- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
ای بـزرگ خــــانــدان آب هــا آشــنــای مــهـــربــان آب هــا در مـقــام شـامـخ ســقـائـی ات بــنــد مــی آيــد زبــان آب هــا |
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
افتاد دست بلندی، مشكی كه خالی خالی پيش نگاه شريعه، در همين جا، اين حوالی ظرفيت چشم او را، كيفيت اين سبو را هرگز نخواهيد فهميد، ای ظرف های سفالی |
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
وقـتـی برای نـام تـو تـصـویر می کشم بـاور نمی کـنم که فـقـط شـیـر می کشم تو شیر حق بُدی و برای جـواب خـلق عـباس را به صفحـۀ تـفـسـیر می کشم |
شهادت حضرت عباس علیه السلام
هـمۀ حیـثـیـت عـالـم و آدم بـا تــوست در فـرات نفـسم گام بزن، دم با توست من از این جذر ومد سینه زنانت خواندم ماه من! شورش شبهای محرّم با توست |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت عباس علیه السلام
ای که آوارۀ چشمان تو دریا شده است غرق در نیل غمت حضرت موسی شده است می رسی دست نداری و کسی از پس نخل با عمودی به سر راه تو پیدا شده است |
شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
ترکـیب آفـتـاب و عـطش تا اجـل رسید ترجـیح نالـههـا، به گـلوی غـزل رسـید پیغمبر است این که عمامه به سرگذاشت از آسمـان گـرفـتـه قـمـر را بغل رسـید |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
همچو روی طفل من، بی رنگ و رو، مهتاب نیست بخت من در خواب و چشم کودکم را خواب نیست گفتم از اشکم مگر ای غنچه نوشی آب لیک از تو معذورم که اشک من به جز خوناب نیست |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
باغ می سوزد در آتش ای دريـغا آب نيست فصل بی تابی ست اينجا غنچه ها را تاب نيست ظلم اين نامحرمان ما را ازاو محروم ساخت ورنـه بی مهر و وفايی در نهاد آب نيست |
زبانحال حضرت مسلم با سیدالشهدا
عشقت آخربـــدنم را به سـر دارکـشیــــد تـــن پاکم بسوی کوچه وبــــازار کشیـــد تار گیسوی تو بربست دو دستم بـر پشت تـــا که آخر بسوی مجلس اغیــار کـشیــد |
شهادت حضرت قاسم علیه السلام
ای سینـــۀ شکستـــه دلان نینـــوای تـــو لبـــریـز نیـنــوای وجـــود ازنـــوای تــو جان حسین و نجـل حسن،عشـق زینبین آغـوشِ گــرم حـضرت عبّــاس جـای تـو |
شهادت حضرت قاسم علیه السلام
ز فرط شوق، شد آن خسته، مرتعش بدنـش شرار عشق خدا، شعله زد به جان و تنـش میـان مـــعرکـــه آن سرو بـــوستان حـسـن شکفته بهررجز گشـــت، غنچهی دهنـــــش |
زبانحال سیدالشهدا با حضرت قاسم علیه السلام
ای گــــل چنـان نسیم مرو از بــرابـــرم لختی برابرم بـــخرام ای صنوبـــرم دارد کتـــاب زنــدگـی ات سیــزده ورق خواندم نوشته است ورق های آخـرم |
شهادت فرزندان عبدالله بن جعفر
مــادر نـشـستـه، سـیـر تماشـایـشـان کـنـد هـنگـام رفـتـن است، مهـیّـایشان کـنـد عـون است یا محـمّــد؟ فـرقــی نمیکـنـد دراشـکهای بـدرقــه، پـیـدایـشـان کـند |
زبانحال حضرت مسلم با سیدالشهدا
روی تـورا به چشــم دل، از سردار دیـده ام جـانب مکه پرزنـــد جان به لــب رسیــده ام حرمت جان شکسته ام دردل خون نشسته ام تا کـه به دسـت بسته ام نارغــمت کشـیده ام |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در ورود به کربلا
پرسيد از قبيله كه اين سرزمين كجاست؟ اين سرزمين غمزده در چشمم آشناسـت اين سرزمین که بوی نی و نیزه میدهد ایـن سـرزمیــن تـشـنـۀ آبـستـن بــلاست |
زبانحال سیدالشهدا باحضرت زینب در ورود به کربلا
زینبـا! روز جدایی، نرسیده است، هنـوز جای اشک ازمژه ات، خون نچکیده است، هنوز آن قَدَرمویه مکن، آه مکش، اشک مریز روز فریاد و فغانت، نرسیده است،هنوز |
زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در ورود به کربلا
مـا در این وادی قبول ابتلا خواهیم کـرد کربلا را عالَم « قالوا بلی» خواهیم کرد وادی لَم یَزرَعی را از صفای جوی خون گلشن شاداب وپر ذوق و صفا خواهیم کرد |
مدح حضرت زینب سلام الله علیها
تویی که قبله ی جــان، خاک آستانــۀ توست عـفـاف، پـرده نـشــیـن حـریـم خانۀ توست تـو آن هُــمـای هـمـایـون عـرش پـــروازی کــه اوج قــلـــه اســرار، آشـیـانـــۀ تـوست |
مدح و مناجات با امام حسین علیه السلام
ای ز داغ تو روان، خون به دل و دیدۀ حور بی تو عالم هـمه ماتمکـده تا نـفخه صور خاک بیزان به سر، اندر سر جسم تو بنات اشک ریزان به بر از سوگ تو، شعرای عبور |
مدح و شهادت امام حسین علیه السلام
فـریـادی از غـوغـای تـو در بـام افـتـاد کـز پـــا تــوان سـرکـشـان شــام افـتــاد در خون سُرخت عاشقی مدهوش غلتـید در کـار عشقت، عـقـل بی فـرجام افتـاد |