![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() |
![]() |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
رفت بیصبـرانه و ناگاه، کـنج قـتلگاه شد رصد با چشمِ صد گمراه، کنج قتلگاه تا که فهمیدند نور چشمهای مجتبیست تا شـدند از کُـنـیهاش آگاه کـنج قـتـلگاه |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
پروانه شد تا شعـلـهور سازد پَـرش را پـیچـیـد در شـوق شـهـادت بـاورش را داغ گـلـویـش تـازه شـد از قـحـطی آب وقتی به خنجـر داد زخـم حـنجـرش را |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست از چه در خـیـمه بـماند اگر او میداند چشم در راه غـزالان حـرم آبلههاست؟ |
![]() |
![]() |
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها و شهادت محمد و عون
همان سروی که تندیس وقار و استقامت شد وجودش شاه تیغی با صلابت در علامت شد علی مرتضی در باطن و زهراست در ظاهر ظهور آیۀ نوراست و مروارید عصمت شد |
![]() |
![]() |
زبانحال محمد و عون با سیدالشهدا علیهالسلام
آورده ما را با خودش مادر که قربانت شویم تا که برایت جان دهیم و حافظِ جانت شویم إذن از تو میخواهیم تا با غیرتی حیدرنشان در وادیِ میدان بتازیم و رجزخوانت شویم |
![]() |
![]() |
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها و شهادت محمد و عون
عصمتاللّه معظّم جانِجانان زینب است حـافـظِ آیه به آیه خـطِّ قـرآن زینب است زن نگو مردآفرین حبلالمتین یعسوبِ دین نائبِ مولای عالم شاهِ مردان زینب است |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت محمد و عون
وقتی که زیر سـایـۀ لـطـف تو بهـترم وقتی از عطـر سیب نگـاهت معـطرم وقتی قسم به حرمت چشم تو خوردهام در آسـمـان عـشـق که تـنهـا نـمیپـرم |
![]() |
![]() |
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها و شهادت محمد و عون
اِنَّ کَـمـَن زارَ الـعـَلی مَن زار زینب عـالـم نـمیبـیـند دگر تـکـرار زیـنب تـاریـخ جای صبـر زینب مینـویسد مـعـنا گـرفت ایـثـار از ایـثـار زینب |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت محمد و عون
تـا غـربتت زبـانـه مـیـانِ حـرم کِشَد آهِ تـو شـعـلـه بر هـمـۀ پـیـکرم کِـشَد آخـر غـمِ غـریـبـی تو میکُـشـد مـرا بارِ غـریـبی تو دو چـشـمِ تـرم کِـشَد |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت محمد و عون
من، دیـده جـز به سـوی بـرادر، نداشتم آئـیــنـه جـر حـسـیـن، بــرابـر نـداشـتـم وقتی صدای غـربت «یاسین» بلـند شد در خاطرم، به جز غمِ «کوثر» نداشتم |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت محمد و عون بن عبدالله ( فرزند حضرت زینب)
پـای در ره که نهـادیـد افـق تـاری بود شب در اندیـشۀ تثـبـیت سـیـهکاری بود خواب خوش باد شما را که در آن هنگامه خـواب خـونـین شـما آیت بـیـداری بود |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت محمد و عون
عـاشـق شـدهام دیـدۀ تـر داشـتـه بـاشـم هر لحـظه فقـط از تو خبر داشته باشم عاشق ندهد هدیه به معشوق عجیب است پـروانه شـدم تا که هـنـر داشـتـه باشـم |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت محمد و عون
با تو خورشید شدم، بیتو شبِ تار شدم غــمِ تـنهـایی تـو دیــدم و بــیـمـار شـدم سایه رویِ سـرم! زیـنبِ تو آشـفـتـه ست یار کـم داری و از دلهـره سـرشار شدم |
![]() |
![]() |
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها و شهادت محمد و عون
جامـعُالاَسـرارِ خـدا زینب است مـنـبـعُ الانـوارِ خـدا زینب است کـاشـفُ الآیــاتِ کـتـابُ لله و... اعـظـمِ اذکـارِ خـدا زیـنب اسـت |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت زهیر بن قین علیهالسلام
سـلام مـا به زهـیـر و دلاورىهـایـش! که بود شاهـد عـشق حسین و مولایش هر آنچه خواست که سر پیچد از کمند حسین نشد که داشـت به دل، جـذبـۀ تـولّایـش |
![]() |
![]() |
زبانحال سعید بن عبدالله حنفی با سیدالشهدا علیهالسلام
پیکرم چشم انتظار تیزی شمشیرهاست در رکابت جان سپردن افتخار شیرهاست بر زبان عشق بوده در شب قدر این سخن: پیش چشم یار مردن بهترین تقدیرهاست |
![]() |
![]() |
زبانحال عابس ابن ابی شبیب با سیدالشهدا علیهالسلام
بـگـو فــرود بـیـایـنـد تــیـغهـا بـه تـنـم که من رها شده از بـند بـند خویـشـتـنم از ابتدای جهان قصد من همین بودهست که در هوای تو همواره بال و پر بزنم |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت حُر بن یزید ریاحی
غرقۀ شک! غرق باور شو که چندان دیر نیست در شط باور شناور شو، که چندان دیر نیست این کـدورتها زلال روشنت را بردهاند بعد از این آئینهمنظر شو که چندان دیر نیست |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت حُر بن یزید ریاحی
فرمـانده بودی آمـدی سربـاز دین باشی دُر باشی و حُر باشی و مردآفرین باشی از حضرت زهرا شفاعت را طلب داری باید بگـویم هر چه داری از ادب داری |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت حضرت رقیه سلاماللهعلیها
اصلا رقـیه جـنـس غمش فرق میکند حـتی کـتـیـبـه و عـلـمـش فـرق میکند دردانهای که روی ضریحش عروسک است با اهـل بیت هم حـرمـش فـرق میکند |