ای پـسـر حجـت هـشـتـم جواد قـبـلـه گـه حـاجت مـردم جـواد
گــوهـر دریـای ولایـت تـوئـی چـشـمـۀ فـیـاض عـنایت توئی
مدح و مناجات با امام حسن عسکری علیهالسلام
ای شرفـت فـوق ثـنـا گـسـتری داد خـدایت به جـهـان بـرتـری شمس و قمر دور رخت مشتری کرده ز خلق دو جهـان دلـبری |
مدح امام حسن عسکری علیهالسلام و مرقد سامرا
این شهر سامره است و یا عرش کبریاست یـا کـعــبـۀ مـقــدّس دل هـای انــبـیـاسـت شهری که مطلع دو مه است و دو آفتاب کز نورشان به چشم دل اهل دل ضیاست |
غربت ائمۀ بقیع علیهم السلام ( امام مجتبی)
هوای گنبد خـضرا هوای صحن بقـیع صفای شهر پیمبر صفای صحـن بقیع شـده مسبـب ایـنکـه دوبـاره بـنـشـیـنـم غزل غزل بسرایم برای صحـن بقـیع |
غربت ائمۀ بقیع علیهم السلام
روزی رسد که صحنِ حسن را بنا کنیم در زیرِ قُـبِّـه اش همه با هم دعـا کنیم یک گـنـبـدِ بـزرگ برای چـهـار قـبـر بـرپـا چـو گـنـبـدِ حـرمِ سـامـرا کـنـیم |
تخریب حرم ائمۀ بقیع علیهم السلام
بر دشمـنـان عـتـرت و قـرآن هـمـاره در هر نفس نـفـرین و لعـن بی شماره اینان که بـدتـر از نـصـارا و یهـودنـد فرزند شیطان، خصم دین، آل سعودند |
غربت ائمۀ بقیع علیهم السلام
آتـش بـزن ای غـم تـمـام پـیـکـرم را لبریز کن از خونِ دل و چشم ترم را ای آه و نـالـه راه بـغـضـم را بگیرید تا پـنـجـۀ بـغـضـی نگـیرد حنجرم را |
توسل به ائمۀ بقیع علیهم السلام
غبار صحن تو بر درد جان دواست بقیع !خرابههای تو، بـاغِ بهشتِ ماست، بقیع! تو هم چو فاطمه در شهر خویش تنهایی غریبی و، همه كس با تو آشناست، بقیع! |
تخریب حرم ائمۀ بقیع علیهم السلام
فرق دارد جلوه اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گـاه غـم دارد برای ما حرم کل معصومین مُعز المؤمنین در عالم اند قبرشان قبله است حالا بی حرم یا با حرم |
تخریب حرم ائمۀ بقیع علیهم السلام
کاش اینجا داشت تکّـه سایه بـانی لااقل کاش می دادنـد بر گـریـه زمـانی لااقـل کاشکی میشد بریزی آب بر قبر حسن کاش اینجا داشت شبها روضه خوانی لااقل |
تخریب حرم ائمۀ بقیع علیهم السلام
در عـالـم رویـا سفری سوی تو کردم بی خود شدم از خود هوس کوی تو کردم از شـوق زیـارت نفسم حـبس به سینه خـواهـم بـنـشـیـنـم به سـر بـام مـدیـنه |
تخریب حرم ائمۀ بقیع علیهم السلام
نه ضریحی، نه رواقـی و نه سقاخانهای چـشمها چیـزی نمیبینند جـز ویـرانهای زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی کـفـتـری پیدا نخـواهد کرد آب و دانهای |
تخریب حرم ائمۀ بقیع
گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر پریشان است احوال من از حالی پریشان تر مزار جـانشیـنـیان نبی را بی نشان کردند و می دانند خود را از مسلمانان مسلمان تر |
مدح و مناجات با امام حسن عسکری علیهالسلام
روزگار تو بغیر از درد غربت نیست که روزگار من بغیر از آه حسرت نیست که از تو گفتن کار اشک چشم باشد بهتر است گریه وقتی هست دیگرجای صحبت نیست که |
مدح و شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
ای گرد کـاروان تو را حُسن مشتـری بر خـسروان گـدای تو را نیز برتری کنیه: «ابامحمّد» نام خوشت: «حسن» «ابنالرضا» ولیِّ خدا،شهره: «عسکری» |
مدح و مناجات با امام جواد علیهالسلام |
مدح و شهادت امام محمد باقر علیه السلام
ای نعـمـت ولایت تو بهـتـرین نِـعَـم وی لـطف بـی نهـایت تو شامل اُمـم هم کاشف الغمومی و هم باقـر العـلوم هم چشمۀ کـمـالی و هم منـبع حکـم |
مدح و مناجات با امام محمد باقر علیه السلام
بسر می پرورانم من هوای حضرت باقر به دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر ز عشق جان من بر لب رسیده کس نمی داند که نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر |
مدح و مناجات با امام زین العابدین علیه السلام
امروز اگر بی سر و سامـان تو هستیم فـردا به جزا دست به دامان تو هستیم در طالـع بـرگـشتـه اگر هیـچ نـداریـم خوش بخت از اینیم که از آنِ تو هستیم |
مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
مژده ای یاران نگار آمد نگار آمد نگار بر تـنِ هـستی قـرار آمد قرار آمد قـرار غنچۀ زهرا به بار آمد به بار آمد به بار عالم از یک گل بهار آمد بهار آمد بهار آمد بهار |
مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
با مهر تو دل سپهـری از نور شود بـا یـاد تو سـیـنـه وادی طـور شـود تـنها نه ز مـقـدم تو شاد است رضا کـز آمـدنت فـاطـمـه مـسـرور شود |