![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مـولای من ای از تـبـار آب و بـاران روح لـطـیف سـبز هر فـصل بهـاران در الـتهـاب لحـظـههـای بی تو بـودن هـمچـون یتـیـمانـیـم، سر در گـریـبان سوز دل یاران شفایش یک نگاه است از سوی تو ای گمشده از چـشمهامان مـولای من، مـولای من! آتـش گرفـتم چون هیمهای سوزان میان باد و طوفان پـای برهـنه، میروم در وادی عـشق مقـصد تویی ای آرزوی هر مسلمان! در ازدحام اشک و غم با شب نشـستم شـایـد تو را یـابم تو را ای مـاه تابان! قـصد زیـارت میکنم یا رب مـدد کن تا بشنوم من از حـبـیبت صوت قـرآن درد آشـنـایـم با شـمـا ای سـوتـه دلها لـطـف خـدا را دیـدهام در نـدبـههـاتان آدیـنـههـا بـوی خــدا و عــشـق دارنـد آدینه صبحی میرسی خورشید رخشان
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مـانـدیـم ز دیـدار تو آواره و حـیـران ای عشق خدایی همه ای چشمۀ جوشان! چشمان شقایق همه در راه تو مانده است ای شور غزل در نفـس سـبز بهـاران دیریست در اندیشۀ خود غوطه ورم تا با نام تو آذین شود این سینه به عرفان سرگشته و حیران همه در ورطۀ طوفان ای سـاحـل امـنـیت این شیعه مسلمان زندان جنون گـشته زمین بی نفـس تو برگـرد بیا ما همه چون خیل اسـیران مـولـود تویی وعـدۀ مـوعـود تویی تو برگرد عـدالـت بـنـما؛ ظـلـم بسـوزان تو آیۀ عـشـقی تو هـمـه سـورۀ عـدلی ای نور تـجـلی شـده از صاحب قرآن در حد توان نیست که وصف تو بگویند گر جـمـع شوند و بـنـگـارند دبیـران!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
به انتظار تو هر روز و شام میمانیم و قـصّه غـم هجـرت مدام میخـوانیم برای دیـدن روی مه تو جـان جـهـان به چارسوی زمین اسب شوق میرانیم بیا بیـا که بـهـاران شود زمـسـتـانهـا بیا که در قدمت، سر، چو گل، برافشانیم کرَم نـما و قـدَم نه، ز مهر، محفـل ما که خاک رهـگـذرت با مـژه بروبانیم تو قـطـب عـالـم امکـانـی و ولّی حـقّ بیا که بیتو، همه، جسمهای بیجـانیم امام برحـق ما، گرچه غـایبی ز نظر مطـیع امـر تو مـولا چنان غـلامـانـیم بیا و صحنه گـیـتی ز عدل پُر گردان اسیـر ظـلـم و جـفـائـیم و بیپنـاهـانـیم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
کسی میآید از یک راه دور آهسته آهسته شبی هم میکند زینجا عبور آهسته آهسته غبار غربت از رخسار غمگین دور میسازد و ما را میکند غرق سرور آهسته آهسته دل دریایی ما را به دریا میبرد روزی به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته ازین رخوت رهایی میدهد جان های محزون را درونها میشود پر شوق و شور آهسته آهسته نسیم وحشت پائـیز را قدری تحمل کن بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته کسی میآید و میگیرد احساس خدایی را ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته فنا میگردد این تاریکی و محنت ز دنیامان ز هر سو میدمد صدگونه نور آهسته آهسته به سر میآید این دوران تلخ انتظار آخر و ناجی میکند اینجا ظهور آهسته آهسته ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن که او مردانه مییابد حضور آهسته آهسته
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
ای در هـراس روز قـیـامت پـنـاه من ای آشـنای اشک من و سـوز و آه من با تو چه زود نـاز مـرا میخـرد خـدا ای تا حـریـم قـرب خـدا شـاهـراه من
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
وقتی به طـوس جا به کنار تو میکنم احساس وصل حق به جوار تو میکنم یک حـج به نـامۀ عـمـلم ثبت میشود با هـر قـدم که رو به دیـار تو میکـنم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
