![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() زبانحال مسلم بن عقیل علیهالسلام قبل از شهادت
به زیر تیغم و این آخرین سلام من است سلام من به حسینی که او امام من است سـلام مـن بـه مــرادم بـه سـیــدالـشـهـدا که مـقـتـدای من و شاهـد قـیـام من است حسین! ای شده موسی به حرمت تو کلیم که شور عشق تو شیرینی کلام من است چگونه صبر کنم در غـیاب حضرت تو که بیحضور تو این زندگی حرام من است اگرچه دورم از آن آستان، دلم با توست که ذکر خیر تو کار علیالـدّوام من است غروبم از غم غربت اگر چه لبریز است خوشم که عطر وصال تو در مشام من است مـرا بـه مـژدۀ دیـدار تو امـیـدی نـیـست غــم جـدایـی تـو هـمـدم مـدام مـن اسـت مگر که شهد شهـادت به جام من ریزند که در فراق تو چندیست تلخ، کام من است به راه عـشق تو من دومـین فـدایـیام و سفیر خاص توأم، این صدای عام من است به مـتن دفـتـر فـضـل مـجـاهـدان بـنگـر که در وفای تو سرلوحهاش به نام من است تـویی مــنـادی صـوت عــدالـت انـسـان که بازتـاب تو، فـریـاد نـاتـمام من است چراغ زنـدگـی من عـقـیده است و جهاد حسینیام من و این مذهب و مرام من است وجـود پـاک تو را چـشـم زخـم تا نـرسد دعا به حضرت تو کار صبح و شام من است مباش راهی کوفه به شوق دعوت خلق! در آخرین نفس این آخرین پیام من است بگـو که شـهـد شـهـادت مـرا گـوارا بـاد در این محیط که زهر ستم به جام من است خوشم که بر سر عشقت سرم رود بر باد سـر بـریـدۀ مـن پـرچـم قـیـام مـن اسـت من این چکامه سرودم که مسلم بن عقیل ز روی لطف بگوید «شفق» غلام من است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
هـلا که مـاه محـرم بـهـار بـیداریست چقدر کـودک مظـلـوم تشنـۀ یاریست بعـیـد نیـست اگـر منـع آب هم بـشویـم چرا که راه سعادت مسیر دشواریست شبـیـه این هـمه ابـر بـهـار این شبهـا به ذره گـر نـظری پور بـوتراب کـنـد بـه آسـمـان رود و کـار آفــتــاب کـنـد بـیـا بـه زمـزمـۀ آب آب گـریـه کـنـیـم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و شرح ویزگی های مجلس عزاداری سیدالشهدا
قـرار بـود بـه پـروانـهها امـان بـدهـید برای سوختن امشب کمی زمان بدهید به روی بـام حـسـینـیه یا کـنـار حـیاط به این کـبـوتر پـر خـسته آشیان بـدهید قـسـم به چـادر خـاکـی مـادرش زهـرا مـحـرم آمـده، لـطـفاً پـنـاهـمـان بـدهید بگـو به صاحب ِخانه نیاز نیست، بگو که جای خوب و مساعد به میهمان بدهید نـیـاز نـیست، بـه وللهِ راضـیام دم در به من میان همین کفش ها، مکان بدهید هـنـوز مـیـوۀ چـشـمـان مـن نـیـفـتــاده درخت عـاطفهام را کـمی تکـان بدهید تنـور «اشک محـرم» دوبـاره داغ شده به این گرسنۀ گریه، دو تکّه نان بدهید خـدا نـیـاورد آن روز را که لال شـوم برای بـردن نـامش به من زبـان بدهید چِـقَدر گـفـتن نـام حـسین شـیرین است حـلاوت عسلش را به هر دهـان بدهید “بلنـد مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد” بـلـنـد مـرتـبـه شـاهِ مـرا امـان بـدهـیـد چه خوب میشد اگر قبل عصر روز دهم نـگـین خـاتـم خود را به دشمنان بدهید
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
