![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها قبل از رحلت
یکـسـال و نـیـم را گـذرانـدم بدون تو بـا خـیـل دردهـا گـذرانــدم بـدون تـو بر روی دوش من غم هجر نگار بود پائیز بود، اگر چه به ظاهر بهار بود احوال زار من همه سوغات کربلاست این قامت خمیده جـراحات کـربلاست یــادم نـمـیرود تـه گــودال رفـتـی و آنقدر نیزه خوردی و از حال رفتی و دیدم برای غارت جـسم تو جـنگ شد دیدم که قسـمت دهنت پـاره سنگ شد دیدم حرامزاده روی سینهات نشـست دیدم که نیزه را وسط سینهات شکست میخواست تا که قلب مرا زیر و رو کند خیلی تلاش کرد تو را پشت و رو کند تـو رفـتـی و امـیـد حـرم نـا امـیـد شد بعد از تو بود گیسوی زینب سپید شد داری خبر؟! بدون تو آمد چه بر سرم اصلاً بگـو کجـا که نـرفـتـم برادرم!! نامحـرمـان طـنـاب به دستان ما زدند آتش به خیمهها که نه، بر جان ما زدند رفتی حسین خواهر تو پـیـر پـیـر شد غصه نخور فدای سرت که اسیـر شد گریان به حال خـواهر تو آسمان شده در بـین راه هـمـسـفـر من سـنان شده بازار رفـتـهام خـبرش را شنـیـدهای؟! حرف و حدیث پشت سرش را شنیدهای؟! من را در ازدحـام کشاندند ای حسین من را به شهر شام کشاندند ای حسین در شهـر شـام بود که قـلـبم کـباب شد وقـتـی ربـاب وارد بـزم شــراب شـد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها قبل از رحلت
اگر چه عالمی را از غم عشقت خبر کردم ز خاک کربلا بیتو به صد ماتم گذر کردم تنت بر روی خاک و سر به روی نیزهها میرفت پس از این در وفا نیّت به ترک جان و سر کردم به یاد لعل خشکت تا دم مُردن حسین جانم به هر جا پا نهادم خاک را با اشک، تر کردم نبـودی تا ببـیـنـی سنگـبـاران تن من را شکستم لیک خاک شام را زیر و زبر کردم به هر عضوم نشان از کوچههای شام غم دارم ولی از کودکانت هرچه میشد دفع شر کردم گذشت از روز عاشورای تو یکسال و نیم اما به زیر آفتاب از آب تا میشد حذر کردم هنوزم نیست در باور که زنده ماندهام بیتو اگر چه محتضر، ماندم چگونه بیتو سر کردم به هر جا بودهای زیر لـوایت بودهام اما ز مقتل بیتو، اینجا هم به سوی تو سفر کردم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها قبل از رحلت
حال عُشاق اکثراً با گریه بهتر میشود خوش به حال هر کسی که چشم او تر میشود زنده باشیم و خدا روزی کند در روضهها گریۀ ما تا قیامت خرج معجر میشود کوه صبر است و خدا صبری به او داده مگو صبر او گر سر بیاید صبحِ محشر میشود پیکرش در ظل خورشید است و دارد میرود خـواهـری راهی دیـدار برادر میشود
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها قبل از رحلت
شـعــلـه آه مـرا هـر دلـی ادراک کـنـد دود آن رخـت عـزا بر تن افـلاک کـند یـوسـفی بـود مـرا پیـرهـنی بـاقی ماند تا که تـشریح غـم سیـنۀ صد چاک کند جان اگر هم بدهـم پیـرهـنـش را ندهـم کاش یارم به همین جامه مرا خاک کند دست از چاک گـریـبان نکشیدم بی او کاش دستـش برسد اشک مرا پاک کند تـن عــریــان شــده او نــرود از یــادم خـواسـتـم باد تنـش را پر خاشـاک کند بیرمق خسته دویدیم به غـارت نرویم صیـد را دیـدن صیـاد چه چـالاک کـند سر او را که شکستند سرم نیز شکست آئـینه میشکـند جـامـه اگر چـاک کـند خیزران بود لب و آیه تطهیر و شراب یاد آن مرثیـه خـون بر جگـر تاک کند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها قبل از رحلت
