جلـوۀ ذلت الهی رهـنـمای انس و جـان هـادی راه هـدایـت سـایـۀ امـن و امـان
حـافـظ شـرع مـحـمـد قـبـلـۀ اهل یقـیـن حامی اسلام و قـرآن رهـبر خلق جهان
مدح و شهادت امام هادی علیهالسلام
برق نگاهت ریگ صحرا را طلا کرد شب را به نور صبحگـاهان آشنا کرد قـبـل تـو شهـر غـصه و غـم بـود امـا حُسن وجـودت سامـرا را سامـرا کرد |
مدح و مرثیۀ امام هادی علیهالسلام
ای دهـمـیـن اخـتـر بـرج هُـدا از تو هـدایت شـده خـلـق خـدا نـام تـو نـام عــلـی مـرتـضـی کـنـیـۀ زیـبـای تـو ابن الـرّضا |
مدح و مناجات با امام هادی علیهالسلام
در مکـتـب عـشق اوسـتادی هـادی ریـحـانـۀ حـضـرت جـوادی هـادی چون نام تو خـار چـشم دشمن باشد گـویـیـم جهـان فـدات هـادی هـادی |
مدح امام هادی علیهالسلام |
مدح امام هادی علیهالسلام
دل شـده دیـوانـۀ روی فـریـبـای نـقـی شد منوّر قـلب ما از نـور سیمای نقی بس که زیبا خلق کرده کِلک قدرت، نقش او دیـدۀ گـیـتـی بود محـو تـمـاشـای نـقی |
مدح و شهادت امام هادی علیهالسلام
جان، مرغ خوش الحان علیّ بن محمّد دل طـایـر ایـوان عــلـیّ بـن مـحـمّـد هـسـتی یَـم احـسـان عـلـیّ بن محـمّد جان هـمـه قـربـان عـلـیّ بن محـمّـد |
مدح و مناجات با امام هادی علیهالسلام
در دلِ وحی سخن از تب و تاب است هنوز قاب قوسین به چشمان تو قاب است هنوز وصفِ قدّوس همان آیۀ وحیٌ یوحی است لطف روح القُدس آئینۀ ناب است هنوز |
مدح و مناجات با امام هادی علیهالسلام
ما بـنـدهایـم و غـیر تو مـولا نـداریم در هر دو دنـیا جـز شـما آقا نـداریم تنها پُل ما تا خـدا هـستید و جز این راهـی دگـر تـا عــالـم بـالا نـداریـم |
مدح امام هادی علیهالسلام
گفت:« سُرِّ مَن رَای» ترجمان «سامرا»ست من ولی دلم گرفت... این حرم چه آشناست چون نجف شکوهمند؛ چون مدینه، راز دار داستـان آن ولـی داستـان کـربـلاست ... |
مدح و ولادت امام هادی علیهالسلام
امشب از جام ولایت سر خوشم از دل و جان باده را سر میکشم مـیـکـده دارد هـوای دیـگـری در طرب آورده می را ساغری |
مدح و ولادت امام هادی علیهالسلام
ساقی امشب بسته با پیمانه پیمانی دگر سفره رنگین کرده بهر تازه مهمانی دگر باغبان را گو بپاشد بذر شادی در زمین تا بـبارد ابـر رحـمت باز بـارانـی دگر |
مدح و ولادت امام هادی علیهالسلام
الـبـشارت که دهـم حـجّـت سـبـحـان آمد شـافـع هـر دو سـرا، رهـبـر ایـمـان آمـد سـرورعــالـمـیـان، مـحـور امـکـان آمـد که جهان از رخ وی، روضۀ رضوان آمد |
مدح و ولادت امام هادی علیهالسلام
آفـتـاب عـزّت از عـرش جـلال آمد پديد روز عـيـد شـادمـانى را هـلال آمد پـديد آفـتابِ فضل، تابـان گشت از كـوهِ شكوه ظلمت شب هاى هجران را وصال آمد پديد |
مدح و ولادت امام محمد باقر علیه السلام
رسیده ماه رجب در سرم هوای مدینه نـوشـتـهاند دوبـاره مـرا گـدای مدیـنـه گـرفـتـه است بهـانه دلـم بـرای مـدینه فـدای چـار امـام گـره گـشـای مـدیـنـه |
مدح و ولادت امام محمد باقر علیه السلام
شب است و باز، مبارک شبی است؛ ای ساقی کلید میکده در دست کیست، ای ساقی فرشته عشق نداند که چیست، ای ساقی بخواه جام و شرابی به خـاک آدم ریز |
مدح امام محمد باقر علیه السلام
با وضو باید از مقامت گفت خـاتم الأنبـیاء سلامت گـفـت مـهـربـانـیِ بـیحـدی داری! خُلق و خُوی محـمدی داری |
مدح امام محمد باقر علیه السلام
تا حضور تو، دلِ خسته مسافر شده است توشه بر داشته از گریه و زائر شده است دیرگـاهی است که مانند کبوتر - جبـریل روی دیـوار بقـیـع تو مجـاور شده است |
مدح و ولادت امام محمد باقر علیه السلام
ساقـی و جـام هر دو خندانند بر شـراب طـهـور مهـمـانـند ظلمت و تیرگی روند از یاد آسـمـان و زمیـن چـراغـانـند |
مدح امام محمد باقر علیه السلام
آن مـقـتـدا كه هـستی دارد قـوام از او خورشید و ماه نـور گرفـتند وام از او آن پنجمین امام كه معصوم هفتم است دارد حـریـم كعـبـۀ دین احـتـرام از او |
سرود ولادت امام محمد باقر علیه السلام
بیایید بـازم عاشقـا به باده لب بزنیم لب به شراب و میِ ماه رجب بزنیم باید واسه گدایی دستای خالی مونو بـه دامـن پـسـر شـاه عـرب بـزنـیـم |