![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت قاسم علیهالسلام قبل از شهادت
من را پدر به دست عمو داد و بعد از آن با یک نفر خوشم که همان است جان من شیـرینیِ محـبت او چـیز دیگری است احـلا مـن الـعـسـل شده ورد زبان من |
![]() |
![]() |
زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیهالسلام
کودکم امّا در این بیشه جگر دارم عمو از دو دسـتانم برای تو سپـر دارم عمو با مدد از نامِ زیـبای حسن گـل میکـنم بر تمامِ دشمـنانت من خـطر دارم عمو |
![]() |
![]() |
زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیهالسلام
قـربـانـیـم راهـی قـربـانـگــاه هـسـتـم با عشق خود تا پای جان همراه هستم |
![]() |
![]() |
زبانحال عبدالله بن الحسن با حضرت زینب سلاماللهعلیها
من حاضرم برای حسین ترك سر كنم آمــادهام بـه راه ولایـش خـطــر كـنـم |
![]() |
![]() |
زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیهالسلام
گـلشن توحید را فصل شهادت میرسد لالـۀ آزاد مـردی را طـراوت میرسـد |
![]() |
![]() |
زبانحال عبدالله بن الحسن با حضرت زینب سلاماللهعلیها
ز دستانت کشیدم دست تا دستم قلم گردد که باید دستهایم افـتخـار مـادرم گردد |
![]() |
![]() |
زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیهالسلام
در کـوی عـشـق زنـده مـرام پـدر کنـم با یاد غربت تو جهان خون جگـر کنم |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب با سیدالشهدا علیهالسلام در شهادت عبدالله بن الحسن
به خدا حـافـظی تـلـخ تو سـوگـنـد نشد هرچه کردیم که در خیمه شود بند نشد |
![]() |
![]() |
زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیهالسلام
در دلم از غُربتت، درد جهان پنهان شده حنجره آتش گرفته سیـنهام سوزان شده هیچ كس دیگر نمانده تا تو را یاری كند كشتی صبرم اسیر موج این توفان شده |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
ز جانش چشمه چشمه خون به باغ باغبان میداد پناه باغبان بود این گل سرخی که جان میداد زمام جان به دست و با تمام کودکی هایش بزرگی را نـشان دوستان و دشمنان میداد |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
غـیرت او حیدری شیر نرِ مجـتبیست نسل به نـسـلش کـریم آیـنـۀ کـبریـاست معـرکه بر پـا شده در رجـز این پـسر یـاد جـمل کـرده و فـخـر کـنـد بر پـدر |
![]() |
![]() |
زبانحال محمد و عون بن عبدالله با سیدالشهدا علیهالسلام
بر شیر دخت زهرا ما هر دو نور عینیم آلالـههای زینب جان بر کفِ حـسیـنـیم |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
دو گل آورده بود از بوستانی با صفا زینب که تقدیم امیر خود کند در کربلا زینب |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
آوردهام نـذر عــلـی اکــبــرش کـنـم نذر عـلـی نشد سـپر حـنـجـرش کنم |
![]() |
![]() |
زبانحال محمد و عون بن عبدالله با سیدالشهدا علیهالسلام
دویـدهایـم که هـمـراه کـاروان بـاشـیـم رسیـدهایـم که در جمع عاشـقـان باشیم |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت عون و محمد بن عبدالله ( فرزندان حضرت زینب سلام الله علیها)
این کبوترهای عاشق آسمان میخواستند از فیوضات وسیعی بیکران میخواستند ناخدای چشمشان مرهون اشک و آه شد در همین دریایِ صحرا بادبان میخواستند |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
این یاسها که در بَرِ من قـد کشیدهاند حـالا ز داغ اکـبـر تـو قـد خـمـیـدهانـد |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت عون و محمد بن عبدالله ( فرزندان حضرت زینب سلام الله علیها)
جان به کف مست طواف قبلۀ مادر شدند نعـرۀ یـاهـو به لب آئـیـنـۀ حـیدر شدند بوی عطر فاطمه در خیمهها پیچیده شد در تـجـلی آیه آیه یـاس پیـغـمـبر شـدند |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها
خـاتـون جـهـان امـیـر مذهـب، زینب صاحب علم و صاحب منصب، زینب گــفـتـنـد شـفـیـقـه الـحـسـن بــود آرى از عـشـق حـسین خود لـبالـب، زینب |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
خلـوت شده دور و برت جانم فدایت ای جـان زینب، جان طـفـلانم فدایت |