![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() |
![]() |
زبانحال مسلم بن عقیل علیهالسلام قبل از شهادت
مینویسم رویِ هر دیـوار واویلا حسین مینویسم با لـبی خـونـبار واویلا حسین هر قدم تکـرار در تکرار واویلا حسین مینـویـسم زیـرِ این آوار واویلا حـسین |
![]() |
![]() |
زبانحال مسلم بن عقیل علیهالسلام قبل از شهادت
خامـوشم و هر زخـم تـنم راست ترانه با ذکر تو خـون از دهـنم گـشته روانه گـشتم سپـر تـیر غـمت کوچه به کوچه آتش به سرم ریخت عدو خانه به خانه |
![]() |
![]() |
زبانحال مسلم بن عقیل علیهالسلام قبل از شهادت
ای داد بـیـداد از غـریـبی از اسـیـری من روی بام قصرم و تو در مسـیری من مَـردم اما پـیـش هر نـامـرد رفـتـم آواره شـب تا صـبـح بـا پـا درد رفـتـم |
![]() |
![]() |
زبانحال مسلم بن عقیل علیهالسلام قبل از شهادت
من که میر راستان و عـبد میر راستـینم پای بند حقّ و دست حق بود در آستـینم بی معین و یاورم امّا به حق یار و معینم رهـروان وادی توحـید را عـین الیـقـیـنم |
![]() |
![]() |
زبانحال سیدالشهدا علیهالسلام در ورود کاروان به کربلا
ای هــمـیـشـه شـبـیـه مــادر مـن کـوه ایـمـان، عـقـیله خواهر من جـاری کـوثـر اسـت چـشـمـانت عـصمـتی دیگر است چـشـمانت |
![]() |
![]() |
ورود کاروان سیدالشهدا علیهالسلام به کربلا ( مدح حضرت زینب)
روی پرهای فـرشته کعـبهای عالی مقام میرود در بینِ صحرا میرود بیتُالحرام میرود دریا، به دنبالش مدیـنه مثل رود میرود باران، به دنبالش مدینه تشنه کام |
![]() |
![]() |
ورود کاروان سیدالشهدا علیهالسلام به کربلا ( زبانحال حضرت زینب)
دیـدم بـیـابـانـی پُـر از خار مغـیلان را بالای محـمـل آفـتابی سخت سوزان را «انا الیه راجـعـونت» کُـشت زینب را نـسـپار دست باد گـیـسوی پـریـشان را |
![]() |
![]() |
ورود کاروان سیدالشهدا علیهالسلام به کربلا
مسلم و مسعود و عـبدالله و جندب آمده کربلا! حُر و حبیب و جون و شوذب آمده شمع و هفـتاد و دو تا پروانۀ دلسـوخته آفـتابـی در حـصار مـاه و کـوکب آمده |
![]() |
![]() |
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام و ورود حضرت به کربلا
بهتر که این دل دست تو دلبـر بیفـتد ایکاش دل در بند تـو با سـر بیفـتـد این دل بـمـیـرد بـهـتر از آنکه مـبادا در بــنـد دام هـر کس دیـگـر بـیـفـتـد |
![]() |
![]() |
زبانحال سیدالشهدا علیهالسلام در ورود کاروان به کربلا
خیمهها را کردهام بر پا، امان از کربلا داغـدارم میکـند اینجـا، امان از کـربلا بوسه میزد مادرم زهرا مرا با گریه و مضطرب میگفت با بابا! امان از کربلا |
![]() |
![]() |
ورود کاروان سیدالشهدا علیهالسلام به کربلا ( زبانحال حضرت زینب)
یک کاروان شکوه و جلالت رسیده است یک پارچه عفاف و نجابت رسیده است یک کـاروان مـلائکه دور و بـر حـرم یک شهر، ماهِ خوش قد و قامت رسیده است |
![]() |
![]() |
ورود کاروان سیدالشهدا علیهالسلام به کربلا ( زبانحال حضرت زینب)
راه بـــود و راه بـــود و راه بـــود کــاروان هــمــراه ثــارالــلـه بــود کــاروان نـه قــبـلـه گـاه عـالـمـیـن مرد یا زن جـمله عـشـاق الحـسـین |
![]() |
![]() |
مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
ز آستان تو دورم دلـم پر آشـوب است گواه من به همین پلکهای مرطوب است فـقـط بـخـاطـر تـو آبـرو به مـن دادنـد چنان سگی که به اصحاب کهف منسوب است |
![]() |
![]() |
مناجات شب دوم مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
چه میشود كه سرانجام، آن زمان برسد و قـطره نیـز به دریای بیـكـران برسد محـرم است بـیا تـا كه چـشـم مُـردۀ ما برای گریه در این روضهها به جان برسد |
![]() |
![]() |
مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
از ابـتـدا آرام جـان مـا تـو هـسـتی تا انـتـهـا ورد زبـان مـا تو هـسـتی |
![]() |
![]() |
مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
دوبـاره از می این ماه اشـك مینـوشم به اذن صاحب عـزایم سـیاه میپـوشم دوباره نـیـسـتی و بـاز بار این غـم را نـگـاه لـطـف تو انداخـت بر سر دوشم |
![]() |
![]() |
مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
الا غـریـبۀ دلخـسـته، از سـفـر برگـرد شتاب کن گل نرگس، همین سحر برگرد فرا گـرفـتـه مـصـیـبت تـمـام عـالـم را شده است بیتو بـلاها عـظیمتر برگرد |
![]() |
![]() |
مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
افتادْ از نفـس یل حـیـدر شـتاب کن خنجر نشست بر رگ و حنجر، شتاب کن الشمـر جالـسٌ... و صدایی بلند شد پیچیده عطـر چادر مادر شتاب کن |
![]() |
![]() |
مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بیقرار توأم و در دل تنگـم گله نیست بخدا غـیبت تو علت این فـاصله نیست |
![]() |
![]() |
مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
ای گـیـسوی هـماره پـریـشان کـربلا ای چـشـمۀ هـمـیشه خـروشان کربلا با ما بگوچه دیدهای ای خون گریسته! در سـرخـی عـقـیـق سـلـیـمان كـربلا |