افـتـادهام به بسـتـر بیسـایـبـان حـسین از خواهر تو گریه گرفته امان حسین در زیـر آفـتـاب، سـرت را بـریــدهانـد در زیـر آفـتـاب، بـه رویت دویـدهانـد دارم حساب میکشم از قطرههای آب تو سوختی و صورت من سوخت بینقاب ماندی سه روز بیکفن و بوریا حسین اصلاً عوض کنیم سر بحث را حسین من سختم است پیش تو این روز آخری از این هـمه گـلایـۀ خـواهـر بـرادری یاد تو هست مـادرمان بسـتری که شد رخسار او کـبودی و نیلـوفری که شد دارم شـبـیـه او پـی تــابــوت مـیروم با این پر شکـسـته به لاهـوت میروم این روزها که سیـنۀ من تنگ میشود خـیـلی دلـم برای حـسن تنـگ میشود ای کربلای من سفرم را چه میکنی؟ داغی که مانده بر جگرم را چه میکنی؟ من را ببـخـش وقت زیـارت نمیشود دیگر کسی شـبـیه تو غـارت نمیشود میخـواستم ضـریـح تنت را بغـل کنم یکبار جـسـم بیکـفـنـت را بـغـل کـنـم جانم به وصل عشق تو با سوختن رسید این پارههای پیرهنت هم به من رسـید از آن غـروب، رنج اسارت کـشـیدهام از زیر تیر و نیـزه، کـنارت کـشیدهام ای وای از رباب، که جانش به لب رسید هر جا که رفت، حرمـلۀ بیادب رسید گرچه میان تشت طلا، جام برنگـشت دیگـر رقـیـه از سـفـر شـام برنگـشت حـالا شـده خـرابــه؛ دمـشـق رقـیـهات برگـشـتهام به شام، به عـشق رقـیهات سر را گرفت و گفت که بابا حلال کن مـوی مـرا بـلـنـدتـر از این خـیال کـن این رو به قبله را تو نگو روبه راه نیست اصلاً خـیـال کن بدن من سـیـاه نیست شهـدی دوبـاره از لب قـرآنـیات بـده جـایی برای بوسه به پـیـشـانیات بـده
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها قبل از رحلت
از هـمان کـودکیام رنج و بـلایـا دیدم چه بگویم که به یکباره چه غمها دیدم طفل بودم که چو جوجه بدنم میلرزید بین آن کوچه عجب محـشر کبرا دیدم میکشیدند علی را وسط کوچه به زور ریـسـمـان سـیـهـی بـر سـر بـابـا دیـدم مادرم روی زمین و لگدی محکم خورد به روی خـاک تن محـسن زهـرا دیدم سختتر بود از این کوچه، خدایا گودال بـدنـی را بـه ســر نـیــزۀ اعــدا دیــدم وای از نحر گلویش چقدر طول کشید نـرود از نـظـرم آنـچـه در آنجـا دیـدم من به یک روز شدم پیر و قدم گشت دوتا مرگ خود را دل شب در دل صحرا دیدم نـفـس آخـر زیـنب شده ای هـم نـفـسـم خـوب شد آمدی و روی تو حـالا دیدم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
