![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() |
![]() |
شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
بوی غم میآید از شهر رسول بـوی اشک حـیـدر و آه بـتـول آسمـانی ها همه دل بی شکـیب بر لب شـیـر خـدا امـن یـجـیب |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زهرا در شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
آسـمـان مـدیـنـه غـمـبـار است شهر، آشوب و کار دشوار است بعد از این مکر و حیله بسیار است چشم های عـلی گهـربـار است |
![]() |
زبانحال حضرت زهرا در شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
رفـتي و بي تو راحـتي از ما گريخـته شادي ز قـلـب فـاطـمـه بـابـا گريخـتـه |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زهرا در شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
زهجران تو اشک من روان شد زبـان درد مـن آه و فــغــان شـد تو رفتی و پس از تو ای پدرجان عـلـی تنهـاتـرین مرد جهـان شد |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهـرا و عـلی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتـیـمی به تن زهـرا شد |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
ای عرش زمین بوست ای چرخ زمین گیرت ای دست قضا دائم در پـنجۀ تقـدیـرت هم پای رُسُل بسته در حلقه زنجـیرت هم قلب ملک روشن در مکتب تنویرت |
![]() |
![]() |
زبانحال سیدالشهدا علیهالسلام در شهادت امام مجتبی علیهالسلام
من حسینم که صفا بخش دو عالم هستم سالهـا صاحب شبـهـای محـرم هـستـم من حسیـنم که برایم همه زاری دارند تا بـیـایـنـد حـرم لحـظه شماری دارند |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
یک لحظه مرا دور ز ماتم نگذارید در سینۀ من غیر غمش غـم نگذارید ما زخمیِ عشقـیم به روی جگـر ما یک مرحمتی کرده و مرهم نگذارید |
![]() |
![]() |
مدح امام حسن مجتبی علیهالسلام
خـاک را به آسـمـان، میکـند بـدل حسن روزگـار تـلـخ را، میکـنـد عـسـل حسن تا ابد هرآنچه حُسن، جزئی از محیط اوست جمع مفـردات حُسن، بوده از ازل حسن |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
سائلی که حلقۀ در را به وقـتـش میزند دست صاحبخانه روزی سر به بختش میزند ای که محتاجی، بیا خوان طلب را پهن کن خاک پای شاه شو، بال ادب را پهن کن |
![]() |
![]() |
مدح امام حسن مجتبی علیهالسلام
سبط اکبر! به پیـمبر چه شباهـت داری نـکـنـد آمــدهای قــصـد نــبــوّت داری؟ بی سبب نیست که بر سجده میافتی هرشب به روی شـانـۀ خـود بـار امـامت داری |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
مـاه خـداست روی تمـاشـایی حسن عرش صفاست مجلس شیدایی حسن مجنون شود هرآنکه ببیند سحر گهی یک جـلـوه از تـبـسّم لـیـلایی حسن |
![]() |
![]() |
شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
تـنـش را با دم تـکـبـیر بُـردنـد کنارش دست بر شمشیر بردند ملائک پـیـکـر پـاک حـسن را به سوی فـاطـمـه با تیـر بردند |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
هرکس که بر کـریـم پنـاهـنده میشود دل مـُرده هـم اگر برسد زنـده میشود آنقـدر میدهـنـد که شـرمـنـده میشـود آیا به روز حـشر سـرافکـنـده میشود |
![]() |
![]() |
شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
بـالا بیـار زهر عدو را میـان طـشت آری بـده تـمـام غـمت را نشان طشت تازه بهار غـربت تو رونـما شده است گل کرد باغ خاطرهات در خزان طشت |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
داستان عـشق او عـمر یک ازل دارد با دو چشم او تنها عشق راه حل دارد بین شعر عاشورا بیست و سه غزل دارد ده بهار و سیزده تا کندوی عسل دارد |
![]() |
![]() |
زبانحال امام مجتبی علیهالسلام در هنگام شهادت
نیـمۀ شب زهـر بر داغ دلـم کـاری شده غربتم در خانهام عمریست تکراری شده خون دلهایی که خوردم از لبم جاری شده خواهـرم زینب کجایی موقـع یـاری شده |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
عـمری در آشیـان غـریب مدینـهایم مـا از فـدائـیـان غـریب مـدیـنـهایـم ما را صدا زنید نمک گـیر مجـتبی مـدیـون لـقـمه نان غـریب مدیـنهایم |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها در اربعین
در میان این قـبـیـله ما گـدای زیـنـبـیم ما حـسیـنـیون همیشه زیر پای زینبیم |
![]() |
![]() |
مناجات اربعینی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
آشــفــتـهام شـبــیــه دلِ بــیقـــرارهــا بی رنگ و روست،روی تمام بهارها از آیـنـه نمیشود هـیـچ انتـظار داشت وقـتی نشسته است به رویـش غـبارها |