![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
بقـيـع! بـاز كن آغـوش روح پـرور را كه در بَـرت بِكِـشی ميهـمـان آخــر را بقيع! غسل زيارت كن و ضـريح بساز كه بـوسـهها بـزنی پيـكـری مطهـر را بقـيع! اين تـنِ رنجـور زادۀ زهـراست بگـيــر در بـغـل آرام، يـاس پـرپـر را بدان كه شرح غم اين غريب دشوار است غـمی كه كـاسۀ خـون كرد ديـدۀ تر را بميرد آنكه به اين شأن و جاه زهرش داد كه آتشی زد و سـوزاند پای تا سـر را شرار زهر شبی را به خـاطـرش آورد كه ديد شـعـلـۀ بـر چـار چـوبـۀ در را ميـان دود درِ خـانـه بــا لــگــد وا شــد كه باز زنده كند روضههای مـادر را چه ضربهای كه سر و روی ميخ را خون كرد شكست شيـشـۀ عـمـر عزيز حـيدر را بقـيع! روضۀ شيـخ الائمّه سنگين است ولی بـيـا كه بگـويـم از اين فـراتـر را چه گــويم از شب و پــای برهـنـۀ آقا؟ كه زنده كرد عزای سـه ساله دختر را گمـان نكـن كه تمـام است مقتلالصّادق بـقـيـع! گـوش بـده حـرفـهـای آخـر را به قصد كُشتنش آن شب كه تيغ بالا رفت خـدا رسـانـد پيِ يـارياش پـيـمـبـر را همين رسول خـدا ديد شمـر ملعــون را كه بُـرد زير گلـوی حسيـن خـنجـر را
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
آسمان است و زمين دور سرش می گردد آفتاب است و قمرخاك درش می گردد اين قد و قامت افتـاده درخت طوبـاست اين محاسن بخدا آبـروی دين خـداست اين حـرمخانـۀ زهـراست نسـوزانیـدش اين حـسـيـنـيـۀ دنـيـاست نسـوزانیـدش شعـلـه پـشت حـرم فاطـمـه زاده نـبريـد پـسـر فــاطــمـه را پـای پــيـاده نبـريد آی مــردم بــگــذاريــد عـــبــا بــردارد پيرمرد است و خميده ست عصا بردارد از مـسيـری ببـريـدش كه تمـاشـا نـشود چشمی از اين در و همسايه به او وانشود اصلاً اين مرد مگر پــاي دويدن دارد؟ پيرمردی كه خميده ست كشيـدن دارد؟ اين قـبـيـله هـمگی بـوی پــيـمـبر دارند در حـسـيـنـيۀ خود روضۀ مـادر دارند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
خـسـتـه و ســالخــوردۀ ايــام ديـگـر از پا به بـسـتر افـتاده به زمستان رسـيـده پائـيـزش گــل يـاسـي كه پـرپـر افـتاده ****** لحـظۀ آخـر است و در بستر گـاه بـا گـريـه گـاه با لـبخـنـد تلخ و شيـرين تمام خاطـرهها از بـرش ميروند و ميآيـنـد ****** آه از آن لحظهای كه نامردی با لگـد دربِ خانه را وا كرد ناگـهــان در مـيــان دود آقــا يادی از روضههای زهرا كرد ****** زير لب شـكـوه دارد از دنـيا چه كسی ديده در سياهيِ شب دست بـسـته پـيـاده پـيـری را بــدوانــنــد در پــيِ مــركـب
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
از كـار غــربـتـت گــرهای وا نـميكـند اين شـهــر، با دل تو مــدارا نـمـيكـند اين شهر، زخم بيكسيات را؛عزيز من جــز بـا دوای زهـر مــداوا نــميكـنـد اين شهر، درميان خودش جز همين بقـيع يك جـای امـن بـهـر تو پــيـدا نـميكند اين شهر، شهرِ شعله وهيزم به دستهاست با آل فــاطــمـه به جـز اين تا نـميكـند ابـنِ ربيع پـست چـه آورده بـر سـرت؟ شــرم و حـيـا ز سِنّ تو گــويـا نميكند بـالای اسـب در پـيِ خـود ميكشـانـدت رحـمـی به قـامـتِ خَـمَت امّـا نميكـند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