حرف میرانم در اینجا از مقام آفتاب نه غـلط گـفـتم فقـط گـویم ز نام آفتاب ای به قـربان مـقـامات و مـرام آفـتاب برگ میروید به پاس احترام روی او گل شکوفا میشود با شوق عطر و بوی او آفتابی و فروغ تو جهان را در گرفت یازده نور از تو نبض چرخ را در بر گرفت ز آفـتاب آسـمان قـطع یـقـین بـالاتری میکنی بر آفتاب و ماه و انجم رهبری من تو را از چشم خود خواندم خطا شد یا علی حق علی آقا علی سرور علی مولا علی آفـتابا بگذر از من و از خطای باورم میروم با این خـطا تا انتـهـای بـاورم مهر میآید به پاس احـترام یک نـماز هر طلوع صبح یعنی یک قیام یک نماز تو قـیامت قـامتی و قـامتت اصل قـیام ماه نیکو منظری و جلوهات ماه صیام ما کویری تشنه هستیم این جماعت آبشار از خـزانیم و تمام نسل حـیدر از بهار
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
بر ممات گرگ خویان شیر بیرون آمده از نیـامِ ذات حـق شمـشـیر بیرون آمده کعبه را خانه تکانی کرد دست کردگار مژده بـادا آیــه تـطـهـیـر بـیـرون آمـده آدمـیّـت را ولـی الله مــعــنــا مــیکــنـد نور حق را بهترین تصویر بیرون آمده هر چه میخواهی میانِ چشم جذاب علیست هرچه در هستیست را تفسیر بیرون آمده آیهها را خواند چون چل سالهٔ غار حرا مؤمنون را دستگیر و میر بیـرون آمده برق چـشمانش أشِّـداءُ عَـلَی الکُـفار شد گر چه بهر عاشقان اکسیر بیرون آمده
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
ای حضرت «مشکل گُشا» هر جای دنیا با توأم! ای آفتاب «هَل اَتی» پنهان و پیدا با توأم! دلشادم از این زندگی، مشتاق مرگ خویشتن زیرا هم اینجا با توأم، زیرا هم آنجا با توأم! آن ذرّۀ خاکم که در حال و هوای عشق تو بر آب و آتش میزنم، چون بیمحابا با توأم! در اوج شادی با توأم، در موج غمها با منی در موج شادی با منی، در اوج غمها با توأم! لب های من سرمست تو، چشمان من پابست تو جان و دلم در دست تو از بس سراپا با توأم! ای ساحـل آرامـش و کـشتیِ امـواج بـلا ای ناخدای با خدا، دریا به دریا با توأم! حرف دلم را بیشتر، در بیت آخر میزنم با من بمان ای مهربان، تنهای تنها با توأم!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
ای حاجـتِ قـدیـمی دنـیـا! روا شدی دنیای عرش بودی و دنیای ما شدی دنیای بیتو ارزش خالق شدن نداشت حُـسنِ دلـیلِ خـلـق، برای خـدا شدی تو رازِ سر به مُهـرِ خداوندِ کعـبهای دیـوارِ خـانـه باز شد و برمـلا شدی با تو سکوتِ عُزلتِ پیغمبری شکست شـأنِ نـزولِ قـاری غـارِ حـرا شـدی گـفـتیم ابوتـراب و نوشتـیم ابالحسین از بـین خـاکهـا پـدرِ کـربـلا شـدی بـالا بــلـنـدِ وادی کــوتــاه قـامـتــان! ای قـلـهای که نـونِ مـیان لَـنا شـدی اوج غریبی است که در این همه زمان بـا مــردمِ زمـانـۀ خـود آشـنـا شـدی حی عـلی الصلـوةِ فـراداتـرین قـیام! آخر میان جهـلِ جـماعت قضا شدی
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
هوهوی تو تا دشت را لبریز میکرد! شمشـیر تو اِعـلان رستاخـیز میکرد! تو! آن سلحشوری که هر دَم تیغ خود را با گـردنِ گـردنفـرازان تیـز میکـرد! وقتی به میدان میزدی هر مَرد جنگی از پنجۀ شـیراَفکـنـت پرهـیز میکرد! «مَرحَب» اگر از زور و بازویت خبر داشت خود را هزاران بار حَلقآویز میکرد! ابرو که در هم میکشیدی ذوالفـقارت بر پهـنۀ آفـاق جَـست و خـیز میکرد! جولان بـازوهای تو در صحـنۀ جَنگ مرگ سـپاه فـتـنه را تجـویـز میکرد! هر مادری شبهای طفلان خودش را با قـصّۀ رَزم تو سِـحـر آمـیز میکرد! اُسطـورهای هـستی! که در تلـخی ایام تاریخ را شیرین و شورانگیز میکرد!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