چگونه شکر بگویم که زنده مـاندم من به ماه روضۀ تو خویش را رساندم من چگـونـه شکـر بـگـویم اجـل امـانـم داد که بـاز چـشـم تـر من به بـیـرقت افـتاد چه قـدر شور دلم زد به مـاه غـم نرسم به زیر سـایۀ این بـیرق و عـلم نـرسـم به شـوق این دهـۀ شـور و مـاتـمـت آقا تـمـام سـال شـمـردم هـمـه نـفـس هـا را چگـونه شکـر بـگـویم که بـاز گـریانـم شـبـیـه زلـف پـریـشـان تـو پـریــشـانـم تمـام ترس من این بـود با دلی حـیران شب رقـیـه نـبـاشـم مـیـان گـریه کـنـان امان دهـید خودم بـین روضه میمـیرم شب ششم جگـرم را به دست میگـیرم بـرای روضه هـفـتـم چه نـذرها کـردم کـه لای لای بـخوانـم به دور او گـردم سپردهام به دو دستم کـند گریـبان چاک برای آن همه اکبر که اوفـتاده به خاک میان روضۀ سـقـا کـه جان بـه لب آیـد شبـیه دخـتـرکـان تو ضجّه خـواهـم زد به چشم گفتهام از اشک پُر کند مشکی مگـر ز شرم نـریزد دگر عـمـو اشکی شب دهـم نـفـسـم را دگـر نـمیخـواهـم برای شـام عـزایت سـحـر نـمیخـواهم تمام حـاجـتم این است تا که ظهـر دهم جـنـازهام بـرود روی دوش ایـن مـردم همان زمان که سماوات بر زمین افتاد بـلنـد مرتـبـه شـاهی ز صدر زین افتاد میان خـیـل شـغـالان فـتاد چون شـیری یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری همه زدنـد و سپـس شمر آمد و خـنـجر نشـست روی ورق های مصحـف پرپر بـریـد سـر ز تـنـت بـا دوازده ضـربـه جـدا شد آخـرِ سر عـرش از تن کـعـبـه
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
بـیتـابـی و تـلاطـم دریـا شـروع شـد خون گریههایِ عالم بـالا شـروع شـد هفت آسمان سیاه به تن کرد و باز هم با گریه نوحه خوانیِ صحرا شروع شد حـیّ عـلی مـحـرّم و حیّ عـلـیالـعـزا محزون ترین عزایِ دو دنیا شروع شد شالِ عزا به گـردنـش و گفت محـتشم: مـقـبـل بـیـا! گـدایـیِ مـاهـا شروع شد باز این چه شورش است که در؛ زیر پرچمت قلبم شکست و روضه از اینجا شروع شد ذکر لبت «أعـوذُ مِنَ الکـربِ والبـلا» دلـواپـسـیِ نــوکـرت آقـا شــروع شـد شد خیره بر گلویت و یکریز بغض کرد دلشـورههای زینب کـبری شـروع شد آماده کرد خنجر خود را همینکه شمر أمن یُجیبِ حضرت زهـرا شروع شد!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و شرح ویژگی های مجلس عزاداری سیدالشهدا
خاک مسیر کـریم سرمۀ چـشم گداست هرکه دراین جاده نیست فارغ ازین ماجراست پرچـم مـشکی زدیم هیئت ما شد حـرم تا همه روشن شوند روضه حسابش جداست! بـزم مـحـبـت بـیــا تـا بـشـنـاسـد تـو را فاطمه با تک تک سیـنه زنان آشناست هرکه خدایی شده لطف حسین است و بس رونق هر مسجدی لطف حسینیههاست خانۀ قبرش بهشت! اهل دلی خوب گفت اینهـمه بـزم عـزا بـاعـث دفـع بـلاست طب و مطب جای خود دلخوش اینها نشو دور خودت هی نگرد تربت آقا دواست کـرب و بلا خـواستی هـیچ نشو نا امـیـد زود به مشهد برو کار بدست رضاست عرش خلاصه است در صحن شریف حسین ما که کسی نیستیم زائر قبرش خداست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و شرح ویژگی های مجلس عزاداری سیدالشهدا
ای اهل آسمان و زمین غم شروع شد مـاه عــزای عـالـم و آدم شــروع شـد حور و ملک، پری و بشر زار میزنند هـنگـامـۀ مـصیبت اعـظـم شـروع شد باز این چه نوحهایست که بر سینه میزنم باز این چه مرثیهست که اشکم شروع شد روضه، خروش، زمزمه، واحد، زمینه، شور جانـم حسین، سیـنه زنی، دم شروع شد نوحواعلیالحسین، امام زمان گریست اشک و عزای فـاطمه نمنم شروع شد از عـرش بوی پـیـرهن خـونی حسین آورده جـبـرئـیـل، مـحـرّم شـروع شـد ده روز بعد خواهرش از حال میرود ده روز بعـد شـمـر به گـودال میرود
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() آغاز ماه محرم، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