بارهـا سیـنـه ســوزان مرا سـوزانـدنـد وقت و بی وقت دل و جان مرا سوزاندند هر شب و نیمه شب آزار دلـم میـدادند در خـفا قـلـب پریـشان مرا سـوزانـدند پـا بـرهـنـه برده بـودنـد مرا از حـرمم حُـرمت پیری و عـنوان مرا سوزاندند من به دنبال سر اَستَـرشان ذکـر به لب سوز ذکـر لب عطشان مـرا سوزاندند گر چه دیدند که بر کرب و بلا میگریم بـاز هـم دیـده گـریـان مـرا سـوزانـدند به خدا بر جگرم زهـر جـفا مرهم بود گرچه از کـینه دل و جان مرا سوزاندند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
تو غیر جود نکردی، ولی جفا کردند چقدر خون به دلت قـوم بی حیا کردند تو مثل فاطمه در حقشان دعـا کردی شـبـیـه فـاطـمـه حـق تـو را ادا کردند کشند آتش و انگار کارشان این است درست با تو شـبـیه سـقـیـفـه تا کردند تو را بدون عبا دست بسته می بردند مـیـان راه نـدانـم چـه بـا شـمـا کـردند چه بی مـلاحظه بـودنـد آن سیـه دلها مـگـر رعـایت قـدّ خـم تو را کـردند؟ نصیب تو شده جامی ز زهر، آقا جان چگـونـه درد غـریـبـی تو دوا کـردند قـرار بود تو هم شـاه بی حـرم باشی تو را گریز غزل سمت مجتبی کردند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
اشک غربت به چشم های فلک رخـت مــاتـم بـه قــامت دنـیـا بـوی شـهــر مـدیـنـه پـیـچـیــده بین هر کـوچه از بهشت خـدا ******* بــوی غـربت هـمـیـشـه می آیـد از سر قـبـر بی چـراغ کـسـی دل تـنـگ مـدیـنــه مـی ســوزد از تب شـعـلـه های داغ کـسی ******* جــان عـالـم فـدای قـبــری کـه غیر خورشید سایه بانش نیست نه ضریـحی نه سـقـف آیـنـه ای بر سرش غـیر آسمانش نیست ******* دل من بـاز روضـه می خـوانـد روضـۀ غــربـت شـقــایـق را روضۀ حـرمت و شکـسـتن آن روضۀ گـریه هـای صـادق را ******* روضه ای را که باز می خواهند پـرِ پــروانــه را بـسـوزانـنــد اصـلا انـگـار عـادت آنهـاسـت نیـمـه شب خانه را بـسـوزانند ******* نه عـبـایی به روی دوشت بود پا بـرهـنـه ز خـانـه ات بُـردند ای محاسن سفـیـد شهر رسـول خون دل اهل خانه ات خوردند ******* ارث آن مــادری که در کوچه صورتش در هجوم سیلی بود بعد از آن ضربه سخت وا میشد پلک هایی که شد سیاه و کبود ******* ولــی آقــا خــیــالـتــان راحـت بین آن کـوچه ظـلم بـاطل شد مـعـجـر مــادر زمـیـن خـورده بین صورت و دست حائل شد ******* گرچه بـردند وحـشـیـانه تـو را تـازیـانـه نـخـورد هـمـسـر تو خـانه ات را اگر چه سـوزانـدند زخـم خـاری نـدیـد دخـتـر تو
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
آتش کشد زبــانـه ز دور و بــرم خدا خاکسـترش نشـسته به روی سرم خدا پـور خـلـیـلم و وسـط شعـله ها اسـیـر بـنـمـا اجـابـتی به دل مـضـطـرم خـدا ای وای از تغافل اصحاب سینه چاک این درد غربت است به جان میخرم خدا دشمن غرور موی سپید مرا شکست امـا کـسـی نـبـود شــود یــاورم خــدا گـرچه کـسی نبـود تمـاشـا کـنـد مـرا در فکر کوچه گردی آن خواهرم خدا غـم های عـمه عـاقـبت انـداخـتم ز پـا دیـدی که داغ غـربتـش آمد سـرم خدا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
