![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() شهادت حضرت علی علیه السلام
سکــوت می وزد و دیـده ها پریشانند ستاره های حــرم بیـقـرار و گـریانند هــزار آدم آواره ی پـریـــشـان گــرد دوبــاره منتـظـر ســوره های انسانند قنوت نافله ها هم ز درد می ســوزند به یاد منبر و محراب روضه میخوانند ندیده بود کسی بی کسی از این بــدتر از اینکه تا به قـیـامت یـتـیـم می مانند تمام کوفه پر از ردِّ اشک های علیست و چــاه ها که پر از نـاله های پنهانند شکست فـرق نماز خــدا به شمشیری به من نگو که دگر کـوفـیان مسلمانند هنوز خون سرش روی فرق محراب است و جـمع قـبـله نـشیـنان هـنوز گـریانـند هنوز کـوفـه و شهر مـدینه می گـریند و بین یک در و دیوار روضه میخوانند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
الهی کوفه را لطف و صفا نیست نشان از ناله های مرتضی نیست تــمــام نـخـلـهـا چـشـم انتـظـارنـد که آبی بهتر از اشک وفــا نیست یـتـیـمـان چـشـم بر در بـیـقـرارند خبر از نان خـرمـای خــدا نیست فـقـیـری گوشـۀ ویــرانــه گـریـان غم او را کسی مشکل گشا نیست ولی نـامـرد مـلـعــون ابن ملـجـم شده خندان و در چشمش حیا نیست نمک نشناس می خـنـدد به زینب که زینب شد یتیم ای وای امشب غـریـبـانـه ترین تـشـیـیـع پـیـکــر شـده امشب بـپـا از بـهــر حـیــدر علی را نیمه ی شب غـسـل دادند رود در نـیـمــه شب پیش پـیـمـبـر بــه استـقـبـال او زهـــرا بـیــایــد به هــمــراه گــل نـشـکـفـتــه پرپر علی درد و غمش را برد با خود که عمرش بود درد و غم سـراسر ز هر زخمی برایش سخت تر بود که بـیـنــد چـهـرۀ نـیــلـی هـمـسـر همان که این جهان نشناخت او را میــان درد و غــم انـداخـت او را علی نشـناخته از این جهـان رفت دل بـشـکـسـتـه با درد نهـان رفت به دیــده خــالــی از تصویر نیلی به حنجر داشت از غم استخوان رفت علی شد پیر از این غصه یـارب چرا یارش از این دنیا جوان رفت همان یــاری که بین کوچه افـتاد صـدای نـالـه اش تا آسـمــان رفت علــی راحت شد از داغ مـدیـنـه به سوی بانوی قــامت کمان رفت امیـرالمؤمنین رخت سفــر بست سرش بشکسته بود و چشم تر بست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت حضرت علی علیه السلام
صبـرم تـمـام شد کـفـنـم را بیـاورید رخت رهــایی از بـدنـم را بـیـاورید روحم میان این قفس تنگ خسته است ازعــرش نـور، پـیـرهنم را بیاورید هرجا که هست فاطمه آنجاست خانه ام من را بـریـد یـا وطـنـم را بیـاوریـد با یاد چــادرش نفسم تنـگ می شود آن یــادگــاری کـهـنـم را بـیــاوریـد دنیـا جـهـنـمـی شــد از آتـش فــراق تــابــوت من، بهشت تنم را بیاورید
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال امیرالمؤمنین علی علیهالسلام قبل از شهادت
خدایا مشکل از کار منِ مشکل گشا وا کن بُوَد درمان من زهرا، مرا مهمان زهرا کن اجل از بعد زهرا منتظر بودم که برگردی بیا امشب علی را بین شهـر کوفه پیدا کن من از تو یاد دارم فاطمه عجِّل وفاتی را بیا مرگ مرا از حق به جای من تمنا کن نشانِ من نمیدادی اگر آن روز رویت را کنون رخسار سیلی خوردۀ خود را هویدا کن طبیبم را بگو زینب که من دارو نمیخواهم ز خاک چادر زهرا تو زخمم را مداوا کن بدان ای کوفه، بر من تا توانستی جفا کردی گذشت آب از سرم اما تو با زینب مدارا کن
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت علی علیه السلام
