![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() |
![]() |
زبانحال سیدالشهدا علیهالسلام با حضرت زینب سلام الله علیها
دلت میلرزد از فریادهای آخرم برگرد دلم میلرزد از خون گریههای خواهرم برگرد مرا بگـذار در گودال با سر نیـزهها تنها نبینی نیزه کاری تا شود بال و پرم برگرد |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع و مصائب قتلگاه سیدالشهدا علیهالسلام
مـقـتـل از خـون تنِ تو شـبـیـه دریـا بـود خواهـرت دید که چه غـائـلهای برپا بود دور گـودال همه دور و برت جمع شدند نیمهجان بودی و بر گِرد تنت غوغا بود |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع و مصائب قتلگاه سیدالشهدا علیهالسلام
یک لشکر و یک جسم در خون آرمیده دارد نظاره خـواهـری قـامت خـمیده شمشیر و نیـزه گرد او گرم طـوافـند زینب نـظـاره میکـند با اشـک دیـده |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع و مصائب قتلگاه سیدالشهدا علیهالسلام
سر به روی نیزه رفت و تن نداشت جسم درهم زیر و رو کـردن نداشت بـد سـلـیـقـه بـودن غــارتـگـر اسـت ورنه کهـنـه پـیـرهـن بُـردن نـداشت |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع و مصائب قتلگاه سیدالشهدا علیهالسلام
گفته بودی مرگ در بستر برایت خوب نیست دیدن تنهایی خواهر برایت خوب نیست پیرهن کهنه به تن کردی برایت خوب بود این عقیق سرخ و انگشتر برایت خوب نیست |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع با برادر
کمی آرام برو کم شود این خون جگری بردهای دل زهمه کاش ز من جان ببری |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع قتلگاه و شهادت سیدالشهدا علیه السلام
جز خاک و خون برای تن خود کفن نداشت گـیرم کـفن برای تنـش بود، تن نداشت شرمنده شد که خواهر او بینصیب ماند جـایی برای بـوسۀ او بـر بـدن نـداشت |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
در قـتـلگاه چـشـم تو سمت خـیام بود دعـوا بـرای غـارت رأس امـام بـود ای کاش مانـده بود لـباسی که داشتی شـایـد بـرای مــادر تـو الـتــیـام بـود |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع قتلگاه و شهادت سیدالشهدا علیه السلام
زخم بر زخم نشست و بدنت را پُر کرد فرش خون پهن شد و حجم تنت را پُر کرد نـیـزه پـیـچـیـد به اعـماق تنت از پهـلو یـاد مـادر هـمـۀ پـیـرهـنت را پُـر کـرد |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
زلف تو روی نیـزه به دستان باد بود دور و بر عـقـیـله حـرامـی زیـاد بود آتـش گـرفت پیـش نـگـاه تو خیـمـهها شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع و شهادت سیدالشهدا
این بار آخر است منم روبه روی تو تو سوی من نشستی من هم به سوی تو کفراست کفر اگر که بهشت آرزو کند وقتی نشسته زینب تو پیـش روی تو |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع قتلگاه و شهادت سیدالشهدا علیه السلام
در قتلگاه بود و به دستش سپر نداشت یعـنی برای جـنگ تـوانی دگر نداشت |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع و مصائب عصر عاشورا
و الـشّـمـر جـالـسٌ نـفـس انـبـیا گرفت خورشید تیره گشت و دوباره هوا گرفت دارد تمام عـرش خدا میخـورد زمین و الشمر جالسٌ همه عـالم عـزا گرفت |
![]() |
![]() |
مناجات با سیدالشهدا و مصائب گودال قتلگاه
از دست مهربان شما هر که نان گرفت بـالای دست حاتـم طایی مکـان گرفت عرض نیاز پیش کریمان درست نیست باید همیشه دست به روی دهان گرفت |
![]() |
![]() |
سبک های سقائی روز عاشورا ( وداع، قتلگاه )
پخش سبک۱ تــمــامِ هــسـت زیــنـب روی از دست زینب (۲) برادر جـان، غـم هجـران، زده اینـسان، به قـلب من شراره |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در گودال قتلگاه
ناله بزن؛ با ناله از گودال لشگر را ببر زینب بیا، این شمر با پا رفته منبر را ببر چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیر زن از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر |
![]() |
![]() |
مصائب گودال قتلگاه و شهادت سیدالشهدا علیه السلام
نه تـنهـا زخـمها بیالـتـیـام است حـدیـث غـربت او نـا تـمـام است مــیــان قــتــلـگــاه افــتــاده امــا نـگـاه آخـرش سـوی خـیام است |
![]() |
![]() |
مصائب گودال قتلگاه و غارت خیام امام علیه
لشـکـری آمده تا سـهـم غـنـیمت بـبرد از تنی غرقه بخون، جامه به غارت ببرد از سـراشـیـبی گـودال سـرازیـر شدند با هم از بختِ بد غـائـله درگـیر شدند |
![]() |
![]() |
مصائب گودال قتلگاه و شهادت سیدالشهدا علیه السلام
هل من معین بیکسیاش تا شنـیده شد رنگ جـمال پـرده نشیـنان پـریـده شد تا شاه بیرمق شد و افـتاد روی خاک افـسار گـرگ های حـرامی دریـده شد |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت سیدالشهدا علیه السلام
عطش افتاده به جانم جگـرم میسوزد هستیام ز آتش غمها به برم میسوزد در من از سوز عطش تاب سخن گفتن نیست دهنم خشك و دلم خون، جگرم میسوزد |