رموز گنج نهـان را گشود و افشا کرد تو را در آیـنۀ حُـسن خود هـویدا کرد کلید عشق نهان، دست کعبه مخفی بود که قفل خانۀ خود را به روی تو وا کرد خدا به کعـبه و محـراب مسجـد کـوفه جوار قرب خودش را نصیب مولا کرد چنان به خـلـقت مولا نهـاد سنگ تمام که خود جمال خودش را در او تماشا کرد شکوه و شوکت عقل نخست را، یکجا به جز مقام نبی، در دل عـلی جا کرد علی به راه عدالت، نخست قربانی ست ز تفته آهن عـدلش، عـقـیل پروا کرد! علی به وسعت جهل جهانیان تنهاست وگرنه عـالم و آدم ز عـدل احـیـا کرد زبـان مـأذنـههـا تـا ابـد ز نـام عــلــی گـلـوی زخـمـی توحـید را مـداوا کرد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ( مستند به آیات و روایات وارده در شأن حضرت)
ای قلم امشب بپا خیز و بگو مولا علیست یاریم کن تا بگویم «عُرْوَةِ الْوُثْقى» علیست۱ سیصد و چند آیه از قرآن به نقل از مصطفی۲ در مقام و مدح و شأن حضرت مولا علیست معـنی قرآن که نه او روح قـرآن باشد و رکن ایمان، جان یاسین، ماه او ادنی علیست۳ او بود قرآن ناطق، «مَهْبِطَ الْوَحْيِ» خدا۴ حافظ اسرار «سُبْحانَ الّذي أَسْرى» علیست ۵ در نمازش تا که بخشد بر گدا انگشترش آیه نازل شد امام و رهبر دنیا علیست۶ دین ما با نعمت نصب عـلی کامل شود۷ آنکه کرده با وجودش دین حق احیا علیست او«أَشِـدّاءُ عَـلَى الكُفّار» در جنگ عدو۸ در عوض بهر یتیمان مهربان بابا علیست او بود منظور حق از «عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»۹ چون بود خُزّان علم حق که بی همتا علیست۱۰ ز امر حق باید تمسک جست بر حبل المتین مصطفی فرمود: حبل اله برای ما علیست۱۱ گفت پیغمبر به شرح «نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْت» رب۱۲ آن امامِ گفته در این آیه سرتا پا علیست او که «مَن یَشْرِی نَفْسَه» در شب هجرت کند۱۳ بی گمان مصداق« جَنْبُ الله » مولانا علیست۱۴ آیۀ « خَيْـرُ الْبَـرِيَّةِ» رتبه ای از شأن او۱۵ در همه آیات قرآن، آیت کبری علیست الَّذِينَ يُنْفِقُون در روز و شب، سرّ و عیان۱۶ آنکه حق زین آیه کرده آشنا ما را علیست «عَلَّمَ القرآن» علی؛ گوید: سَلُونِی قَبْلَ أَنْ ...۱۷ فاش گویم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علیست۱۸ مُنْتَهَى الْحِلْم والکرم، او باب ایمان، رکن دین۱۹ پیشتاز « اَلّذِينَ جاهَـدُوا فـينا» علیست۲۰ او بود آن نعمت و عهدی که رب پرسد از آن۲۱ در دو عالم «كَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا» علیست۲۲ زادگاهش کعبه شد تا حق بگوید بر همه کعبه یک سنگ نشان و قبلۀ اعلا علیست حُبّ او « تَنْهى عَنِ الْفَـحْشاءِ وَ الْمُـنْكَر» کند۲۳ در نماز قرب حق، ذکرش سراسر یا علیست یا علی تلخـیص و تجمیع هـمه اسماء