- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
چشم زین العابدین روشن ز نور این پسر نور رخسار پسر دارد نشان از آن پدر این محمّد فِی المَثل عطر محمّد میدهد با نگاهی از دل هر شیخ و شابی دل برد باقـر عـلـم عَـوالِـم پا نـهـاده بر جـهـان روشن از اَنوار او گشته زمین و آسمان
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
میرسد از راه، مـاهِ مرتضا ماهِ رجب فصلِ شادابیست این شهرِ خدا ماهِ رجب غافل و غمگین نشو بابُ الکرامت باز شد بر گنهکاران بُود بابُ الرجا، ماهِ رجب اهلِ شبهـای مناجـاتی پُر از آتش شوید میبرد از بین هر جرم و خطا ماهِ رجب » یا مَن اَرجُوهُ لکُـلِّ الخَیر» را آغاز کن خیر بر ما میدهد شیرِ خـدا مـاهِ رجب بنـدگی کـن با تـمـامیِّ وجـودت بـا وفـا تا که محـسوبت کـنـند آئـیـنهای آئینهها اوّلین روزِ رجب، میلادِ مسعودِ ولیست باقرِ عـلمِ پیـمبـر نـورِ چشمانِ نـبیست اوّلِ ماهِ رجب خـیرِ کـثـیرِ اعـظم است چون شبِ میلادِ فرزندِ گهربارِ علیست زینتِ سجّادهها مشعـوف شد از دیدنش هالهای از نور دارد چهرهاش نورِ جلیست با وجـودِ پـنـجـمـین دُردانـۀ خیـرالـنـسا مذهبِ شیعه طراوت دارد و خیلی غنیست عاشقی کردم به عشقِ پنجمین دلدارِ عشق در پناهِ حضرت باقر شوم غمخوارِ عشق آمد و روشن شده چشمانِ زیبای حسین آمـد و شـد امـتـدادِ خـطِّ والای حـسـیـن آمـد و شد زینتِ دامـانِ زین الـعـابـدین آمد و خوشحال شد روی دل آرای حسین آمد و با دانشِ بیحدّ و حصرش میکند بر همه تشریح فضلِ همچو دریای حسین بعدِ بابایش یـقـین دارم که پایش مینهد بیبـرو برگـرد جـای ردِّ پاهـای حسین خطبه خوانی میکند در کودکی در شهرِ شام میکند زینب بر این آقـا تمـاماً، احترام آمده آنکس که علمش برترینِ علمهاست سینهاش مملوِ از عشق و عنایاتِ خداست آمده آنکس که پیغمبر سلامش کرده است آمده آنکس که قابِ عکسِ روی مصطفاست نامِ زیبایش محـمّد از نـژادِ حـیدر است در شجاعت سیبِ دو نیمِ علیِ مرتضاست فاش میگـویم امامِ پـنجـمیـن آقای نـور با احادیثش ز کارِ هرکسی عقدهگشاست باقـرِ عـلـمِ نـبی اوجِ کـراماتِ خـداست پنجمین آئینهدارِ حضرت خیر النساست
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
با پـوزش از مقـامِ تو، یا باقـرالعـلوم آرم سـخـن بهنـام تـو، یا بـاقـرالعـلوم گـفـتـا نَـبـی سـلام تو، یا باقـرالعـلـوم وین بس به احـترام تو، یا باقرالعـلوم ای نام تو محـمَّد و خـوی تو احـمدی ایـثـار دَر گـهـت، صلـوات محـمّـَدی ای روشن از جمالِ تو افلاک، چون زمین حاکمِ به ممکـناتی و بر عالِمی نگین مشمول رحمت تو همآن باشد و هماین تو پنجمین امامی و معـصوم هـفتمین سیمای تو که مَطلَعُالاَنوار سرمدیست آئـیـنـۀ کـمـال و جـمـال محـمَّـدیست ای سر نهـاده خلـق به طـوق ارادتت لطف و کرم سجیّت و جود است