گـفـتـیـم با خجـالـت دل بعد بـوتـراب معصوم دیگـری نـشود بستـه در طناب دیدیم دست هرچه امام است بسته شد شیعه چرا نمیرد از این شرم بی حساب گفـتیم زهـر کین به امـامی نمی دهـند دیـدیـم هر زمـان جـگـر دیگری کـبـاب گفتیم شب، دگر مه نو سر برهنه نیست دیـدیـم مــاه، پـای بـرهــنـه زنـد رکـاب گفتیم بر سه ساله دگر زجر وغصّه نیست دیدیم پیـر مرد شد از زجر و غصّه آب گـفـتـیـم خـانـه را دگر آتـش نمی زنند دیـدیم خانه سوخت دوباره در آن مذاب آن سیل آتشین که ازآن کوچه شد شروع تا کعـبه تا نرفـته بگـیـریـدش از شـتاب تنها رســول اعـظـم اسـلام، با غضب نگذاشت تا دوباره سر از خون شود خضاب گـفـتـیـم شـیـعـه حـقّ ولـی را ادا کن قـرن ها که دعـوتـتـان مـانـده بی جـواب گفـتـیم دوره دورۀ غربت زدایی است ماندیم و ماند غـربت هـر تربت خراب سرداب و سامرا و بـقـیع تلّ خاک شد انگـار رفـته امّـت قـالـو بـلی به خـواب دیدیم و هیچ دم نزدیم این چه شیعگی ست دشمن هر آنچه خواست روا داشت در نقاب وهّابیت کمر به صف شیعه بسته است تا در صفـوف شیعه کند طرح انشعاب ما شـیـعـیـان صــادق آل مـحــمّــدیــم سر خط گرفته ایم از آن مالک الـرقاب تا کی نشـسته ایم و بگویـیم: ای دریغ قــرآن نـاطـق است پـس پــردۀ حـجـاب رهـبـر، سـران امّـت دین را پـیام داد شـد در مــیــان عـالــم اسـلام، انـقـلاب سستی به خویش راه نباید دهیم، هیچ بـایـد کـنـیـم قــافــلــه را بـاز انــتـخـاب از نهضت عدالت و از معنویّت است ای شیعیان، دعای فـرج هست مستجاب
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
اگرچه اصل و نسب از تبار اُلفت داشت به بی وفائی این روزگار عـادت داشت دوباره سینۀ دریائی اش پُر از غوغاست که بین آن همه شاگرد باز هم تنهاست شب و سکوت و مناجات دل نوازش بود فضای شهر پر از عطر جانمازش بود ز سـوز اشک، تن پیـرمرد می لـرزید وَ پا به پای تنش خاک سرد می لـرزید نـشـانه هـا هـمـه آیـات شــام آخـر بود که این همه به لبش ذکر وای مادر بود سر نمـاز و دعـا بود دوره اش کردند چقـدر مردم این قـوم پـست و نامـردند چـقـدر ساده شـکـسـتـند خـلـوت او را وَ زیــر پـای نـهــادنـد حــرمـت او را دوباره داغ مـدیـنـه خـدا به خـیـر کند امام و دشمن و کـیـنه خدا به خـیر کند بـرو فـرشـتــه بـیــاور عـبـای آقــا را دوبـاره جـفـت نـمـا کـفـش های آقـا را کسی نمی دهد اینجا بها به موی سپـید که بـاز کـار امـامی به قـتـلـگـاه کـشید شبانه رفت و غـریـبانه تا خـدا پـر زد از این قفس وَ از این شهر بی صفا پر زد دوباره بـاز عـزا بین عـرش بر پا شد امـام پـیـر هـم از بی حـرم تـرین ها شد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