رب چونکه بی شک «مَظهَرِ اسمَائِکَ الحُسنی» علیست۲۴ حرف پیغمبر همان حرف خدا باشد که گفت۲۵ هم علی با حق بود هم حق بود هرجا علیست۲۶ آدم و نوح و خلیل و حضرت موسی همه۲۷ ملجاء و امیدشان در حل مشکل ها علیست گفت پیغمبر منم منذر ولی هادی علیست۲۸ طبق این آیه هدایت را فقـط معنا علیست قول او حق، فعل او خیر، امر او رشد بشر۲۹ روح کعبه، اصل زمزم، مروه و مسعی علیست در نـمازش تـیر را از پا برون آورده اند در تکلم با خدا هم غرق و هم شیدا علیست۳۰ در اُحـد جـبـریـل بـا امــر الـهـی زد نـدا با خبر باشید یاران لا فتی الا...، علیست۳۱ گفت پیغمبر قَسِیمُ النَّارِ وَ الجَنَّةِ علیست۳۲ «مَعْدِنَ الرَّحْمَه» علی«وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنَى»علیست۳۳ ضربتش در خندق افضل از عبادات همه۳۴ همچو احمد یار مومن، قاتل اعدا علیست۳۵ من نمی گـویم نـبی فـرمـوده با امـر خـدا شهر علم اله منم، بابش یقین تنها علیست۳۶ هل اتی و عصر و اسری ذره ای از مدح او۳۷ مرشد جبریل و جان حضرت طاهاعلیست۳۸ هرچه کافر همچو مرحب سرنگون با تیغ او فاتح خـیـبر، یداله، شافع عقـبی علیست فتح خیبر، فتح سنگ و چوب، فتح قلعه بود شکر حق با تیغ ابرو فـاتح دلها علیست شکـر حـق که نـوکـر آل پیـمـبر گشته ام آنکه کرده حکم این منصب مرا امضا علیست با تو هر چیزی شروع و با تو حق پایان دهد «وَ بِکُم یَختِم» دلیلم «عَلَّمَ الاَسما» علیست۳۹ این همه گفتم ز شأنش ذره ای از بحر بود این شود حُسن ختامم همسر زهرا علیست
«سائلا» کلبش نه، بلکه پیرو راهش بشو چونکه این میزان عیار سنجش آقا علیست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
بر مـس وجـود کـیـمـیـا آمده است بر عـالمـیـان گـرهگـشـا آمده است ************
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
عــلی کـلام خـدا و خـدا کـلام عـلـی و اسم اعظم حق چیست غیر نام علی علیست حق مع الحق و این کلام حق است و کیست غیر خـدا آگه از مقـام علی اگر که کعـبه بود مسجد الحـرام خدا نجف ببین که بود مسجد الحرام علی اگر که شیـر بیـابان صولـتی، گردی شکار غمزۀ آهوی خوش خرام علی علیالصباح قیامت که خیزم از لحدم هـنوز سرخـوشم از بـادۀ مـدام علی به طوف گنبد او بر کبوتران ره نیست که جبرییل مقیم است روی بام علی چه کوثری که بود خیره بر لب ساقی مگر که کام بگـیرد ز لعل جام علی بهشت با همه زیبایی و طراوت و حُسن چـشیده ذرّهای از میوههای خام علی تمام قدرت زانوی مرتضی زهراست به هر قعـود علی یا به هر قیام علی زمین نداشت تحمل به وزن میزانش زمان نداد دمی کام خوش به کام علی ابوتراب و اباالزینـبـین، اباالحـسنـین تـمـام آل عــلـی وارث مــرام عـلـی بدان که وارث صمصام منتقم مهدیست و اوست تـیـغـۀ بـران در نیـام عـلی ز خـانۀ پدری جـمعـهای طلـوع کـند به انـتـقـام حـسین و به انـتـقـام عـلی نشد به هر دو جهان سربلند، مخلوقی به غیر آنکه که نهد سر به زیر گام علی غـلام همت آنم که زیر چـرخ کـبـود شود غـلام کـسی که بود غـلام علی