باز هم شهر مدیـنه نـوربـاران میشود حضرت جبریل در یک خانه مهمان میشود ماه ذیقعدهست، روز یازده از آن بود ماه هشتم در سپهر دین نمایان میشود
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
مژده آمد برجهان مصداق کرّمنا رضا مـظـهـر ذات خـدا بـند دل طـاهـا رضا صورتش وجه هوالهو قد او سرو لب جو ضـامن چـشـمـان آهـو والی والا رضا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
امشب مه ذيقـعـده خورشيد به بر دارد امـشـب حَــرَم قــرآن آذيـن دگــر دارد امشب صدف عـترت پاكيزه گهر دارد امشب خبری تازه با خويش سحر دارد سيـنا شجـر آورده، طـوبی ثـمـر آورده
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
برخیز که هنگام درود و صلوات است میـلاد رضـا گـاه نـزول بـرکـات است ************** بر تـربت و بر خـون شهـیدان صلوات بر حضرت سلـطان خـراسان صلـوات ************** بـا نــام رضــا عــقــده ز دل وا کــردم یک مـصرعی از بـهـر تو انـشا کـردم ************** صحن گوهرشاد تو بهتر زعرش اعظم است آب سـقـاخانـۀ تو مثـل آب زمـزم است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
ای عـاشـقـان سـرّ الـهـی بـرمـلا شـد دامـان نـجـمـه مـهـبـط نـور خـدا شـد باب الحـوائج آمـده حـاجت بخـواهـید میلاد او شد، عالـمی حـاجت روا شد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
خدا میخواست لطفت تا قیامت بیکران باشد به دنیا آمدی تا شیعه با تو در امان باشد رضاجان! خوف این دارم که از غفلت مرا روزی زبانم لال جز تو نام دیگر بر زبان باشد امامی که مرا با یک سلام ساده مشهد برد نباید با مکان باشد که باید لا مکان باشد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
داده خــبــر بــاد صـبـا آمــد ز ســوی کـبــریـا نــــــور دل اهــــل ولا مولا علی موسیالرضا عالم شده غـرق سرور یثرب شده وادی طـور از مقدمش دریای نـور مولا علی موسیالرضا زیـبا شده امشب جهـان برجان رسد بوی جنان گردیده در عـالم عـیان مولا علی موسیالرضا مــــاه دل آرا آمـــــــده نـــوری بـه دنـیـا آمـده آرام دلـــهــــا آمـــــــده مولا علی موسیالرضا چون رحـمة اللعـالـمین بر شیعـیان حبل المتین خورشید عصمت ماه دین مولا علی موسیالرضا عالم پر از شور و شعف گوهر درآمد از صدف آمــد گــل شــاه نـجــف مولا علی موسیالرضا نـوری ز ســرمـد آمـده عــبــدی مـــؤیــد آمـده نــجــل مـحــمــد آمــده مولا علی موسیالرضا حُـسن کـمالت کـوثـری خوی و خصالت حیدری خـوبان عـالـم را سری مولا علی موسیالرضا نـور دو چـشـم خـاتمی تو جود و احسان را یمی درمــان درد عــالــمـی مولا علی موسیالرضا گـر بـنـدهای بیمـایـهام بر درگهـت هـمـسایهام مـهـر تو شد سـرمایهام مولا علی موسیالرضا ای گـلبن زهرا سرشت صحنین زیبایت بهشت حُـبّ تو خط سرنوشت مولا علی موسیالرضا مــحـو تــجــلای تــوأم غــرق تــمــنــای تـوأم مــســت تـــولای تـوأم مولا علی موسیالرضا ای صاحب جود و کرم عـمـری گدای این درم پُر کن ز رحمت ساغرم مولا علی موسیالرضا گـردیـدهام مـهـمـان تـو بنـشـستهام بر خوان تو شـرمـنـدۀ احــسـان تـو مولا علی موسیالرضا ای بر همه تو تکـیهگاه مست توأم با یک نگـاه آوردهام بــر تــو پــنـاه مولا علی موسیالرضا ای گــلــبـن آل عـــبـــا سرمـنـشأ جـود و سـخا بنما نگـاهی بر( رضا) مولا علی موسیالرضا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