مـا گـدائـیـم گـدای پـسـر فــاطمه ایم بوسه زن های عـبای پـسر فاطمه ایم بـنـویـسـیـد فــدای پـسـر فـاطـمـه ایم گریه کن های عـزای پسر فاطمه ایم چشم ما چـشمه ای انـدازۀ دریا دارد هرچه ما گریه کنیم از غم او جا دارد پیرمردی که خدا در سخنش پیدا بود زردی برگ گـل یاسـمـنش پیدا بود سنّ بالایش از آن خم شدنش پیدا بود با وجودی که خزان در بدنش پیدا بود نیمه شب بر سر سجّاده عبادت می کرد مثل یک عاشق دلداده عبادت می کرد مـاجـرایی که نـبـاید بـشـود، امّا شد باز هم واژۀ «حرمت شکنی» معنا شد پــای آتـش بـه در خـانـۀ آقـا وا شـد در آتـش زده مثـل جگـر زهـرا شد ولی این بار در خانه دگر میخ نداشت کار بر سینۀ پروانه دگر میخ نداشت تا شکست آینه اش اشک زلالش افتاد با تمـاشای چنین منـظره بالش افتاد تا که وحشت به دل اهل و عیالش افتاد باز هم خاطره ای بد به خیالش افتاد ناگهـان سنگ دلی آمد و آقا را بُرد بی عـمامه پـسر فـاطـمه را تنها برد می دوید آه چه با تب نفـسش بند آمد پا برهـنه پی مرکب نفسـش بند آمد وسط کوچه دل شب نفـسش بند آمد نه که یک بار مرتّب نفسش بند آمد با چنین سرعتی افتادن آقا قطعی است با زمین خوردن او گریۀ زهرا قطعی است آهِ بی فاصله اش مرثیه خوانی می کرد اشکِ پر از گله اش مرثیه خوانی می کرد اثر سلسله اش مرثیه خوانی می کرد پای پر آبله اش مرثیه خوانی می کرد دختری را که یتیم است پیاپی نزنید زخم هایش چه وخیم است! پیاپی نزنید
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
مثل هـمیشه شـهـر مـدیـنه عـزا گـرفت از دود آه حـضرت صادق فـضا گرفت هفت آسمان برای غـمش گریه می کنند از داغ او عـرش خـدا هـم عـزا گـرفت از زهـر آهِ سـیـنـۀ او پُر حرارت است این زهر از او مجال نیاز و دعا گرفت از آن شبی که شعـله در خـانه اش زدند درد قـــدیــمـی دل او بــاز پـا گــرفـت درد قــدیــمــی دل او داغ مــادر اسـت دردی که جان ز پـیکـر آل عـبا گرفت وقتی که تارموی سفیدش به خاک خورد شهر مـدیـنه هـالـۀ مـحـنت سرا گرفت شکـر خـدا کـه دیـدۀ او مـیـخ در نـدیـد میخی که وحشیانه به یک سینه جا گرفت این ضربه ها کـشید به گـودال قـتـلـگاه وقتی که شمر گیسوی شه از قفا گرفت آمـــد دوازده صـــدا پـشـت یــکــدگــر دریـای خـون تـمام تــن کـربـلا گرفت سر از بدن جدا شد و بر نـیزه شد بلـند این منظره تـوان ز زمین و سما گرفت سنگش زدند و وای که غلطید بر زمین بـوی سـر حـسین هـمۀ کـوچه ها گرفت بوی تنور و شعله و خاک وزمین چه باک بـوی شـراب از لب طـشت طلا گرفت این سر که چیزی از سر ورویش نمانده بود جان از وجـود دخـتـرک بی نـوا گرفت
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
دل گـرفـتـه یــاد ایــوان بـقــیـع دیــده ای داریــم گریــان بـقـیــع غربتـش چون شـمع آبم می کند نسل در نسل عشق دارم، عاشقم چون گرفـتارت کما فی الـسّابقـم کرسی درست جهـاد اکبر است فـاطـمـیّــه سـفــرۀ جـانـانــه ات بود هـر شب روضۀ ماهـانه ات روزی یک عمر ما دست شماست بـاز بــر بـیـت ولا آتـش زدنــد نیـمه شب وقت دعـا، آتش زدند نه ردایی نه عـمّـامه بـر سـرت خوب شد خواهر گرفتارت نشد نـیـزه ای در فـکـر آزارت نـشد اهـل بیتت را کـسی سـیـلی نزد زیـور آلات کـسـی غـارت نشد خواهری میکرد با حسرت نگاه