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
ای دل از خویش گذر کن که علی میآید جانب عشـق سفـر کن که عـلی میآید منتـظـر بـاش اگر شـوق ولایت داری کعبه را خوب نظر کن که علی میآید بوی عطر از طرف بیت خدا برخیزد یاسها را تو خـبر کن که عـلی میآید اصل خورشید همین مولد کعبهست، بیا ظلمت از سینه بدَر کن که علی میآید اگـر از آیـنـۀ صبـح گـلـی میخـواهی رو به گلزار سحر کن که عـلی میآید زین بیابان که در آن خیمه زدی بیرون شو عزم صحرای دگر کن که علی میآید پای بـگـذار به مـیـقـات ولایت امروز خـیز و احرام بـبَر کن که عـلی میآید مثل جـبـریل به یُـمـن قـدم سر سـبزش دیده را غرق گهـر کن که علی میآید شستـشو ده دل خود را ز نگـاه دگران از همه خلق حـذر کن که عـلی میآید عـطـر آیـات الـهـی ز لـبـش میریـزد آیـۀ نـور ز بَـر کـن کـه عـلـی مـیآیـد آسـمـان آیـنـهدار رخ او شد « یاسـر» جلوه چون روی قمر کن که علی میآید
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
کسی به غیر علی نیست در جهان مولا و نیست مثل عـلی یک نفر چنین والا فَــأَیْــنَــمٰــا تُــوَلُّــوا فَــثَـــمَّ وَجْــه الـلٰـهِ ز فرش تا خود عرش است مرتضی پیدا نگـرد در دو جـهـان تا شـبـیه او یابی علی یکیاست شـبـیه خـداش بیهـمـتا به وقت رزم و جدالش کسی حریفش نیست برای دین خدا لـشکـر است عـلی تنها هـم اولـی و هـم آن دومـی فــراری و فقـط مـیـانۀ مـیـدان عـلـی کـند غـوغـا نبی به وقت سخن در زمان معراجش شـنـید صـوت عـلـی را ز عـالی اعلا تمــام مـعـجـزههـای پــیــمـبـرانـش را خدا سپـرده به دستان مرتضی یک جا مسیح مُـرده اگر زنده کـرده بیتـردید توسـلـی به عـلـی کـرده تا کـنـد احـیـا شبـیـه کـعـبۀ بـیپـرده است وقـتـی که ز شانـههـای خودش میزند کـنار عبا مـقـابـل حـرم او چـه بـاک از سـجـده عـلیست قـبله عـالـم عـلیست قـبلهنما من از مباهله فهمیدهام علی چه کسی ست علیاست نفـسِ نفـیـسِ پیـمـبـرِ دوسرا اگر چه خواستگـاران زیاد و ثـروتمند به جز علی که بُوَد کفو حضرت زهرا؟ به فکر ثروت و کاخ و مقام و منصب نه علی فقـط به خدا فکـر میکـند به خـدا خدا مرا برسان بر شفاعـتش در حشر خدا نکن تو مرا از حـریم دوست جدا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
کعبه نورانی شده از مقـدم نـور الهدی رونـمایی شد درون کـعـبه دُرّ هل أتی قبلهگاه مسلمین جـوری تـرک برداشته مادر خورشید بود و وضع حملی باشرف کعبه بود و آفتابِ گـوهری بین صدف در تن بیجان کعـبه گوئیا روحی دمید باز شد قـرآن ناطق روی دست فاطمه شد فروزان از درون کعبه نوری قائمه نور بالا رفت و شد عرش معلّی منجلی آمده شاه قوی شوکـت، عِـماد الاصفـیا معدن الاسرار خـلقت، پیـشـوای انـبـیا خوانده او را در اُحُد روح الامین با این شعار اوست شمشیر خدا، کرّار وقت کارزار تیغ ایمانش کند هر لشکری را تار و مار اوست قتّال العدو، یک شیر از نسل اسد روی چون ماهش شده بر شیعیان بدرالدُّجی جای پـایش شد صـراط المستـقیـمِ اولیا بهر هر ذکر و