- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
رباعی های ولادت امام جعفر صادق علیهالسلام
امشب که شب خجسته دلبری است دلها زغم وغصه و ماتم بری است شـاد اسـت دل آل مــحــمــد، زیـرا میـلاد رئـیس مذهب جعـفری است ******************** امشب که سرود عشق زیب لب ماست میلاد رئیس مکتب و مذهب ماست دراین شب و روز غـرق نـور امید ذکر صلوات ذکر روز وشب ماست ******************** آنـان كه شـكـوه در حـقـایـق دیـدند گل را ورقی ز حُـسـن خالـق دیدند ******************** بـر اهـل ولا مــژدۀ ســرمـــد آمــد بر قـلـب جـهـان شـادی بـیحـد آمد آمـد به جـهـان نـور دل بـاقـر عـلـم شـــشــم ولــی آل مــحــمــــد آمـــد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیهالسلام
پیشوای شیعیان مولا امامِ صادق است میوۀ جانِ پیـمـبر نورِ پاکِ خالـق است هفـدهِ مـاهِ ربـیـعُ الاول آمـد مـاهِ عـشق
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیهالسلام
به زمسـتـان دلم فـصل بـهـار آمـده باز به پریـشـانی من روحِ قـرار آمـده بـاز به هـوای نـفـسـم نـفـحـۀ یـار آمـده بـاز به سرِ دادن جـان دار و نـدار آمده باز به شب غـمـزدگـان بـاز سـحـر میآیـد روشـنـی بـخـش دل اهـل نـظـر میآیـد کیست این دلشدهای کز همگان دل بِبَرَد کشتی خـسـتۀ دل را سوی ساحـل بِبَرَد کیست این کعبۀ منظور که حاصل بِبَرَد او که رونق ز دو صد دلبر کامل بِبَرَد او خود حضرت عشق است و ز خالق آید فجـر روشنگر حق حضرت صادق آید او که طاها بـرسـد بر سر استـقـبـالـش او کـه گـردیـده خـدایی هـمـۀ احوالـش او که عشق است همیشه همه جا دنبالش او که شد مـحـورِ توحـیدِ خلایق خالش جلوۀ کاملی از صدق و صفا آمده است مظـهـر تـام خـدا جانـب مـا آمـده اسـت باز کـن دیـدۀ دل پـنـجـرههـا را بـگـشا نام او نـغـمه کن و حـنجـرهها را بگشا ساقـیـا جـام مـیِ خـاطـرههـا را بـگـشـا مِی بزن صفحهای از منظرهها را بگشا تا ببینی که خـدای ازلی جلـوه گر است همۀ هیبت زهرا و علی جلوه گر است یک مدیـنـه دلِ سرمست به سویش آیند یک جهـان دیـدۀ دربست به کویش آیند هر چه میخـانه پیِ جام و سـبویش آیند قدسیـان هـم ز پی آب وضـویـش آیـنـد در نمازش خم محراب به پایش خم شد مست ذکر دو لبـش اهل همه عـالـم شد کیست که دلـشـدۀ این مـه جـانـانـه نشد کیست که جان به رهش بر سر شکرانه نشد کیست که از سخنش یکسره مستانه نشد از حدیث لـب او عـاشـق و دیـوانه نشد عاشقی جرعهای از چشمۀ شیدایی اوست همه ذرّات جهـان والـۀ زیـبـایی اوست تو همانی که خدا عشق تو را واجب کرد دین مـا مِـهـر عـلـی بن ابـیـطـالب کرد مهر رخسار تو را بر همگان غالب کرد قلب ما را ز پی وصل رخت طالب کرد بـه لـبـم نــغــمـۀ دلــداری دلــبــر دارم مهر تو مذهب عشقی است که باور دارم هستیام را به سر عشق رخت بگـذارم از همه غـیـر تو ای وجه خـدا بـیزارم نه من از خاک ره تو سر خود بر دارم نه تو یک لحـظه رهایم کنی ای دلدارم تو که دست همه را وقت عطا میگیری عاقبت روز جـزا دست مـرا میگـیری سـائـل کـوی تـوأم مـیـل زیــارت دارم بر سـر سیـنـه بـبـین دست ارادت دارم از غریبی تو ای دوست چه محنت دارم به دلم داغ دل از این همه غربت دارم از غـریـبـیِ مـزارت به خـدا دلـگـیـرم آخر از غـربت دیـوار بـقـیع میمـیـرم