عادتت مِـهــر فــلـک پـدیـدۀ نــور سـیـادتـت مــاه رجـب طـلــیـعــۀ روز ولادتـت ماهی که باب لطف خدا، باز میشود با سـالروز جـشنِ تو، آغـاز میشود ای باغ فَرّ و دینِ نبی را تو فـرودین هم آسـمـان شـرعی و هم آفـتاب دین زیـنتفَـزای انـجـمـن زیـنالـعـابـدین چـشم و چـراغ محفل مولای ساجدین بر دو امـام ذات شـریف تو مُـنـتـسب کَاندر ائمه نیست کسی را چنین نسب آوازۀ عــدالـت و وجـدان، نــدای تـو پیک امـید بخـش بـشر شد صدای تو در عـلم و دین نـوابغ عـالم، گدای تو ای جدّ و مـادر و پـدر من، فـدای تو یک جدّ تو حسین و حسن جدّ دیگرت خوانند سبط خویش، دو سبط پیمبرت ای در کتاب حق به مَـدیحت کـلامها از ما به حضرتت صلوات و سلامها پـیـدا ز نـسـل پـاک تـو آمـد امــامهـا پـروردگـان مـکـتب عِـلـمت هـشامها هر یک به علم خویش خردپرور عموم از یُـمـن دانـش تو، شکـافـنـدۀ عـلـوم ای رونق از تو منبر و محراب یافته عـلـم تـو ذرههـای اتــم را شـکـافـتـه دردا کـسـی بـه ایـدۀ تــو ره نـیـافـتـه از اینکـه آفـتـاب بـه قـبـر تـو تـافـتـه خـونـاب غـم ز دیــدۀ افـراد مـیرود با اینکه ایـدههـای تو بـر بـاد میرود ای مـعـنـی نـمـاز بــیـا و نـمــاز کـن روی نــیـاز بـر در آن بـینـیـاز کـن دسـتی برای عـرض تـمـنّـا دراز کن روح دعا تویی، به دعا لب تو باز کن زانفاس خود به پیکر ایمان حیات بخش اسلام را ز چنگ حوادث نجات بخش من کـیستم که وصل تو را آرزو کنم زین کمترم که با تو دمی گـفتگو کنم امـا دقـایـقی که به سـوی تو رو کـنم از خاک دَرگـهـت طـلـب آبـرو کـنـم هـر چـند رو سـیـاه ولی من مـوّحـدم مـدّاح اهـلبیت، غـلامـت «مـؤیّـدم»
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
بال خود را پهن كرده بر زمین روح الامین تا شود فرش حریم قُدسِ زین العابدین "یامحمّد"در شروعش،"یا نبی"در آخرش نیست بیخود شد رجب، ماه امیرالمؤمنین
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
دل ویـرانـم امشب آبـاد است لحـظۀ با شـکـوهِ مـیلاد است شده امشب پدر بزرگ ارباب بیـشتر قلب فاطـمه شاد است
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
بـگـو به نـور که مـاه تـمـام آمده است که صـبـح آمد و پـایان شام آمده است امـام بـاقـر عـلـیه الـسـلام آمـده اسـت پدر حـسینی و مادر سلالۀ حسن است اویس وار زمین در هوای او قرن است سراسر از برکات خدا پُر است زمین اگر که در صدف آسمان دُر است زمین دمـیـده اسـت بـه دنــیــا دم خــدا دادی بـه هـر خـرابـه رسـیـده هـوای آبـادی چـقدر در وجـنـاتـش خدا نمایان است اسیـر جـذبۀ او کـافـر و مسلمان است دل از تمام جهـان برده است لبخـندش فقط نه خلق که دل برده از خداوندش رسیده است امامی که نافذ است و بصیر نکرده حرف خدا را به رأی خود تفسیر به حـکـم آیـۀ تـطـهـیـر پـاک یعنی او