دعایی، (یاعلی) حُسن ختام هر که در دنیا غلام اوست آقا میشود قطره آید سوی او یک روزه دریا میشود درک یک خط مدح او بالاتر از ادراک ماست نِقمَةُ الله عَـلَی الفُـجّـار یعـنی مـرتضی نعمتُ الله عَـلَی الابـرار یعنی مرتضی پیروِ(مَن کُنتُ مولا) در غدیر مصطفی طبق قرآن بعد احمد میشود صاحب مقام کوریِّ آل سـقـیـفـه مـیشـود اول امـام هر عمل بیحبّ حیدر باطل اندر باطل است مرهم درد دل شیعهست درمـان نجـف شد مراد ما طواف صحن و ایوان نجف کاش من خاکی برای سنگ ایوانش شوم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
جز او کسی لیاقت حـیدر شدن نداشت شایـستـگی فـاتـح خـیـبـر شدن نداشت دُرّ نـجـف اگر به عـلـی منـتسب نبود باور کـنید ارزش گـوهر شدن نداشت تردیـد نیست گـنـبـد حـیـدر اگـر نبـود اصلا دلی هـوای کـبوتر شدن نداشت چون روز روشن است، که جز مرتضی کسی با احـمـد افـتخـار بـرادر شدن نداشت با اذن فاطمهست اگر«حیدری» شدیم ورنه کسی اجـازۀ نوکـر شدن نداشت فـریـادهـای «أَیْـنَ تَـفِـرّوا» گـواه بـود با او کـسی تـوان بـرابـر شدن نداشت حیدر شدن که جای خودش؛ در مقام قرب هر ناخـلـف لـیاقـت قـنبر شدن نداشت
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
عالم دوباره غرق سرور و شعف شده هر مشکل و غمی ز بشر برطرف شده هاتف بخوان که ماهِ دل آرای ما رسید مژده که جشن دلبـرِ معـبود کعـبه شد غرقِ صفا وجود پُر از جودِ کعبه شد خورشید مذهب از پسِ پـرده در آمده او آمــده بــشــر طــلـبِ آبـــرو کــنــد آقا شود کـسی که عـلی رو بر او کند ترسی فتاده در تنِ مبغوضِ چون حِمار آنکه گرانبها چو عقیق است علی بود با خالقِ خودش چو رفیق است علی بود یک ضربه زد سپاهِ خـداوند برنده شد هرگز کـسی نیـامـده هـمـتـای او شَوَد لفظی پـدیـد نـیـامـده مـعـنـای او شـود شکر خـدا که طـالـعِ من مُنـجَـلی شده
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
اگرچه جـای پـایش در زمین است صدایش جاری از عرش برین است هر آنچه خـواسـتـیـد از او بـپـرسید به افـلاک آشـنـاتـر از زمـین است اگر ثـروت بخواهید آخرین اوست اگـر ایـمـان بـجـوئـیـد اولـین اسـت اگرچه مسندش در عرش اعلی ست ولی با مـسـتـمنـدان همنـشـین است بـه جـای نـان؛ غــم ایـتــام خـورده غذای هر شب و روزش همین است اگـر تـسـبـیـح در دسـتـش بـگـیـرد منـاجـاتـش طـریـق العـارفین است اگر شـمـشـیـر در دسـتـش بـگـیرد ثـنـایـش کـار جـبـریـل امـیـن است چنان از قـلـعـه آن دروازه را کـند که مانـنـدی نـدارد، بـیقـرین است خـبـر پـیـچـیــد بـیـن خــیــبـریهـا یـد الـلـهـی که میگـفـتـنـد این است چـقـدر اعـجــاز دارد دسـتهـایـش مگـر دست خـدا در آسـتـین است؟ اگـر بــالا روم، پــائــیــن بــیــایــم عـلـی تنـهـا صـراط راسـتـین است دوبـاره بیخـود از خود کرد ما را که وصفش خود به خود شورآفرین است عـلی هم مصـطفی را جان شیرین علی هم مصطفی را جانشین است به مدحـش باکی از تـضمـین ندارم فقط حـیـدر امـیـرالـمـؤمـنـین است
: امتیاز
|