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیهالسلام
اى نـفـس صبحـدم! دعاى که دارى؟ بوى خدا مىدهى، صفاى که دارى؟ عطر بهشتى، ز خاک پاى که دارى؟ مژده چه آوردى و بـراى که دارى؟ تا بفـشانـیم جان، تو را به خوش آمد مـاه ربـیـع است و نـوبـهـار کـرامت مـاه شـکـوفـایـى کـمـال و شـهـامـت در تن هـسـتى دمـیـد، روح سـلامت از بــرکـات طـلــوع، روز امــامـت بـاز گـشــودنـد بـاب لـطـف مــجــدّد صبح دلان صبح صادق است ببیـنید باغ بهـشت از شـقـایق است بـبـیـنـید جـلـوهٔ ربالـمـشـارق است بـبـیـنـیـد روز تـجـلّاى خـالـق اسـت بـبـیـنـیـد وز رخ زیباى جـعـفـر بن محـمـد... نـــور ولایـت دمــیــده از نــظــر او چـشـمـهٔ کـوثـر رهـیـن چـشم تـر او بـاقـر دریـاى عـلـم و دیـن، پــدر او هــم پــدر او امــام و هــم پــســر او نـور دل حـیـدر است و وارث احـمد نهضت عـلمى که آن امـام به پا کرد کارى چـون خـون سـیـد الشـهدا کرد از سر اسـلام دست فـتـنـه جـدا کـرد آنچه رسالت به عهـده داشت ادا کرد شاهد حُـسن ازل نـشـسـت به مـسـنـد گر همه عـالـم قـلـم به دست بـرآرنـد تا بـه قـیـامـت مـدیـح او، بـنـگـارنـد یک ز هزاران فـضیـلـتـش نشـمارند آن که به شاگردیاش چهار هـزارند جمله به فـقه و کلام و فلـسـفه، ارشد ز آن همه یک چند چهرههاى درخشان عــالــم و آگــاه در مــعــارف قــرآن مؤمن طاق و هـشـام و جـابـر حـیّان زادهٔ مـسلم، دگر مفـضّل و صـفـوان کان همه بودند چون زُراره سـرآمـد من که به لـب، نغـمـهٔ ثـنـاى تو دارم هر چه که دارم من از عطاى تو دارم دسـت بـه زنـجــیـرهٔ ولاى تــو دارم پاى بـه زنـجـیـرم و هـواى تـو دارم دست برون آور و بگـیـر مـرا یَـد...
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیهالسلام
مدینه بود غـرق شـادیِ مـیـلاد پیغـمـبر تولد یافت در آن یک پیـمـبرزادۀ دیگـر بپا جشنی شده در بیت مولا حضرت باقر به شادی او گرفته تازه مولود خودش در بر
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیهالسلام
وقتی که میلادت مُـقارِن با پیـمـبر شد یعنی که بخت و طالع ات زیبا مقدّر شد با دسته گلهای پُرِ از نیلـوفـر و یاسی میلادِ مسـعـودِ تـو با خـاتـم بـرابـر شد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیهالسلام
هـفـده مـاه ربـیـع و آمـده قـرص قـمـر شد شـشم ماه ولایت در مدینه جـلوهگر اُمِّ فروه مادرش بوسه بهرویش میزند سبط خود را حضرت سجاد میگیرد به بر
: امتیاز
|
مدح و ولادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و امام صادق علیهالسلام
