |
![]() |
![]() |
ترسیم مصائب اهل بیت سلاماللهعلیهما در شهر شام
شب گرچه روی نیـزه، سرِ آفـتاب بُرد زینب به فـتـح شـام، سـپـاه شـهاب بـرد پس درسهای مادر او بی نتیجه نیست از زخـم بیحـسـاب، نـباید حـساب برد |
![]() |
![]() |
ترسیم مصائب اهل بیت سلاماللهعلیهما در شهر شام
فاطمه! مادر سادات! چه آمد به سرت؟ شـامـیان عـید گـرفـتـنـد به قـتل پـسرت سنگ و خاکستر و دشنام و کف و زخم زبان کوچه کوچه شده مزد زحـمـات پـدرت |
![]() |
![]() |
ترسیم مصائب اهل بیت سلاماللهعلیهما در شهر شام
کی دیده کـنار هم، جام می و قـرآن را جام می و قرآن و، چوب و لب عطشان را ای فـاطمۀ اطـهر! ای دختـر پیغـمـبـر! در طشت طلا بنگر، وجه اللَهِ سبحان را |
![]() |
![]() |
ترسیم مصائب اهل بیت سلاماللهعلیهما در شهر شام
در شهر یـهـودیـان به اجـبار وارد شــده زیـنـب عـــزادار این بـار نـخـسـت اوست والله تـا حـال نـرفـتـه است بـازار |
![]() |
![]() |
ترسیم مصائب اهل بیت سلاماللهعلیهما در بین راه و شهر شام
از دم دروازه معلوم است بد تا میکنند خیرهسرهایی که زینب را تماشا میکنند گاه با شمشیر و نیزه، گاه با رقص و طرب دور بیبیهـای روی نـاقه بلوا میکنند |
![]() |
![]() |
ترسیم مصائب اهل بیت سلاماللهعلیهما در بین راه و شهر شام
مانده بر دوش زمین رنج مسیر سفرت آسمـانها شده با گریهٔ خود نوحـهگرت سفـر کـوفه و دروازهٔ ساعـات و حـلب چه سفرها، چه سفرها که نکردهست سرت |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها
عـقـیله بود که با دشـمنان مقـابله کرد سـلاح خـطـبـۀ او نیـت مـقـاتـلـه کـرد جهـاد زینب کـبری جـهـاد تـبـیـین بود بنازم " اسکتوا"یش را که ختم غائله کرد |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها
آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است آنکه بر سّر شهادت بوده مَحرم زینب است آنکه شور افکنده با شور حسینی بر جهان از ازل خو کرده با صد محنت و غم زینب است |
![]() |
![]() |
ذکر مصائب ماجرای دیر راهب و سر سیدالشهدا علیهالسلام
بر روی نیـزه ماه درخشان برای چه؟ افـتاده کـنج صومـعـه قـرآن برای چه؟ راهب به خیل می زدگان گفت «گِرد نی امشب شده ستاره فـراوان برای چه؟» |
![]() |
![]() |
ذکر مصائب ماجرای دیر راهب و سر سیدالشهدا علیهالسلام
و با صندوقچه مهمان میکند راهب کلیسا را سری در آن تداعی میکند روح مسیحا را و راهب خون سر را با گلاب و مُشک میشوید و با رگهای پاره میکند آغاز نجوا را |
![]() |
![]() |
ذکر مصائب ماجرای دیر راهب و سر سیدالشهدا علیهالسلام
به دشت مـاریه کـشـتـند امـیر بطحا را بـهـم زدنـد هـمـه روی مـلـک دنـیـا را رسـیـده امـر به جائی که سبط پیغـمـبر مکان و منـزل خود کرد دِیْرِ تـرسا را |