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
پُر از شمـيـم بهشت است منـبـرت آقا بـه بـرکـت نــفـحـات مـعــطـرت آقـا هنوز عـطـر و شـمـيـم محـمـدی دارد گـلِ دمـيـده ز لـبـهـای أطـهــرت آقـا شـبـيـه حضرت خـاتم مدينه الـعـلـمی عـلـوم می چکـد از خاک معـبرت آقا چهارهزار حکيم و فـقـيـه و دانـشمـند رهـيـن مکـتـب انديـشـه گـستـرت آقا اشاره های نگـاهـت زُراره می سـازد شنـيـدنی است کـرامات محضرت آقا و ديـده ايـم به وقـت جـهــاد انـديــشـه هـزار مـرتـبـه مـا فـتـح خـيـبـرت آقا ببـين که شيعـۀ صبح نگـاه تو هـستـيم در آســمـان هـمـيـشــه مـنـوّرت آقــا هنوز شيعه و « قال الامامُ صادق» هست کــنـار چـشـمـۀ جـاریِ کـوثـرت آقـا سـبـد سـبـد گـل لالـه به بـاغ دل دارم بـه احـــتـــرام دل داغ پــرورت آقــا نـبـود غـيــر گل آه و غــنچـۀ شـيـون به باغ بـغـض گـلو گـير حنجـرت آقا مگر نه شيعۀ تو در تـنـور آتش رفت چگـونه سوخت بهشت معـطـرت آقا در آن شبي كه تو را پا برهنه می بردند بهـشت عـاطـفـه هـا بود پـرپـرت آقا من از حضور شريفت اجازه می خواهم كه روضه خوان شوم امشب برابرت آقا اگر چه حرمتتان را شكسته اند آن شب نـبـستـه اند ولی دسـت خـواهـرت آقـا چه خوب شد كه نشد در مقابل چشمت كـبود، چـهـرۀ معـصوم دخـتـرت آقا گـل گـلـوی تو را دشـنه ای نـبـوسـيده و ماهِ نـيـزه نـشيـنـان نـشـد سرت آقا به حـرمت لب تو، چـوب پا نزد آنجا و داغ نـعـل نـديـده است پـيـكرت آقا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
همان امام غـریبی که قـامتش خـم بود به روی شانـۀ پیرش غـم دو عـالم بود میـان صحـن حـسـینیـۀ دو چـشـمانـش همیشه خـاطـرۀ ظهـر یک محـرم بود دل شکـسـتۀ او را شـکـستـه تـر کردند شبیه مـادر مظلومه اش پـر از غـم بود اگر تمـام مـلائک ز گـریـه می مـردند به پـای خانـۀ آتـش گـرفـته اش کـم بود حدیث حرمت او را به زیـر پا بـردنـد اگــر چــه آبـــروی خــانــدان آدم بـود شتـاب مـرکـب و بـنـد و تعـلـل پـایـش زمیـنه های زمین خوردنش فراهم بود امان نداشت که عمامه ای به سر گیرد همان امام غـریبی که شانه اش خم بود
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود غريب شهرِ خودش نه، غريب عالم بود چقدر روضۀ كرب و بلا بپا می داشت به روی سـر در خانه هميشه پرچم بود اگر چه زخم جگـر تازه می شد اما باز برای داغ دلـش روضـه مثل مرهم بود هـمـيـشـه در وسط كـوچـۀ بـنی هـاشـم پـر از تـلاطم اشـكِ مصيبت و غـم بود شبی كه در تب آتش بهشت او ميسوخت شكسته قامت و آشفـته حال و درهم بود كبـودِ زخـمِ طناب و اسارت و غـربت چـقـدر در نظـرش كـربـلا مـجـسّـم بود خلاصه لحـظـۀ آخـر، زمان تـدفـيـنـش بـسـاط غـسـل و بساط كـفـن فراهم بود در آن زمان به خـدا هـر دلی پـريـشانِ شهـيــد بـي كــفــن واديِ مـحــرّم بــود به زخـم پـيـكـر گـل، بـوريا نمی پـيچيد اگـر كه پـيـرهـن پـاره پـاره ای هـم بود