ملاک چیست؟ نبی؟ یا ولیست؟ یاهردو؟ اگرچـه ما به خـدا میرسـیـم با هردو رئیس مـذهـب ما و رئیـس مکـتـب ما رسـیـدهاند به هـم پس از ابـتـدا هر دو پُر از صفات جمالی یکییکی هریک پُر از صفات جلالی دو تا دو تا هردو چه قدر سـعی نـمـودند سمـتـتان باشند به وقت سعی همین مروه و صفا هردو دو تـا نـبـیِّ ولــی و دو تـا ولـیِّ نــبـی به حق که ناظر وحیاند در حرا هردو به غیر خویش و به جز آل خویش، محترمند فقط به خـاطـر زهـرا بـرای ما هردو ز نامهـای خـدا بـیـشـتر عـلی گـفـتـنـد همیـنکـه ذکـر گـرفـتـنـد بـارهـا هردو رسـیدهانـد به سـرمـایـۀ رضـایت حـق فقط به خاطـر ذکـر رضا رضا هردو اگرچه هر دویـشان بـودهانـد زهـرایی هزار شـکـر نـدیـدنـد کـوچه را هردو وَ در ارادت ما و شما هـمین بس که؛ گریـسـتـید به صحـرای کـربـلا هردو
: امتیاز
|
مدح و ولادت پیغمبر اکرم و امام صادق علیهم السلام
در گرگ ومیش صبح پُر از ظلمتی که باز افکـنـد پـرده روی سر مـردم حـجـاز شیطان دوباره راندهتر از قبل خویش شد بتهـا به سـجـده آمـده بـا نـیت نـمـاز او میرسد که بـاز خـدا مـنجـلی شود ای آخـریـن طـلـوع نـبـیهـا پـیــامهـا وی اولـیـن شـروع وصیهـا امـامهـا نابـرده رنـج، گـنج، مـیـسر نـمیشود آوردی از بـهـشت، به دنـیا نـسـیـم را با خـود نـسیـم مـهـر خـدای رحـیم را زخـم مـرا رهـین مـداوای خویش کن آرام از کــنــار پـیــمــبــر قــدم بــزن شاعر! برو بقـیع و در آنجا قـلـم بزن قـدری ببار و گریه کن و سلسبیل شو شاعر! دوباره مست شو از فیض ساغری به به چه ساغری چه شرابی چه کوثری سرسـخـتی مرا به نـگـاهی ملـیـح کن حالا مـنم که با دل بیتـاب و عاشـقـم سرمست بـزم عـشق تو و این دقـایـقم ما را بیا و مثل خودت روضهدار کن
: امتیاز
|
سرود ولادت امام جعفر صادق علیهالسلام
پخش سبک (به سبك السلام ای خاتم) صادق آل پیـمبر، نـور چشم مصطفایی سرور و مولای عالم، تو عزیز مرتضایی امـام صـادقـی، ز گـلها برتـری برای مـسلـمین، بحق تو رهـبری گل زهرا مدد، گل زهرا مدد (۲ ) ********************* آمده امام صادق، چون نبی قـرآن ناطق روز میلاد مه و مهر، هر دو با هم شد مطابق شکوفا شد دو گل، گلستان شد جهان شده غرق سرور، زمین و آسـمان گل زهرا مدد، گل زهرا مدد (۲ ) ********************* قلب عاشقان مصفا، زین رسالت با ولایت که نموده حق عنایت، یک گل دیگر به عترت ز یمن مصطفی، هـمه جا باصـفا امـام صـادق است، گـل بــاغ ولا گل زهرا مدد، گل زهرا مدد (۲ ) ********************* تهنیت بر مصطفی باد، تهنیت بر مرتضی باد فاطمه چشم تو روشن، گشته بر پا جشن میلاد شده شوری به پا، ز الـطـاف خدا که آمد در جهان، امـام و رهـنـما گل زهرا مدد، گل زهرا مدد (۲ ) ********************* مظهر لطف خدایی، تو رحیم و مهربانی مصلح عـالـم وصی، خـاتم پیـغـمـبرانی تو یابن العسکری، امام و سروری بـیا یابن الحسن، به عـالم دلـبری اباصالح مـدد، اباصالح مـدد ( ۲ )
: امتیاز
|
سرود ولادت امام جعفر صادق علیهالسلام