زمین انداختم در روضهات بار گناهم را و شستم با گلابِ چشمِ خود روی سیاهم را هزار و چارصد سال از تو دور افتادهام؛ اما به هیئت میشوم سرباز، شاهِ کم سپاهم را به یاری آمدم با لشکری از قطرههای اشک نگیر از چشمهای پر گناهِ من سلاحم را محـرّم تا محـرّم را عـزادارم بـرای تو به شوق روضهات گم کردم آقا سال و ماهم را هوای چشمهای خیسِ خود را داشتم ارباب اگر از سارقانِ اشک، دزدیدم نگاهم را من از دیوارهای تکیهات هم خیرها دیدم نخواهم داد، حتی آجری از تکیهگاهم را همیشه سایۀ دستِ تو را روی سرم دارم هـمیشه آرزو کردم ببـوسم سرپـناهم را
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
چون از ازل شدهام سخت مبتلای حسین من آن خدایْ پرستم، که شد خدای حسین علَیالصباح قـیامت نمیکنم قد راست اگر که سر بگذارم به خاک پای حسین قـسـم به جـان امـامـم نمیروم هـرگز بهشت زینت اگر نیست با لوای حسین پیـمـبـران به ضیـافت رونـد بیتـردید اگر که پهن کند سفـرهای گدای حسین تمام هستی و داراییام جز اینها نیست خودم، زنم، پدرم، مادرم فـدای حسین به گوش میرسد آهنگ زنگ قافلهاش به گوش میرسد آوای آشـنای حـسین سـیـاه بـر تـن شـهـرم چــقـدر مـیآیـد دوباره شهـر قـیامت شده برای حسین هوای هرچه به جز اوست رفته از سر من هوا، هوای محرّم، هوا، هوای حسین نــوشـتـهانـد بـه روی کــتـیـبـۀ هـیأت سلام ما به حسین و به کربلای حسین قسم به ناحیه هر روز، روز عاشوراست اگر که یاد کـنـیم از سر جـدای حسین سلام تشنۀ عریان! سلام کـشتۀ اشک! چگونه جان ندهم پای روضههای حسین بدون غسل و کفن مانده ست در صحرا رواست گریه کنم خون به بوریای حسین مـرا دمـشـق شـهـیدم کـنـنـد بیتـردیـد اگر که شامل حـالم شود دعای حسین
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() آغاز ماه محرم، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
نفـس زدم که بمیرم به پای پـرچم تو زبـانزدم بـه گـدایـی در مـحــرّم تـو دوباره فاطمه آهی کشید و عالم سوخت سـلام بر سر نیـزه به مـوی درهم تو هــنـوز نــالـۀ طـفــل ربــاب مـیآیــد قـسـم به نام رقـیـه به اسـم اعـظـم تو دوباره دربه در روضههـایتان شدهام دوباره فاطمه ختمی گرفته در غم تو عـجـیب بـوی کـتـیـبـه هواییام کرده شهـید میشـوم آیا در این محـرم تو؟
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() آغاز ماه محرم، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
عرشیان جارو کش مشتاق دربار توأند سربلـندان دو عـالم سر به دیـوار توأند مرد و زن پیر و جوان دارند خدمت میکنند در محـرّمها هـمه مـردم پی کـار توأند بیتو از اسلام که نه از خدا حرفی نبود تا قـیامت پس همه ادیـان بدهکار توأند وتر مـوتور خـدایی ای حسین ابن علی سیزده معصوم دیگر هم عـزادار توأند گریه ما باعث تسکین قـلب فاطمه ست گـریه کنهای تو آقا جـزو انصار توأند نوکران تو دعا کردند و حل شد مشکلم مستجاب الـدعـوهاند آنانکه بیـمار توأند ما که باشیم اسم زائر روی ما باشد حسین انـبــیـا و اولــیـا در بـیـن زوّار تــوأنـد قبر تو جنّات تجری تحتها الانهار ماست سینه زنها دم به دم مـشتاق دیدار توأند زینب افتاد و سرت افتاد از نی بر زمین آه بــا آزار زیـنـب فـکــر آزار تــوأنـد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() آغاز ماه محرم، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