که پنـجـمیـن گُـهـر تـابـنـاک یعـنی او به علم و حلم و تمام فضائلش صلوات به جلوههای پیمـبر خصائلش صلوات گـروهی از سـخـنان خـدا جـدا شدهاند که در تـوهّـم خـود نـائب خـدا شـدهاند همان که وقت جسارت حضور خواهد داشت که در مسیر اسارت حضور خواهد داشت خـدا کـند که شب انـتـظـار سر بـرسد سـپـیده سـر بـزنـد، نوبت سحـر برسد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
باز عـالـم گـشـته لبـریز سرور شهر یثرب گشته چون وادی طور در مدینه شور و غوغایی بپاست خـانـۀ مـولا حـریـم کـبـریـاست امشب از لطـف خـداوند مـبـین هـدیـهای داده به زین الـعـابدین نـخـل بـاغ دیـنِ حـق داده ثـمـر فـاطـمـه بنت حـسـن زاده قـمـر از تــلاقــی دو نــور مـنـجــلـی آمـده در این جـهـان پنـجـم ولی نـور ذات حـق بـه ظـاهـر آمده هــمـنـشـیـن نــور، بـاقــر آمـده مادرش بر مجـتبی نور دو عین بـاب او سـجـاد فـرزنـد حـسـین فـاطـمه بنت حـسن شـادان شده مات و مبهوت مهی رخشان شده مـظـهـر خــلاق ســرمــد آمــده بــاقــر عــلــم مــحــمـــد آمــده این پسر از خلق عالم بهتر است غنچهای از بوستان حیدر است فاطمی منظر بود، حیدرخصال مجتبی حلم و نـبی عـلم و کمال ساجدین را باشد او نور دوعین هـمـدم کـرب و بـلایی حـسـیـن امشب از لطـف تو مهـمان توأم ریزه خـوار خـوان احـسان توأم آمدم در مـحـفـلـت بـنـشـسـتـهام بر شـما و جـدتـان دل بـسـتـهام از کــرم آوردهام بـر تـو پــنــاه ای سـراپا نور بر من کن نگـاه ای سـپـهـر دین حـق را آفـتـاب از کرامت بر من مسکین بتاب حـق نهاده مـهـر تو در سـیـنهام بـر سـرایت سـائـلـی دیـریـنـهام حـضرت بـاقـر کـریـم بیحـرم دستگـیـری کن ز سائل از کرم در حریمت هر دعایی مستجاب امشب از رحمت بده بر من جواب ای که قدر و عزتت باشد رفـیع دعـوتم کن تا شـبی باشـم بـقـیع سائـل خـود را مـرانی از درت کن دعـایم جـان زهـرا مـادرت من رضـایـم عـبـد دربـار تـوأم هرچهام بر گـلـشـنت خـار توأم از عـنـایـات شـمــا شـرمـنـدهام بـا ولای تـو در عـالــم زنــدهام
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
رحـمت گرفـته است تـمام مدیـنه را پُر کرده عـطر عشق مشام مدینه را از خـانـۀ مـحـبت سـجـاد و فـاطـمه نـوری احـاطه کـرده تـمام مدیـنه را او کیست که به ساحت او میبرد نسیم هر صبح وشام عرض سلام مدینه را از سـفـرۀ محبت خود جـور میکـند مثـل عـلـی شـبـانه طـعـام مدیـنه را از صاحبان نصف احادیث شیعه است باقـر که داده قـرب، مـقام مدیـنه را بین مـباحـثـش همه عـالـم شناخـتـنـد گـنـج وجـودِ مــردِ بـنـامِ مـدیـنـه را افسوس که سرشت پُر از کینه باز هم تـغــیـیـر دادهسـت مـرام مـدیـنـه را با اینکه دست حـیـلۀ شیطان پرستها از دست او گـرفـت زمـام مدیـنه را اما غـریـب مـانـدن او کـم نـمیکـند یک لحـظه احـتـرام امـام مـدیـنه را