هـفده مـاه ربـیع الاوّل آمد عـاشـقـان شد تـولّد صـادق آل محـمّـد عاشـقان مـادرش خـندان شده بـاب او شـادان شـده گــل بــاغ احــمــدی آمـدی خـوش آمــدی ******************************** نوری از سوی خـدا اندر مدینه آمده آنکه باشد بین عـالـم، بیقـریـنه آمده نـخـل دین داده ثـمـر غنچهای شد جلوهگر گــل بــاغ احــمــدی آمـدی خـوش آمــدی ******************************** امشب از لطف خدای سرمدی گل وا شده باقـر عـلم نبی از لطف حق بابا شده ماه دین جلوهگر است ششمین روشنگر است گــل بــاغ احــمــدی آمـدی خـوش آمــدی ******************************** امّ فروه بوسه زد بر چهرۀ زیبای او دل برد از باب مظلومش قد و بالای او یثرب از او گلشن است چشم باقر روشن است گــل بــاغ احــمــدی آمـدی خـوش آمــدی ******************************** نور بخش عالم هستی شده امشب عیان جشن شور و شادمانی گشته برپا در جهان سـر زده نـور جـلـی صادق از نسل عـلی گــل بــاغ احــمــدی آمـدی خـوش آمــدی ******************************** از قدوم این پسر یثرب تماشایی شده خانۀ بـاقـر نگـر طـور تجـلّایی شـده در جهان غـوغا شده غــنـچـۀ گـل وا شده گــل بــاغ احــمــدی آمـدی خـوش آمــدی ******************************** ما همه ریزهخور خوان امام صادقیم با ولا و حبّ و مهر توست سرشار توأیم گـرچه مـا نـا قـابـلـیم بـر در تـو ســائـلـیـم گــل بــاغ احــمــدی آمـدی خـوش آمــدی
: امتیاز
|
مدح و ولادت پیغمبر اکرم و امام صادق سلام الله علهما
دوبـاره مطـلـع شـعـرم شـده سـلام شمـا بـلال طـبـع لطـیـفـم شـده غــلام شـمـا دوباره رد شدهاى از کنار و گوشۀ شهر دوبـاره گــم شـدهام بـیـن ازدحـام شـما به هـر طرف که نـسیـم عـبایـتان بـوزد بـلـنـد مـیشـوم آقـا بـه احـتــرام شـمـا چـقدر جاذبـه دارى به روى منبـر نـور چــقـدر بـوى خـدا مـی دهـد کـلام شـما نـمیشـود به خـدا بیـنـتـان نـظـر بـدهـم تویــى امـام عـــــلى و علــى امام شما مـرا بـراى اویـس قــرن شـدن بـخـرید براى نـذر حسین و حسن شـدن بخـرید بزن به شانه سلمان بگو که یار من است کـنار دست شمـا بـودن افـتـخـار من است بــراى عـلـم ثــریــا به آسـمــان رفـتـن هـمیشه پیـشـه این مـردم دیارمن است نـبـى امـى مـکـتب نـرفـتـهام هـمـه جـا سخن ز معجزههاى تو و نگارمن است فـداى رحـمـت چـشـمـان آسـمـانی تــان که یـک نگاه شما مایه قـرار من است همیـشـه دادن اذن مـدیـنـه کار شماست همیشه گریه براى مدینه کار من است مـنــم اسـیــر نـگـاه پـیــمـبــری شــدهام بـروى گـنـبد خـضـرا کـبـوتـرى شـدهام تویى که اسم تو با هر زبان ستوده شده مـیـان عـالـم هـفت آسمان ستـوده شده جلوتر از همۀ عرش و فرش و لوح و قلم جـلوتراز همۀ انس و جـان ستوده شده زمان حضـرت آدم زمان حضرت نوح خلاصه عشق تو در هر زمان ستوده شده نـبـى خاتـم من اى رسـول رحـمت مـن همیشه عشق تو در قلبمان ستوده شده فـداى اسـم محـمـد که در کـتـاب زبـور براى تک تک پیـغـمبـران ستـوده شده به روى کاشـى فـیـروزهاى عـرش خدا نوشـته اسـم تـو و اسـم حـیـدر و زهـرا زشرم روى تو یوسف خجالتى شده است مسیـح کوچه گداى محـبتى شـده است مـیــان کـنـگــرههـاى تـمـام