بیتاب و بیقرارم، فکری به حال من کن آشفته روزگارم، فکری به حال من کن عمریست هر محـرّم بارِ گـناه خود را؛ دست تو می سپارم فکری به حال من کن در گیر و دارِ غفلت نفْسم مرا زمین زد بالا گرفته کارم، فکری به حال من کن در کشتیِ نجاتت جایی برای من هست؟! خیلی امیدوارم… فکری به حال من کن بـا إذن مـادر خـود یکـبار بعـدِ روضـه بنشین کمی کنارم فکری به حال من کن »نِعم الأمیرِ» عالم، ردّم نکن! به قرآن جز تو کسی ندارم! فکری به حال من کن دست مرا بگـیـر و در اولـین شبِ قـبـر آنجا که در فشارم فکری به حال من کن
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() آغاز ماه محرم، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
ای سـایه سـار گـیسوی تو سرپنـاه ما ای صبح و شب شمایل تو مِهر و ماه ما مِهر تو آتشی ست به شدّت گُناه سوز مـاه تو مـاه بخـشـش جُـرم و گُـنـاه ما تا سهم اشک ما برسد باز دوخته ست با صد هزار امید به چـشمت نگـاه ما تا بر جبـینِ مان عَـرقِ نوکری توست هر شب مُعـطّـر است لبـاس سـیاه ما مثـل هـمـیـشه بـاز نـدیـده گرفـتـه شد با لـطف گـریـههای عـزا، اشـتـباه ما مقصود، اگر خُداست و مقصد اگر که عرش بـایـد بـه کـربـلا بـرسـد خـتـم راه مـا تمرین کنیم بلکه کمی مُخلصت شویم شـایـد اثــر کـنـد بـه دل خَـلـق، آه مـا با ذاکرت بگـو به بیان احـتیاج نیست وقـتی که هست روضۀ تو قـتـلگاه ما
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
غـم اگر هست در دلم غم توست هـمـۀ سـال مـن مـحــرّم تـوسـت تـو بـه این چـشـمهـا نـظـر داری که حسیـنـیـههـای اعـظـم تـوست شــهــر آلـــوده از تــبـــاهــیهــا سایه سارش نسـیـم پرچـم توست پـشـت پـلـک فــرشـتـههـای خـدا چشمه در چشمه اشک زمزم توست روضـهات را هــمـیـشه میبـارم با همین اشک ها که مرهم توست مـوج در مـوج گــریــهام وقـتـی روضۀ سخـت آخـرین دم توست آه ای غــیـرت قــبــیـلــۀ عـشــق چشم نامحرمان به محـرم توست زخــمـی نـیــزههـای دیـن داران مادرت روضه خوان ماتم توست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و شرح ویژگی های مجلس عزاداری سیدالشهدا
غم اگر از توست مُردن پای این غم راحت است سوختن با روضه و با اشک و ماتم راحت است بعد سیصد سال اگر نام حسین آمد وسط سوی جنّت رفتن حوا و آدم راحت است ما دودم دادیم اما یک دمش هم کافی است مرده زنده کردن ما با همین دم راحت است یا حسین ما محـرّم، یا رب مـاه خـداست پس رسیدن تا خدا ماه محرّم راحت است دختران شهر النگـو خرج هیئت میکنند حرف روضه میشود حاتم شدن هم راحت است هرچه باشم بازهم در روی من وا میکند نوکر این خانهام دیگر خیالم راحت است مال دنـیا را نمیخواهم به من گـریه بده دخل و خرج گریه کن حتی شود کم راحت است هرکه رفته کربلا خیر دوعالم دیده است کربلا رفته خیالش از دوعالم راحت است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شروع ماه محرم و مدح سیدالشهدا در عزاداری ها
تـا مـاهِ عــزا جـلـوه کـنـد از افـقِ غــم از داغِ حسین مرثیه خوان میشود عالم غـم پـردۀ نیـلی بکـشد ارض و سما را بر پـا بـشود عـرشِ خـدا مجـلـسِ مـاتم وقتیکه خدا از غمِ او مرثیه خوان است کی میشود این واقعـه را کرد مجـسّم!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
در عاشقی، تحـمّلِ هجران به من رسید سرگشتگی به کوه و بیابان به من رسید کشتیِ دل، به نیل و فراتم به گِل نشست از دوریات، دو دیدۀ گریان به من رسید هر روز شعـلههای فـراقِ تو گُر گرفت قـلبِ کباب و سیـنۀ سوزان به من رسید دندان گرفـتهام جـگـرم را که خون شده دردی که ره نداشت به درمان، به من رسید جـانـم اگـر چه هـدیـۀ با ارزشـی نـبـود شـکـر خدا نـگـاهِ سـلـیـمان به من رسید باید فقط به سَر بزنم، چارهای که نیست دستی که مانده دور زِ دامان، به من رسید گـفـتـم که مـیرسی و دل آبـاد میکـنـی آخر چه کردم این دلِ ویران به من رسید آشفـتـگی به خاطـر تو مَسلکِ من است من شاکرم که حالِ پریشان به من رسید خونها به خاک ریخت و سَرها به نیزه رفت تا اینکه ذکرِ نابِ “حَسَین جان” به من رسید
