- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
از خود صبح مـهـیای خـروشیدن بود علمش بر سر دوش و زرهش بر تن بود یک به یک بال گـشودند همه یاران و چشم سقای حرم، ابر پُر از باران و... |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
دلی به وسعت پهنای عرش بالا داشت لبی به وسعت مهریههای زهرا داشت کنار عـلـقـمه در سجـدهگـاه چـشمانش نداشت هیچکسی را فقط خدا را داشت |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
صدایی آمد از دریا که مردی بر زمین افتاد و بر رخسار زرد مادری در خیمه چین افتاد زدند آنقدر سـویش تـیـرهای بی هـوا اما نیفتاد از نفس تا این که مشکش بر زمین افتاد |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
این ریشۀ عشق است از دل کندنی نیست بالاتر از فهم است پس فهمیدنی نیست هرکس دلش گیر است یکجایی به هرحال من که دلم این روزها اُمُّ البـنـیـنیست |
زبانحال سیدالشهدا علیهالسلام در شهادت حضرت عباس علیهالسلام
ما که عمریست گدای شب تاسوعائیم زخـمـی مـرثـیـههـای شب تـاسـوعائیم |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
گفتم ز عطش شد به روی صفحه رها دست مضمون مرا سوز جگر کرد بنا دست تا کلک خـیالم به روی لوح روان شد از طبع برآشفته نوا خواست چرا دست؟ |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
سزد ز مهر فلک خوبتر بخوانندش قمر نه، رشک هزاران قمر بخوانندش قسم به خـون شـهـیدان حـق روا باشد که سـیـّدالـشـّهـدای دگـر بـخـوانـندش |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
بنـویـسـیـد ابالفـضل، بخـوانـید حـیـا بـنـویـسـید عـلـمـدار، بـخـوانـیـد وفا هیچکس مثل ابالفضل نگـیرد دستی بنویـسـید ز حـاجـات، بخـوانـید روا |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
امـــام عــشــق را مــاه مــنــیـــری وفـــاداران عـــالـــم را امـــیــــری دو دسـتـت گـرچه افـتادند بر خاک به خـاکافـتـادگـان را دسـتگـیـری |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
مرثیه مرثـیه در شور و تـلاطم گـفـتند هـمـه اربـاب مـقـاتل به تـفـاهم گـفـتـنـد واژه در واژه نـوشـتـند و قیامت کردند صاحـبان نـفـس اینگونه روایت کردند |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
مـیرفـت که با آب حـیـات آمـده بـاشد میخواست به احـیای فـرات آمده باشد احساس من این است که با پُر شدن مشک از خـیـمه خـروش صلـوات آمـده باشد |
زبانحال حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام قبل از شهادت
سـقــا شــدم که آب مـهـیـا کـنـم، نـشـد کاری بـرای خـشکـی لبها کـنم، نشد بـا اشـتــیـاق آمــدم از بـیـن نـخــلهــا راهـی به انـتـظـار حـرم وا کـنـم، نشد |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
نـسـیـم آمده با سـوز آه سـرد به خـیـمـه نمانده است به جز رنگ و روی زرد به خیمه شتافت سمت فرات و سکینه در دل خود گفت کمی بنوش عمو! تشنه برنگرد به خیمه |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
دستی بر آتش دل و دستی به روی آب از هرم اشکهای تو تَر شد گـلوی آب بـالا نـرفـت جـرعـه و دور از لبان تو پائـین نرفت آب خـوشی از گـلـوی آب |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
غـم از دیـار غـمزده عـزم سفـر نداشت شد آسـمـان یـتـیـم که دیگر قمر نداشت این سو درون خـیمۀ سیراب از عـطش خواهر ز حال و روز برادر خبر نداشت |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
مـاه است و آفـتـابـیام از مهـربـانیاش صد کـهـکـشـان فـدای دل آسـمـانـیاش بیدست میخروشد و دریا کنار اوست ای عشق آتشین! به کجا میکشانیاش؟ |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
سـقـا بـه آب، لـب ز ادب آشـنـا نـکـرد از آب پُرس از چه ز سـقـّا حـیـا نکرد تجـدیـد شد وضوی نـمـاز امـام عـشـق بیهـوده دستِ خویش به آب آشنـا نکرد |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
کـنـار دل و دست و دریـا، اباالفضل! تـو را دیـدهام بـارهـا، یا ابـاالـفـضـل! تو از آب میآمدی، مـشـک بر دوش و من در تو غـرق تمـاشا، اباالفضل! |
زبانحال حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام قبل از شهادت
دریا کشید نعـره، صدا زد: مرا بنوش غیرت نهیب زد که به دریا بگو: خموش وقـتی که آب را به روی آب ریـخـتی آمد چو موج، در جگرِ بحر، خون به جوش |
مدح و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام
تیـره و تار شده یکـسره دنـیای حـسین رفت از خـیمه قـرار دلِ تنـهـای حسین مشک بر دوش؛ شجاعانه قدم برمیداشت زیر لب زمزمهاش این شده سقای حسین: |