کـسـری هـا به پیش پاى تو امشب قیامتى شده است چه کـردهاى تو مـگر بـین نامسلـمان ها تمام رابـطههـاشان رفـاقـتى شـده است بـدون یـاد تـو اصـلا زمـان نـمى گـذرد برایـم این صلواتت عبادتى شـده است ببـیـن به بـرکت قـرآن و اهل بیت شـما میان شیعه و سنى چه وحدتى شده است خـدا به امـت مـرحـومـهات نـظـر دارد دعــاى خـاتـم پــیـغـمــبــران اثــر دارد فــداى روح مـسـیـحــایى رســول خــدا صفـــــاى لیلة الاسرایى رسول خــــدا فـداى جـامـه سـبـزش به زیر نور کـسا فـداى چـهــره زهــرایـى رسـول خــدا فداى خلق عظیمش به زیر بارش سنگ فـــداى آن دل دریــایــى رسـول خـــدا فداى عشق خدیجه که بوده در همـه دم انـیـس و مـونـس تـنـهـایى رسول خـدا عــروس خانه حیـدر شده بدون جـهـاز تـمـام هـسـتـى و دارایـى رسـول خــدا اگـرچه اجـر رسـالـت ادا نـشـد هـرگز عـلـى ز فـاطـمـه تو جـدا نـشـد هـرگـز امام صـادق ما شیعـیـان دعـاگر ماست همیشه سایه علمش به روى این سرماست فـداى آن همه ایـثـار و غـربـتـش بـشوم که درد غربت او هم شبیه مادر ماست همیـشه کرده براى همـه روایت عـشق حـدیث سـیـنه او افـتـخـار منبـر ماست خوشا به حال مُفَضَّل که درس توحیدش ز یمـن و برکت استادى مفـسر ماست گمان کنم که مرامت به مصطفـى رفته گمان کنم که نگاهت شبیه حـیدر ماست تـویى که شـیـخ الائمه مـلـقـبت کـردنـد رئیـس مـذهـب و استاد مکـتـبت کردند
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیه السلام
نـگــاه کـن جَـلـواتِ کـتـاب نـاطـق را به کوه طـور بـبـین سجـدۀ شـقـایق را ز گوشۀ لبش، از خندهاش عسل ریزد به جای نقل، خدا بر سرش زُهَل ریزد مدیـنه بود و شبی مثـل مـاه، نـورانـی شبی که گشت زمان غرقِ نور افشانی مدیـنـه شـاهـد مـولـود بینـظـیـر شـده عروس حضرت زهرا به او اسیر شده تـولـدش خـبـر از نـورگـسـتـری دارد شــرافـت قــدمـش ذره پــروری دارد کرشـمههای نگـاهـش بهشت میسازد بـرای دلشـدهها، سرنـوشت میسازد به یمن مقدم صادق، خزان تمام شد و رسیده موسم شادی و، غم حرام شد و رسید و جامعه را شیعه کرد و انسان کرد مـطیعِ امر خـدا را شبـیهِ سـلـمان کرد نوشتهاند به وصفش شفاعتش حتمی است گدا که داشته باشد کرامتش حتمی است
: امتیاز
|
مدح امام جعفر صادق علیه السلام
در صدف پنهان مکن اینقدر مروارید را عاشقان بگذار خوش باشند روز عید را با وجـود تو دگر جـایی برای مـاه نیست آسمان با دیدنت گـم میکند خـورشید را میکشانی کهکشان ها را به دنبال خودت مشتـریِ چـشم هایت کـردهای نـاهـید را میشکوفد چهرۀ تو غنچه را در بوستان شـانـههایت مینـوازد شاخـههای بیـد را کوهی و آتش فشان عشق جاری میکنی بر لـبـانـت آیـههـای مـحـکـم تـوحـیـد را در بشر یک عمر امید رهایی مـرده بود آمـدی تا زنـده گـردانی تـو این امـیـد را من به چشمانت یقین دارم، دلم یک رنگ نیست ذبح خـواهم کرد پای این یقـین تردید را
: امتیاز
|
سرود ولادت پیامبر اکرم و امام صادق سلام الله علیهما