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
در خانه سلطان ولا حـضرت سجـاد پنـجـم قـمـر برج هُدی گـشته نمـایان آمد به جهان نور خـدا حضرت باقـر تابـید به دلهـا ز رخـش پـرتـو ایـمان ای عـالـمـیان در نظر شیـعـۀ حـیـدر از مقـدم او چهـرۀ عـالـم شده خـندان عالـم نشود قـیـمت یک تار ز مویش لایق نـبـود نـذر قـدومش بـشود جـان تبریک بگوئید به هم وقت سرور است بلـبل به بر گـل شده امروز خـرامان او آمـده تا آنکه شـود باعـث رحـمت دلها ز صفای قـدمش گـشته چراغان آمد به جهان آنکه شکافنده عـلم است در حـوزه دین میشود علامۀ دوران این است هـمان آیت عـضـمای الهـی مـثـل پــدرش آیـنـۀ دیـگـر سـبـحــان در بحر ولا گـوهـر ارزنده عـصمت حاشا که به گردش برسد لؤلؤ و مرجان در صورت و سیرت مثلش را نتوان یافت بر خاک رهش بوسه زند حوری و غلمان بـر مـنـکـر آیـات خـداونـد بـگـوئـیـد آیـات خـدا را به جـهـان آمده برهـان در آیـۀ تطـهـیر بـجـو مدح و ثـنـایش جزعترت او نیست کسی ناطق قرآن نوزاد مگـو بر هـمگان پیـر طریقـت از لعـل لب او بشنو صحبت عـرفان بیپـیـر به مـقـصد نرسد راه طریقت خود سر نشود کس مَثَل بوذر و سلمان بر شـمع تـولاش چو پـروانه نپـیـچـد بیهوده شود طاعت یک عمر مسلمان ای آنکه گره خورده به صد مسئله کارت صد مسئله با یک نظرش میشود آسان تا زاد گهـش شهـر مدینه برسد کاش آوازه شـعـر حـسن از کـشور ایـران
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
پنجمین قطعۀ خورشيدِ جهان نازل شد چشمِ افلاک به دیدارِ رخش مایل شد نـامِ زیـبـاش مـحـمّـد ... گـهـرِ آل اللّه دلِ مـن در حـرمِ آلِ عـبـا داخـل شـد دیدنِ اخـترِ پنجـم چـقَـدَر رویاییست خالِ کُـنجِ لبِ او ارثـیـۀ طاهـاییست پـسـری آمـده از نــسـلِ علی وجهاللّه میشود این گلِ زهرا به همه حبل اللّه بـاقـرِ عـلـمِ نــبــوّت بـه تـبــسّــم آمـد تا که در عرشِ امامت بشود نور اللّه نورِ او باز به ظلمت کدهها غالب شد این پـسر عـینِ عـلی ابن ابیطالب شد وارثِ پنجم احمد چـقَدَر شیرین است مِهرِ او اصل و اساس ست که جزوِ دین ست صاحبِ خُلقِ عظیم ست چنان پیغمبر وزنۀ حجب و حیایش بخدا سنگین است آبـرومــنـدِ دو دنـیـاسـت امـامِ بـاقــر پـسرِ حـضرتِ زهـراست امـامِ باقـر بعد ازین لطفِ خدا، حالِ پريشان ممنوع صحبت از جهل در این وادیِ عرفان ممنوع آمده یـوسـفِ مصری ببرد غـم ها را بعدِ ازین گپ زدن از فرقت و کنعان ممنوع اســدالــلـهِ دگــر آمـده از بـیـتُ الـلـّه ذکـرِ سـجّـاد شـده.. آیـنـه! مـاشـاءالله نوۀ پاکِ حسین ست پُر از احساسات لبِ او قندِ مکرر؛ دهنش شاخه نبات گوشهای از نگهش رزقِ مداوم دارد گوشهای از نگهش هست یقین برگِ نجات مـا مـحـبّـان گـلِ پنـجـم زهـرا هستیم ما اسـیـران غـبارِ کـفِ پـاهـا هـستیم