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زباحال امام جعفر صادق علیهالسلام قبل از شهادت
منی که بـر همه عـالـم گـره گــشا بودم مـیــان مـوج مـصیـبــات مـبــتــلا بودم همیشه غفلت اصحاب دردِسر ساز است به وقـت فـتـنه چـه بی یـار و آشنـا بودم کـنـار مـنـبـر من مـکـتـب جـدیـد زدنـد در آن غـبار زمان چـشـمـۀ هـدی بودم حقـیـقـت همه قـرآن میان قلب من است مـنـم که بـر هـمـۀ خـلـق رهـنـما بــودم شبی که از همه سو ریخـتـنـد در خـانه فـقـط به یـاد غــریـبـیِ مـرتـضی بـودم همـین که شـعـلـۀ آتـش به خانه ام افـتـاد نـفـس نـفـس زدم و یـاد خـیـمه ها بـودم اگرچه شکر خـدا دختری نسوخت ولی به یــاد شــام غــریـبان کــربــلا بــودم کـمی ز روضـۀ گـودال بـر سـرم آمـد به گـیـسوان پریشـان چو در نـوا بودم نخـورد یک نـوک نـیـزه به پیـکرم امـا بـه یــاد قــاری بـالای نـیـزه هـا بــودم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
می سوخت بین شعـله ها بال و پر تو آتـش نشـد شـرمـنده از مـوی سر تو با رفـتن تو آسمـان هم گریه می کرد آن شـب نبود عمامه ای روی سر تو پای برهـنه پشت یک مـرکب دویدن نـگـذاشت نـایی در میـان پـیـکـر تو دیــدنــد خــیــلی داغــدار کربــلایـی شام غریبان شـد به پا در محضر تو در کـوچـه های خـلـوت شهـر مـدینه تـنهـا غــریـبـی بـود یـار و یـاور تو جای هـزاران سجـدۀ شـکـرانه دارد خـنـجر نیـامد بر ضـریح حـنـجر تو
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
بــاز از دعــای مـادر نــام آشـنـای ما امشب بساط روضه به پا شد برای ما خون گـریـه می کـنـند تـمام سـتـاره ها همراه چـشـم های زمیـن پـا به پای ما از بوی دود و آتش کوچه مشخّص است بوی مدیـنه می دهد این گـریه های ما یک عـدّه از سـقـیـفـه شبیه مغـیره باز خـون کـرده اند بر جـگـر مـقـتـدای ما یک پیرمرد پای پیاده! چه روضه ای! خاکی به سر کنیم از این ماجـرای ما شیخ الائمه و سر عریان عجیب نیست؟ این ها شده است غـصّـۀ بی انتـهای ما
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
عالم ز آه، تیره تر از صبح محشر است خـون جـگـر به دیـدۀ آل پـیـمـبـر است شهر مدیـنـه گـشـته عـزا خـانـۀ وجـود رخت سیاه بر تن زهرا و حـیـدر است گفتم چه روی داده که از خاطرم گذشت امشب شب یتیمی موسی ابن جعفر است گـریـنـد بر امـام شـشـم هـفـت آسـمــان در نه فلک قـیامت عظمای دیگر است جسمی که آب شد زجفا زیر خاک رفت در قلب آب و خاک از این داغ آذر است خواهی اگر که بوسه زنی بر مزار او قبرش کنار تربت زهـرای اطهـر است آتـش زدنـــد خــانــۀ او را حـرامــیـان این اجر خوبی پدر و ارث مـادر است جز تَلّ خاک نیست نشانی از آن مزار الحـق که نـنگ آل سعـود ستمگر است قـامـت خـمـیـده؛ تن شده مانند شمع آب این شـاهد جـنایت منصور کـافـر است بر او بریز اشک که این گریه نزد حق با گـریه بر حسیـن ثـوابش برابر است با آنکه بسته است به رویش در بـقـیـع میثم هماره چشم امیدش به این در است
: امتیاز
|