ماه ربیع الاول و مـیلاد خـتـم الانـبـیا عیدی میده به عاشقا خدا با دست مرتضی جلوۀ نـور داوری یا احمد مهر سپهر سَروری یا احمد تو آخرین پیمبری یا احمد « یا رسولَ الله یا احمد(۳) مولا مولا یا مصطفی» (۲) *********************************** بارانِ رحمت می باره از ابرای آسمانها به یمن میلاد کسی که دل ربوده از خدا مصحف رحمت آمده به دنیا شکوه عصمت آمده به دنیا شمس هـدایت آمده به دنیا « یا رسولَ الله یا احمد(۳) مولا مولا یا مصطفی» (۲) *********************************** ما که اسیـر بادۀ یـاسمـن و شـقـایـقـیـم دلــدادۀ ولایـت مــولا امـامِ صـادقــیـم ای به همه عالم ولی یا مولا جـلـوۀ حیّ ازلـی یـا مـولا زینت زهرا و علی یا مولا « مولا یا امامِ صادق (۳) یابن الحیدر گل زهرا» (۲) *********************************** باغ بهـشتِ برا ما مجلس مدح آقامون انشالله که از کرمِش مدینه ای شِه دلامون سیدی ای نگـار هـل اتایی صورت تو مصحف مصطفایی دل ما را کن آقا کربلایی « مولا یا امامِ صادق (۳) یابن الحیدر گل زهرا» (۲)
: امتیاز
|
سرود ولادت پیامبر اکرم و امام صادق سلام الله علیهما
هـمه ز جا برخیـزید به پای او گل ریزید سَـیّــدِ بــطـحــا آمــد حـضـرت طاهـا آمد مـکّـه شـده نـورانـی ز عرش گـل افشانی دلــبـــر دلــهــا آمــد حـضرت طاهـا آمـد سرشک شوقم جاری بـه گـلـشـن دلــداری لالــۀ حــمـــرا آمـــد حـضرت طـاهـا آمد جـلـوۀ دادار است او احمد مختار است او بــنــدۀ یــکــتــا آمــد حـضـرت طاهـا آمد به کهـکـشـان عـزّت به آسـمـان عـصمـت مِــهــر دل آرا آمـــد حـضرت طاهـا آمـد ******** امام صادق علیه السلام ******* همه ز جا بر خـیزید به پای او گـل ریزید مصحـف نـاطـق آمد حضرت صـادق آمد گوهـر بحر عصمت شور و سُرور و بَهجت به قـلـب عـاشـق آمد حضرت صـادق آمد حـجّـت حـیّ یــزدان به گـلـشن مـشتـاقـان یـاس و شـقـایـق آمـد حضرت صـادق آمد راحت روح و جـانم بـه درد بـی درمـانـم طـبـیـب حــاذق آمـد حضرت صـادق آمد قـلـب حـزین شـیـعـه دل غــمـیـن شـیـعــه به غـصـه فـائـق آمد حضرت صـادق آمد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیه السلام
غـم بـپاید که دگر موکب یـار آمده است گـلعذاری که بود رشک بهار آمده است موج دریای کرم گـوهـری آورده برون کز فروغش همه دلها به قرار آمده است ز گـلـستان بـقا، یک گـل بـی خـار دگـر از ره لطف به منـزلگـه خار آمده است نور او پیش تر از خـلـقت این عالم بود عالم از یمن قدومش چو غبار آمده است لـیـک در هـفــدهــم مــاه ربــیــع الاول پرده از چهره این مه به کنار آمده است نور زهر است که پـرتو فکـنـد بار دگر شاخ طوبی است، دگر باربه بارآمده است آمـد آن شـاه کـه از قــدرت دانــایــی او لشکر کفر و جهالت به فـرار آمده است بـهـر آزادی و خـوشبـخـتـی ابـنـاء بشر شـشمین اخـتـر مسـعـود تـبار آمده است صابر و فاضل و طاهر لقب مشهورش لیک بیش ازهمه صادق به شمارآمده است جـعـفـری نام شده مذهب اثـنی عـشـری چون که اومظهری ازهفت وچهارآمده است غرق امواج گنه کی شود این کشتی دل که چنین موج شکن کوه وقار آمده است وقت آن شد که حسان عرض کنی حاجت خویش چون که سلطان کرم بهر نثار آمده است
