![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام رضا علیهالسلام
باز در شهر پیمبر چه قـدر غوغا شد باز هم چشم حرم پای غـمی دریـا شد قسمت این است ز یثرب برود جانب طوس روضۀ غـربت آقا هـمه جا بـر پـا شد |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام رضا علیهالسلام
در این حریم ذکرم، یا رب و یا کریم است دستم اگرچه خالیست، خرجیم با کریم است کم میشود مگر از این سفره هر چه بُردند؟ وقتی طرف حساب شاه و گدا، کریم است |
![]() |
![]() |
مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
به جز هوای حرم در سرم هوایی نیست اسیـر دام تو را حاجت رهـایی نیست |
![]() |
![]() |
مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
خیرت رسید و عبد معاصی عطا گرفت پست و حـقـیر عـالـم امکان بها گرفت رو بـر تو کرد با هـمـۀ روسیـاهـیـش از گوشه چشم نافـذتان او شـفـا گرفت |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام رضا علیهالسلام
ای گـل گـلـزار زهــرا یـا رضا ای عـزیـز جـان طاهـا یا رضـا هـشتـمین شـمـس درخـشـان ولا پور زهـرا نجـل موسی یا رضا |
![]() |
![]() |
ترسیم حالات امام رضا علیهالسلام در هنگام شهادت
آهستـه میآمد ولی بـیبـال و پَـر بـود یک دست بر پهلو و دستی برجگر بود زیـر سـر مهـمـانـی اجـبـاریاش بـود وقتی که میآمد عبایش روی سر بود |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام رضا علیهالسلام
وقـتی عـبا را بر سر خود میکـشیدی بـنـد امـیــد عــالــمـی را مـیبُــریـدی هربار می افتادی و میگفتی ای کاش آه ای عـصای پـیـری من میرسیـدی |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام رضا علیهالسلام
عـبا کـشیده به سر غربتی نهـان دارد نگـاه زار به این حالـش آسـمـان دارد به یک قـدم نـرسیـده دوبـاره میافـتـد مشخص است تنی زار و ناتوان دارد |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امام رضا علیهالسلام
افتادهای بر روی خاك و پَر نداری جـز دیـدۀ تر مونـسی دیگـر نداری آنقدر غـربت میچكد از جسمت آقا ناخـواسته میگـویمت مـادر نداری |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
به هجـران، زارى دلهاى خـونـيـن ز حـد بـگـذشت يـا خـتـم النـّـبـيّـن! ز اشـك و آه مـهـجـوران بـیتــاب جهـانى غـوطـه زد در آتـش و آب |
![]() |
![]() |
مدح پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
بر بـاد داده عـاشـقی خـاکـستـرم را وقتی تو را دیـدم زدم قـیدِ سـرم را ایل و تبارم عـاشـق ایـل و تـبـارت نذر ِتو کردم والـدین و هـمـسرم را |
![]() |
![]() |
زبانحال پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با حضرت زهرا (س)
بـیـا ای مـادر و ای دخـتـر مـن دم آخـر تو بـنـشـیـن در بر مـن مکن زاری که من طاقت ندارم ببـیـنم اشک چـشمت کـوثـر من |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زهرا در شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
بـروی داغ بدی بر جـگـرم میماند اشک در حـلقۀ چشمان ترم میماند من گل یاس بهشتم بروی میسوزم تو بمانی به برم برگ و برم میماند |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
مدیـنـه، چه کـردی رسـول خـدا را گـرفـتـی ز مـا خــاتــمالانــبــیــا را |
![]() |
![]() |
شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
غـار حـرا دلتـنگ شبهـای تو مانده در حسرت یک بوسه از پای تو مانده رفتی ولی در قلبهای دشمن و دوست آن چهـره و لبخـند زیـبای تو مانـده |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
رفتی و دست مهربانت رفت در خاک رفتی و از داغت عزادارند افـلاک با خویش بردی آن نگاه مهربان را آن رحمت جاری و پاک و بیکران را |
![]() |
![]() |
زبانحال پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با امیر المؤمنین
اسلام، تا پیـمبـر اعـظـم رسیـدن است بعد از رسول بار ولایت کشیدن است بعد از نبی، هنوز تنش مانده بر زمین نـوبت به آه و نـالۀ زهـرا شنیدن است |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زهرا در شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
روزی که قـلبم داغ دار مـادرم بود بابا دلم خوش بود دستت بر سرم بود بابا دلم خوش بود هـستی در بر من هستی همیـشه هم پـدرهم مـادر من |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زهرا در شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
دو چشم بی رمق وا کن پدر جان غـم مـا را تـمـاشـا کـن پـدر جـان هـمه پشت و پـنـاه مـا تو هـسـتـی نظـر بر حال زهـرا کن پدر جان |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
حوادثـیست کـه قلـب مدینـه میلرزد مدینه چون دل امّت بـه سینه میلرزد سپاه شب، شده مست تصرّف خورشید نسیم، شعله شد و در فضا شراره کشید |