تـا یـوسـف اشـکـم سَـرِ بـازار نـیـایـد کـالای مــرا هـیـچ خــریــدار نـیــایـد در سوز جگر مصلحت ماست که ما را غـیر از جـگـر سوخـته در کار نـیاید خارم من و در سینۀ من عشق شکفتهست تا خـلـق نگـویـنـد گـل از خـار نـیـاید بیـمار فـراقـم من و وصل است دوایم تـدبـیـر، بـه کـار مَـنِ بــیـمـار نـیـایـد یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک بـر دیـدن این دلـشـده یـکبـار نـیـایـد نومیدی و درگـاه تو؟! بیسـابـقه باشد از سوی تو جـز رحـمت و ایثار نیاید آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت! گر در بَـرِ تو شـخـص گـرفـتار نـیاید دیـدم همه جا بر در و دیـوار حریمت جـایی نـنـوشـتـهست گـنـهکـار نـیـایـد جاروکش درگـاه توأم همچو «مؤید« زین بیـش از این بـنـدۀ دربـار نـیـایـد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
ایـن آفـتـاب مـشـرقـی بـیکـسـوف را ای ماه! سجده آر و بسوزان خسوف را لا تقربوا الصلوة... مخوان، بر همش مزن این سُکر اگر به هم زده نظم صفوف را میترسم از صفای حـرم باخـبر شود حـاجی و نیـمهکاره گـذارد وقـوف را ایـن واژههـا کـمانـد بـرای سـرودنـت باید خـودم دوبـاره بچـیـنم حروف را روحالـقـدس! بیا نفـسی شاعـری کنیم خـورشـید چـشـمهای امـام رئـوف را
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
حُسن تو به هر دیده مصـوّر شده باشد جـا دارد اگر مـهـر مـنـوّر شـده بـاشـد عیسینَفَسی جز تو ندیدیم که در طوس نـقـش قـدمـش عـافـیـتآور شده بـاشـد هر سو نـگـرد جلـوۀ رخـسار تو بـیـند چــشـم دل اگـر آیـنـهبـاور شـده بـاشـد با شهـپـر جـبـریل کـند سـیـر در آفـاق هر دل که در این روضه کبوتر شده باشد اشک از شرف بوسه به پایت، به چه ماند؟ آن قـطرۀ ناچـیـز که گـوهـر شده باشد تا عطر دلاویز تو شیرازۀ گـلهاست، یک غنچه محال است که پرپر شده باشد جز این شجر پاک و بهـشتی نـشنـیدیم نخلی که چنین عاطـفهگـستر شده باشد لـطـف تو شـود ضـامـن آهـوی دل مـا در طـالـع ما گـر که مـقـدّر شده بـاشد از چشمۀ خورشید خورَد آب در اینجا آن ذرّه که با خـاک، بـرابـر شده بـاشد هرگز نشود تـشنه به صحرای قـیامت هرکس لبش از جام رضا، تر شده باشد همسایۀ دیـوار به دیـوار که دیـدهست؟ همصـحـبت دلهـای مـکـدّر شده بـاشد پـاداشِ طـوافِ حــرم کـعـبـه دهـنـدش هر سوخـتهدل، زائر این در شده باشد پـروانۀ معـراج بـهـشت است، نـمازی کـز عـطـر ولای تو معـطـّر شده باشد طبع شفق از فیض ولای تو عجب نیست سیـراب ز سرچـشـمۀ کـوثر شده باشد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
ساحـت قـدس تو ای آیـنـۀ «آیـۀ نـور» هست سرچشمۀ آگاهی و شیدایی و شور یافت چون روشنی از نور تو ای شمس شموس! زنده شد در دل هر ذرّه تمنّای حضور در و دیوار حـریم تو دهد بـوی بهشت صحن و ایوان تو دارد اثر بوسۀ حور حجّت هشتمی و حاجت ما عرض نیاز ای چو اجداد کریمت به کرامت مشهور سرمۀ چشم کُـنَد آیۀ «فَـاخـلَع نَعـلَیک» هر مسافر که شود زائر این «وادی طور» یک نظر دید تو را «یوسف» و صد مرتبه گفت: «قُل هُوَ اللهُ أحد، چشم بد از روی تو دور» «نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد» گر کُنَد از حرم قدس تو در طوس عبور عشق شد فرش «قدمگاه» تو چون کرد نگاه به جـمال مـلکـوتی تو در «نیـشـابور» از حدیثی که در آن روز، تلاوت کردی موج زد در همهجا سلسله در سلسله نور به تـولّای تو ای روحِ شـب قـدر قـسـم به دعای تو مگر، سر بزند صبح ظهور دستگیرِ همه شد لطف تو در «دار الفیض» دلنوازِ همه شد مهر تو در «دارِ سرور» یا مُعینَ الضُعَفا! چشم امیدش به شماست گرچه عمری ز شفق سر زده تقصیر و قصور
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