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
چون حسین باشد سهیمِ حوضِ کوثر از حسن میشود اینجا پسر از او وُ دختر از حسن گرچه میباشد حسین بابای زین العابدین باز او دارد عروسی مثلِ کوثر از حسن
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
هـلال مـاه رجـب سـر زدی سـلام سلام مـه نـیـایـش و مـاه رســول و مـاه تـمـام مــه ولایـــت عـالــم فـــروز چــار امـام مهی که میرسد از لحظههاش این پیغام که مـاه رحمـت بـی انـتـهـا مـبـارک بـاد مـــه خــدا و رسـول خـدا مـبـارک بـــاد خـجـســتـه مـاه خداونــدگـار بـنـده نـواز شود به خلـق ز معبـود، باب رحمت باز کـه بـا ولادت مـولای دیـن شــود آغــاز امـام بـاقـر آن شـهـریـار مـلـک حـجـاز ولـیّ پـنجم و خورشـید صـد فلـک انجـم ســـلالــۀ دو عـــلـــی و مــحـــمـــد دوم وصـی پـنجـم خـیـرالانام و نجـل بـتــول به حضرتش که عبادت به مهر اوست قبول درود گـفـتــه خـدا و سـلام داده رســول مـقـرّبــان الـهـی بــه ذکـر او مـشــغـول مـنـادیـان خـداونـد صـبـح و شــام مــدام نــدا دهـنـد کـــه یـا بــاقـرالـعـلـوم سـلام ســلام ای گهــر پــنـج بـحــر لـم یـزلـی ســلالۀ دو عـلـی نـور چـشـم چـار ولـی رخ تــــو آیــنــۀ حـســن خـــالــق ازلـی بـه اعــتـبـار مـحـمـد بـه اقــتـدار عــلـی تـو را تـجـلّی غـیب و شهـود میگـوینـد به حضـرتت رجـبـیـون درود میگـویند الا بــه خـاک درت شـهــریـارهـا بـنــده تــویـی عـلــوم خــداونــد را شـکـافــنـده که کـرده هـر نفـست جان عـلم را زنـده ولایت از تـو، هـدایت ز تـوست پـایـنـده بـه وسـعت همـه عـالم تـو مقـتـدایی تـو! امــام خــلــق و نـمـایـنــدۀ خــدایـی تــو! تـو سـیـدالـبـشــر و نجـل سـیـدالـبـشـری تـو بحر هفـت گهر، پـنج بحر را گهری قسم به حق که ز هر وصف خوب، خوب تری رئـیس مـذهب بـر حـق شـیعه را پـدری خـدا سـتوده به تطهیـر و نـور و فرقانت تـو کـیسـتی؟ پـدر و مـادرم بـه قربانت! سـلام خـتـم رســل بـر شـب ولادت تــو درود کــلّ عــبـادات بــر عــبـادت تـــو سـیـادت اسـت کـمـین بـنـدۀ سـیـادت تـو کـرم سـجـیّه و احسان و جود عـادت تو درود خلـق و خـدا بر جمـال احمـدیات بــه خُلــق احـمـدی و کـنـیـه محمـدیات الا حــیـات هــزاران مـســیـح از دم تـو فضائل تو فزون مدح انس و جان کم تو فـراتـر اسـت ز مـلـک وجـود عـالـم تـو محـیط علم و کمال است موجی از یم تو چگونه دفتـر مـدح تـو را بخوانـد کـس؟ مـقـام جــابـر جـعـفـیـت را نـدانـد کــس! سـلام مـا بــه مـدیـنـه، سـلام بر حرمـت هــزار حــاتم طــائی اسـت بنــدۀ کرمت تـمــام مـلـک خـدا زیـر ســایـۀ عـلـمـت صـفـا بـه عـالـم ایـجــاد دادی از قـدمـت تو داشتی ز ازل پا بـه چشم عرش علا! چه شد که همدم ما خاکیـان شدی مـولا؟ تـو بـیکران یـم فضل و کمال و عرفانی تو مؤمنـونی و قـدری و نـور و فرقـانی تـو سـیدالشـهدا را بـه جسـم خـود جـانی امــــام کــــلّ وجــــودی تــمــام قرآنــی ســلام دائـم قـرآن بـه منـطـق و سـخـنت کـه آیـه آیـه زده بوســه بر لـب و دهنت تو دادی از نفسـت جان تـازه بـر جانها ز فـیض نطـق تـو انسان شدند انسـانها به نـور علــم تـو ایـمـان شـدند ایـمـانها مـزار توست گـلسـتان روح و ریحـانها چه مـیشـود که شـوم زائــر بقـیـع شـما خـدا مطاع و جهان ها همه مـطیـع شـما تـو شـهـریار جهـانی جهـان گـدای درت سـلام بـر تـو و بر جد و مـادر و پدرت ثـنــای تـوســـت کـــلام خـدای دادگـرت پیمبـران خـدا میـوه خـورده از شـجـرت مـنم که وصـف تو با نطـق میثمی کردم فـــدای مـیـــثـم خرمـا فـروشـتـان گـردم
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
طلوع صبح رسید و غروب شب آمد دوباره جانِ غم و غصهها به لب آمد امـام بـاقـر عـلـیـه الـسـلام آمـده است به باطن دل مجنون سرور ظاهر هست خوشا به حال کسی که ز شوق زائر هست به عرش و فرش ز حُسن امام ما سخن است پدر حسینی و مادر سلالۀ حسن است عـزیـز کــردۀ دادار حـضـرت بـاقـر شـفـیع خـلـق گـنـه کار حـضرت باقر تـو پـنـجـمـیـن ولـیالله أعــظـمـی آقـا تو آسـمـانی و سـایـه فـکـنـدهای بر ما خدای فـقه و کلام و شریعـت و مـنبر رسیده بر تو ز جـابر سـلام پیـغـمـبر تو با تمام غـریـبان چه آشـنـا هـسـتی امـیـر ما، پـسـر سـیـدالـبـکـا هـسـتـی
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
پهـن شد سفـرۀ رحـمـت، ولـیالله آمد آب و آئـیـنـه بـیـاریـد شـهــنـشـاه آمـد از حسد دشمن این قوم به جان آمده است ای دل و دلبر و آرام و قرار حسنیـن باقـر آل عـبا، بـاغ و بـهـار حـسنـیـن میرسد بـوی دل انگـیز پیـمـبر از تو ای بزرگ همه، یاس دو علی بر تو سلام شاه دین، سرِّ خفی، نور جلی بر تو سلام پیـش عـلـم تو زده دشـمـنت آقا زانـو عـشق یعنی ز همه غیر تو آزاد شدن بـه فـدای سـر تـو با هـمـه اولاد شدن ما مسـلـمان احـادیث تـوأیم و پـسرت چون حسن دست بگیری ز همه بیمنت میدهی بر همه بیچون و چرا تو حاجت سیدی کوه وفای تو چه غوغایی کرد ای به میخانه عشقت دو جهان حلقه به گوش موقع وصف تو شیرین سخنانند خموش دادهای یاد به هر رهرو توحید و کمال حُـب تو خـیرالعـمـل، نوکـریت آقایی هیبتت حـیدری و مرحـمتت زهـرایی قبر خاکی تو از هر دو جهان سیرم کرد گرچه ناپـاک ترین سائل بیت الکـرمم گرچه نه سیـنه زن واقـعی این عـلـمم نظـری کن بـرود بیسـر و سامانیها
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
اول مـاه رجـب در خـانـۀ زین الـعـباد هرکه بینی شاکرست و هرکه بینی هست شاد باقر عـلـم نـبـی هـمـنام پـیـغـمـبـر بُـوَد روی او بوسد حسین بن علی باب المراد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیهالسلام
عــلـم الـهـی بـه زمـیـن آمـده راوی و عــلامــۀ دیـن آمــده حـضرت بـاقـر الـعـلـومِ خـدا بـهـر نـجـات مـسـلـمـین آمـده بـوی خـوش وارث دین آمـده عـزیـز زیـن الـعـابـدین آمـده مژده دهـید به شیـعـیان عـلی نـتـیـجـۀ حـبـلُ الـمـتـیـن آمـده چهرۀ او چهرۀ پیـغـمبر است گفتۀ او حرف دل حیدر است بیمثل است بیمثل است علم او علم علی علم نبی از بر است سـیـنـۀ او بـوی خـدا میدهـد هر سخـنـش نـشانهها میدهد کن طلبش زین شب میلاد او چونکه بـرات کـربلا میدهـد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیه السلام
تا روی به کـشتی نجات آوردیم امیـد به سـاحـل نـجـات آوردیـم ✦✦✦✦✦✦
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیه السلام
شهر مدیـنه غـرق شـادى بود آن شب آکـنـده از بـانـگ مـنـادى بود آن شب آن شب قلم، شمشیر خود را تیز میکرد پـیـمـانـه انـدیـشـه را لـبـریـز میکـرد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیه السلام
صحبت از عاشقی و عشق جگر میخواهد دم زدن از لب معشوق شِکر میخواهد بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن نظر حضرت حق، همّت پَر میخواهد به هـواخواهی از یـار، عـلـمدار شدن سینهای همچو ابالفضل سپر میخواهد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیه السلام
هـلال ماه رجب! نـاز کن بـه ماه تمام ز یـازده مـه دیگـر تو را سـلام سلام ولادت دو مــحـمـد، ولادت دو عــلـی کدام ماه، چنینش سعادت است و مقام؟
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام محمد باقر علیه السلام
اوّلِ ماهِ رجـب، شـوکـتمـان پـایـنـده بـا قـدوم تـو شـده دولـتمـان پـایـنـده روزِ میلاد تو نعمت همه جا گـسترده و پس ازین شده است نعمتمان پاینده پـنـجـمـین آیـۀ تـوحـیـد عـجـب آقـایی بـا کـلامِ تـو شـده عـزّتمـان پـایـنـده باقری، بـحـرِ شکافـنـدۀ عـلمی نوری در پـنـاهـت هـمۀ قـیـمـتمـان پایـنـده »پنجمین بیت به انفاسِ شما میبالد« آمـدی آمـدنت عـشرتِ ما کـامل کـرد نـَفَـسِ قـدسیِ تو هـیـبتِ ما کامل کرد بـاقـر عــلـمِ نـبــوّت چـقــدر مـوّاجـی گفتههای تو همه صحبتِ ما کامل کرد رو به تو مثل گدا زار و پریشان بودیم کرم و بخششِ تو حیرتِ ما کامل کرد ما کجـا گـفـتـنِ از مـدح و ثـنـایت آقا آمـدی آمـدنت مـدحـتِ ما کـامـل کرد پنجمین بیت بنامِ تو رقم خواهد خورد مـطلعِ ماهِ رجب از کرمت لطفی کن از همان سفرۀ پُر از نِعمَت لطفی کن نامهام پُر شده از جرم و خطا مولا جان حضرت مهر و وفا با قلمت لطفی کن مثل یک مُردهای افـتادهام از پا بـنگر ای مسیحایِ محمّد به دمت لطـفی کن گرچه در خاکِ بقیع قبر و مزارت خاکی ست بهـر دیـدارِ حـریم حـرمت لطـفی کن »پنجمین بیت به شوقِ تو صفا مییابد«
: امتیاز
|