: امتیاز
|
مدح و ولادت پیامبر اکرم و امام صادق علیهم السلام
کنون که بلبل طبعم ز دلها میبرد غم را چه خوش باشد دو مولودی کنم اعلام عالم را چو از ماه ربیع بگذشت هفده روز در مکّه عطا بنـمود حق بر آمنه سلطان خاتم را خداوند جهان بر خلق ظاهر کرد از باقر به روز مـولـد خـاتـم ولی الله اعـظـم را دو مه آمد دو شه آمد دو شافع برگنه آمد دو مولود درخشان کرد نورانی دو عالم را سحرگه معنی نورٌ عـلی نور آشکارا شد ملک تکبیر گوید بر فلک این جشن درهم را دو پیروزی دو دلشادی بشارت میدهم اکنون ظهور صادق وعید محمد فخر عـالم را محمد چون ولادت یافت بتها سرنگون گردید نمودی خشک از یک جلوه آن دریای پُرنم را جهان شد از قدوم صادق آل نبی روشن به بام شادمانیها بزن ای شیعه پرچم را رئیس مذهب شیعه پـناه مسلـمین یکـسر هم او کز فقه خود لرزاند صد یحیای ادهم را به امر حق تمام عمر خود را جعفر صادق مـروّج گـشت آئیـن رسـول الله اکـرم را بهر که هر چه لایق بود آن دادند تابع را عطا بنمود حق از لطف، این طبع منظم را
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیه السلام
ای شیعه شب نشاط و شور است لـبـخـنـد بزن گه سـرور است یک بـار دگـر مـدیـنـۀ عـشـق غرق طرب و نشاط و شور است زیـن آیــنــۀ شـعــور و دانـش آئـیـنـۀ روشـنـی ز نـور اسـت از جـلـوۀ نـور عـلـم و تــقــوا یثرب بخدا که رشک طور است گر آمده فـصل شـور و شـادی گر غم ز دل همه به دور است احیــاگــر دیــن و مـکـتـب آمد ای شیـعـه رئـیـس مـذهب آمـد آمـد بـه هـمـه ســرور بـخـشد شیدائی و شوق و شور بخـشد یـا قــامـت بــردبـاری و عـلـم یک جان و دلی صبور بخـشد بـا پـرچـم دانـش و فـضـیـلـت بر خـلـق جهان شـعـور بخشد تـاریـکـی و غــم ز دل زدایـد تـا آیــنـه ای ز نــور بـخـشــد تـا بـر هـمـه تـشـنـگـان دانـش یک جرعه می طهـور بخـشد احیــاگــر دیــن و مـکـتـب آمد ای شیـعـه رئـیـس مـذهب آمـد او آیــنــۀ کــمــال عـلــم است او جلوه ای از جلال علم است بر لـوحـۀ دانـش و فـضـیـلـت سر چشمۀ بی زوال علم است این است شرافـتـش کـز احـمد بـر سیـنـۀ او مـدال عـلم است گر طالـب فـضـل و دانشی تو او رشـتـۀ اتـصـال عـلـم است بـا نـغــمـۀ یــا امـــام صــادق گر بر سر تو خیال عـلم است احیــاگــر دیــن و مـکـتـب آمد ای شیـعـه رئـیـس مـذهب آمـد گر عـشق ورا به سیـنـه داری گوهر تو در این خزینه داری بــا پــرتــویــی از مـحـبـت او انــوار ولا بــه ســیــنـه داری ای آن که تو را ولایت اوست یک گـوهـر بی قـریـنـه داری گــر دسـت زدی به دامــن او در بــحــر بـلا سـفـیـنـه داری ای دوست اگر چنان «وفائی» شــوق ســفــر مـدیــنــه داری احیــاگــر دیــن و مـکـتـب آمد ای شیـعـه رئـیـس مـذهب آمـد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیه السلام