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
اگر چه صفحۀ اعمال من سیه رنگ است دلم برای تو یا صاحب الزمان تنگ است ز لطف کن نـظـری ای کـریم بر حـالـم کجا مجـالـست با گـدا تو را نـنگ است به روی بـام تو خـوانم اگـر چه میدانـم سزای مـرغ بد آواز عاقـبت سنگ است امـان ز کـوتـهـی دسـت مـا و دامـن تـو فغان ز راه درازی که رَهروش لنگ است شباهت من مسکین و حضرتت این است که بخت تیره چنان زلف تو سیه رنگ است ز عمر خویش ندیدم به غیر غـم خیری که دهر با من بیچاره بر سر جنگ است صدای پای اجـل میرسد خـدا را شکـر که این نوای رهائی مرا خوش آهنگ است بـیـا و از قـفـس هـجـر خود رهـایـم کن که این قفس به من آسمان نشین تنگ است غــم فــراق تـو و داغ کـربـلایـم کُـشـت عـنایـتی که غمت با دلم هـماهنگ است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
در بند معـصیت باز، آقا ببـین اسـیـرم فکری به حال من کن، حالا که سر به زیرم آقــا قـــبــول دارم، دردســرم بــرایـت اما ردم نـکـن که، بـیـچـاره و فـقـیـرم میتـرسم از شبی که، توبه نکرده باشم در حین ارتکـاب، جـرم و خطا بمیرم محـتاج یک نگـاهم، درمانده بین راهم ایکاش که بـیافـتد، تـنها به تو مسـیرم فرقی نکرده اینجا، بد یا که خوب باشم در خانه راه دادی، گفتی که میپـذیرم حالا که از فراقت، اشکم دوباره جاریست پاکم کن و ببخـشم، ای سرور و امیـرم با اذن مـادر تو، در روضهها نـشـستم تـا باز هـم بـراتِ، کـرب وبلا بـگـیرم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
ای عـاقـبتِ کـار به دست تو؛ نگـاهی این عمر گذشت و نشدم آنکه تو خواهی تا مـنـتـظـر تو شـدنـم؛ راه زیـاد است کو طاعت بیچون ز تو ای نور الهی میخـواسـتم آقـا سـپـر جـان تـو بـاشـم ای وای که خود تیر جفایم به تو گاهی هـر بـار که تـو گـفـتهای اسـتـغـفـراللّه بخـشـیـد خـدا از من بد عـهـد گـنـاهی چون روز قـیام تو هـمین جـمعه بـیاید من نـیـستـم آمـاده؛ نـشـانـم بـده راهـی پیوسته تو در حال دعا بر من محـتاج امـا به دعـای تـو مـنـم گـاه بـه گـاهـی اینجور که من مـدعـی عـشق تو هستم از تو خـبری نیست به اعـمال گواهی تـو مـنـتـظـر لـشـگـر مـردان تـنـوری من در پـی حـاجـات کـنـم نـاله و آهی من یـوسف خـود را ته چـاهی برهـانم برعکس تو دربارۀ من چشم به راهی ای یوسف زهـرا به غـم یوسف زینب با روضـۀ گـودال رسـان بـاز پـنـاهـی با یـوسف گـودال بگـو پـیـرهـنت کو؟ ای بیکـفن حضرت زهـرا کفنت کو؟
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
از غـفـلـت زیـادم، خـیـلی دلم گرفـته چون رفتهای ز یادم، خیلی دلم گرفته دائـم هـوای من را، داری ولی منِ بد دل را به تو نـدادم، خـیلی دلـم گرفـته شرمـندهام دوباره، چون که نبـودم آقا محکـم در اعـتـقـادم، خیلی دلم گرفته دائم اسیر نفـسـم، کمتر به یاد قـبر و، جان دادن و معـادم، خـیلی دلم گرفـته با دست خالیام باز، رو کردهام به سویت آقـا بـرس به دادم، خـیلی دلم گـرفـتـه ای کاش که ببینم، یک لحظهای سرم را بر زانـویت نـهـادم، خیلی دلـم گرفـته کـربـبـلاییام کـن، من را بـبـر کـنـارِ دلـدارم و مـرادم، خـیـلی دلـم گـرفـته
: امتیاز
|