طلوع شمس ندیدی ز نجم اگر محسوس ببین ز نجمه به عالم طلوع شمسِ شموس نمـوده انـفـس و آفـاق را قـرین سرور شهی که نفسِ نفـیسش بود انیس نفوس تـبـارکاللَّه از این روز اسعـد میـمـون که هست مولد شاه حجاز خسرو طوس خدیو خطۀ طوس آنکه عـارفان ندهـند گـدایی در او را به حـشـمـت کـاووس امـام جـنّ و بـشر که بر آسـتـانه قـدس مـلائـکـنـد دمــادم بـه ذکـر یـا قــدّوس مه سپهر ولایت شهی که در هر صبح زند به خاک درش آفتاب گردون بوس ز رشک خادم کویش رواست خازن خُلد همی گزد لب و بر هم زند کف افسوس عجب نبـاشد اگر فـایق آمد از هر باب گه مـباحـثه با عـالـم یـهـود و مـجـوس چه جلـوه ذرّه کند در مقابل خـورشید؟ چه صرفه قطره برد در کنار اقیانوس؟ چه شد دنائت مأمون و کینه توزی او؟ کجاست آن همه تزویر و حیله و سالوس؟ بگـو بـیا و ببـیـن حـشـمت خـدایی وی که آن به دیده خلق خـدا بود محـسوس همیشه بر سر بام جهان به کوری خصم به نام نـامی آن شه فـلک نـوازد کوس درون جــســم گـدازد دل حـســودانـش چـنـانکه شـمـع گـدازد مـیـانۀ فـانـوس شهی که وحش بیابان از او گرفته مراد صغیر کی شود از لطف و رحمتش مأیوس
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
ابری که از سرابِ عَـدَم پا گرفته است باران شدهست، پنجرهات را گرفته است حَـبلُالـوَرید، شاهدِ نبـضِ زیارت است در سینه جای قلب، حرم جا گرفته است با مـاهـیـانِ حـوضِ حـرم هـمعـقـیـدهام هر کس که قطره خواسته دریا گرفته است دیـدم کــنـارِ پـنـجـرهفـولاد، جـبـرئـیـل یک گوشه جا برای مسیحا گرفته است میگـفـت، کـودکِ فـلـجـی بـا دویـدنش از دسـتهای خـادم تو پا گـرفـته است با کاسهاشکِ پُر شده در صحنِ انقلاب یک پیـرمرد، روضۀ سـقّـا گرفته است هر کس هر آنچه خواسته را از ضریح تو با یک قسم به «حضرت زهرا» گرفته است رویـای چـشـمِ من شـده پائـینِ پـای تـو کـارِ من و خـیـالِ تو بـالا گـرفته است از قاب چشم، عکسِ ضریحِ تو میچکد ابـریست، آسـمانِ تمـاشا گـرفـته است یـا ایُّـهــاالـرَّفـیـق!، مـنـم لا رفــیـق لَـه وا شـد دلـم کـنـار تو؛ اما گـرفـته است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
کاری بـرای این بـدِ بیآبـرو کـنـید با صحـن انـقـلاب مرا روبرو کنید قلب مرا گـرفته و در گـوشه حـرم با تکّـههای آیـنـه لـطـفاً رفـو کـنـید بعدش کمی به دست بگیرید و باز هم آمــرزش گـنــاه مــرا آرزو کـنـیـد قـلب شـفا گرفـته من خانه شماست در آن مباد عشق دگر جستجو کنید اذن دخول خواندم و اشکم روانه شد در این دقیقه کاش که قصد وضو کنید با من شبیه دعبل و ریّان پس از نماز در حدّ یک سلام شده گـفتگـو کنید لـبخـنـد را به روی لـبـانم بـیاوریـد بغض مرا گرفته جـدا از گـلو کنید امشب در ازدحام کـنار ضریحتـان شاخه گـل سفـیـدِ مرا نیـز بو کنید!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
آنچه در چشم من از دوریِ تو محبوس است قطرههاییست که در حسرت اقیانوس است آمدن سمت حریمت همه رویای من است دوری از صحن و سرای تو خودِ کابوس است لحظهها در حرم از عمر کسی کم نکند حرکت ثانیهها در حرمت معکوس است تو برای دل من خـوب رفـیـقـی هـستی از ازل نام تو با جان و دلم مانوس است آن بهـشتی که خدا وعـده به انسان داده به خداوند قـسم مرقد تو در طوس است گنبدت جلوهای از چشمۀ نور ازلی است پیش خورشید تو، خورشید چنان فانوس است دوری ات قلب مرا سخت بدرد آورده ست التـیـام دل بـیـچـاره فـقـط پـابـوس است بـه امـیـد کـرمـت آمـده بـا دسـت تـهـی زائری که ز همه غیر خودت مأیوس است خادمیِ حرمت حسرت یک عمر من است ای که در دست غلام تو پر طاووس است قـلـم از وصف کـمالات تو قـاصر باشد لکنتم در همۀ جای غزلم محسوس است
: امتیاز
|