تا آسمـان ز ظهـر ظـهـور تـو مژده داد چشم زمان ز بـارش نـور تـو مـژده داد جان زمین ز لمس حضور تـو زنده شد وقتی كه كـاروان ز عبور تـو مژده داد ظلمت پـریـد از لب بام جهـان، عجـول آییـنـه تـا ز صبح صبـور تـو مـژده داد پشت تـمـام كـنـگـرههـای سـتـم شكـست وقتی زمـان ز تـیـغ جسور تو مژده داد بـاران نـوشت نام تـو را بــر دل زمیـن وقتــی كـه آسمان ز سطور تو مژده داد آمد فــرود بـر دلِ مـا جـبـریـیـل عـشـق از سـورۀ فـصیح حـضور تـو مـژده داد می مُردم از فرود فراقت، قسم به عشق !شُكـــر خدا، خدا ز ظهور تــو مژده داد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جعفر صادق علیه السلام
مـه ربیع نخـستین مه سرور خـداست مـه تـبـرّی و مـاه نـشاط اهـل ولاست مـه مـبـارک مـیـلاد خــواجـۀ لـولاک مـه ولادت پـنـجـم سـلالـۀ زهــراسـت شـکـفـتـه در ارم بـاقـر الـعـلـوم؛ گـلـی که عالم از نفسش رشک جنّة الاعلاست بـه امّ فَـروه بـگـویـیـد اخــتـری زادی که در تـجـلاّی و آفـتـاب، نـاپـیـداست دمـیـد هـفـده مـاه ربـیـع، خـورشـیـدی که چون ولادت احمد وجود را، آراست هزار یوسف صدّیق را به صدق امام هزار دیدۀ یعقوب را فروغ و ضیاست علوم مشرق و مغرب به پیش دانش او چو قطره ایست که پنهان به وسعت دریاست به پای کـرسی درسش هزارها عـالـم که همچنان علمند و مقامشان والاست عـلـوم کـل ز لب جان فزایشان جاری یکی به لحن حدیث و یکی به ذکر دعاست یکی چو جابر جُـعـفی یکی ابوحـمزه یکی زُراره که کوه کمال سرتا پاست هنوز مؤمن طاقش به هفت طاق یکی است هنوز جابر حیّان ز علم چهره گشاست هنوز مانده اروپـا به عـلـم او محـتاج هـنـوز شـیـفـتـه اش آسیا و افـریقاست به وصف او گهر نظم و نثر قابل نیست که نارساست به مدحش کلام هر چه رساست رخش چراغ جمال و جـمال آیت حق دمش حیات کـلام و کـلام آب بقـاست حدیث صدق و صفا و کمال دانش اوست هر آنچه در نفس روح بخش باد صباست برای یافـتن یک حـدیث او همه خـلق اگر که سیر، تمام جهان کنند رواست پیام سیـنه فـروزش چـراغ محـفـلِ دل کلام روح فزایش به درد روح دواست مه سپهر کـمال، آفـتاب غیب و شهـود امام جنّ و بشر شهریار ارض و سماست به کـلّ عـلـم قـسـم بی چراغ دانش او مسیر خلق چو راه ابو حنیفه خطاست شروع مکتب او همچو بعـثـت نـبـوی قـیام عـلـمی او خون سیّـدالـشّـهـداست وجود، تشنۀ علم است و علم تا علم است هـماره تـشنـۀ نطق امام صادق ماست خلاصه ای ز مُـتـون کتاب تـدریـسش تواضع و ادب و علم و حکمت و تقواست از این که مذهب من جعفری است می بالم فضیلت و شرف و اقتدار ما اینجاست کـلاس شـیـعـه هـمـیـشه معـلّـمی دارد که نور علم ز کرسیِّ درس او برخاست به هر کجا که ز توحید می رود سخنی تو گویی آنکه هشام و مفضّلش گویاست هر آنکه گشت جـدا از امام صادق ما خدا گواست زقرآن و اهل بیت جداست به یک مبـاحـثـۀ او هـزار بـاب کـمال به یک مکاتبۀ او دو صد چراغ هُدی ست هزار مرتـبه گـفـتـیـم و باز می گـوییم که خطّ شیعه ز خطّ ابوحنـیفه جداست زبان میثم و اوصاف حضرت صادق عنایتی است که فوق همه عنایت هاست
: امتیاز
|