در دل محراب خون جای من است نــغــمــۀ تـکــبـیــر آوای مــن است روزه ام را در سـحــر قـاتـل گشود زان بخون آغشته لب های من است بر خــدای کعـبه گـشـتـم رسـتـگــار با شهــادت چـون تـمـنّــای من است خون دل هایی که خــوردم سال ها از ســرم جـاری به سیمای من است ای عــدالت می شوی دیگر یـتـیــم کـز جـفـا بگـسسته اعضای من است هر چه می خواهی ببین زینب مرا کـآخـریـن ســاعــات دنیای من است گرچه ضرب تیغ زهر آلود خصم آتـش افـکــن بر ســراپــای مـن است ســرد می آید که بر جــانــم هـنوز شـعـلـه ها از داغ زهــرای من است گر چه زخــم سـر شهـیـدم می کند قــاتــل مـن داغ دل هــای مــن است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال امیرالمؤمنین علی علیهالسلام قبل از شهادت
کنــار من، صدف دیــده پُر گهر نکنید به پیش چـشـم یتیمان، پـدر پـدر نکنید تــوان دیــدن اشک یـتیم در من نیست نثار خـرمن جــان عـلی، شــرر نکنید یکی یتیم که هم بــازیش منم، تنهاست شما زمرگ من آن طفل را خبر نکنید اگر چه قاتل من کرده سخت بی مهری به چشم خشم، به مهمان من نظرنکنید اگرچه بال و پرکودکان کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید از آن خرابه که شب ها گذر گه من بود بدون سـفــرۀ خــرما و نـان گذر نکنید به پـیـرمــرد جــذامی سلام من ببـرید ولی ز مرگ من او را دگر خبر نکنید ز کوچه ای که گرفتند راه مــادرتـان تـمـام عـمـر شما هم چو من گذر نکنید
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
اگـر نگــاه کـنـی پـیـش پای چـشمـانت یـتـیـم پُــر شده در کوفه های چشمانت مگر چه دیده ای از شهر کـوفه آقـا که گـرفـتــه بــاز دوبـاره هـوای چشمانت به غـیــر اشـک خـجـالت نـداشــتـم آقا نـداشـتـم که بـیــارم بــرای چـشـمـانـت و در قـبــال تـمــام جــفــای چـشـمـانـم ندیـده ام به خــدا جـز وفــای چشمانت نـشـستـه ام که کـمـیــل نـگــاه تو بـاشم که مستجـاب شـوم با دعــای چشمانت تو مُهـر سـجـدۀ من؛ تو ابـوتـراب منی رواست اینکه بـیـفـتم به پای چشمانت و یـطـعـمـون علی حُـبّـه شـمـا هـسـتـید منم اسیر و یـتـیــم و گــدای چشمانت بخوان دو آیه برایم؛ دو آیـه از چشمت سپس مرا بنشان در حــرای چشمانت چه دیده ای که دوچشمت دو کاسۀ خون شد چه دیده ای به مـدیـنه، فدای چشمانت به پیش چشم تو یاس تو را چقدر زدند چـقـدر صبر نـمـوده خــدای چشمانت و میخ، قصۀ تلخی ست در نگــاه شما که سال هاست گرفته عزای چشمانت...
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال امیرالمؤمنین علی علیهالسلام قبل از شهادت
درد دلهـام برای تو حسین بسیار است بسته ام بار سفر چشم به راهم یار است خوشی عمر مرا بود به نه سال فقـط بعدِ زهرا علی از دست فلک بیزار است ابن ملجم به خیالش که مرا کُشت ولی قاتل اصلی من ضرب در و مسمار است حسن از کوچه چه دیدست که نالان باشد که هنوزم که هنوز است دلش بیمار است به ابالـفـضل سپردم که کـنـارت باشد او گرفتار تو و در همه جا غمخوار است بیـشـتـر از همه دلواپس زینـب هستم که به هر شهر اسیرِ سرِ هر بازار است زیور آلات به همراه مبر کرب و بلا اُلفت مـردم کـوفـه به طلا بـسـیار است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
با خود بگذارید كه نجــوا كنـد امشب این روح مگر بال و پری واكند امشب یك لحظه دگر طاقت این هجـر ندارد سخت است تحمل، غم زهرا كند امشب این فرقِ ترك خورده تسلی شدنی نیست جــز فاطمه اش كیست تسلا كند امشب اسرار مگوی عــلــی و چــــاه بمــاند بـا فــاطمه خــود حلِّ مـعما كند امشب مردی كه جدا از دل محراب نمی شد بایست که بــالِشت، مصـلی كند امشب ایكاش بگویند به زینب خـبری نیست بگــذار پــرستــاریِ بـابـا كــند امشب شد زنده دگر بـار شب سخت وصیت بگذار كــمــی زمزمه مولا كند امشب زان بسته كه جبریل سفارش به نبی داشت بـایــد كفنِ تــــازه تــری واكند امشب فرمود: حـسینم! حسنم سخت غریب است بسیـار دعــا زینب كبـــری كند امشب این سنّتِ تشییعِ غـریـبانه به جــا ماند میخواست علی یاد ز زهرا كند امشب صحبت زحسین و حرم و مشك وعـلم شد این هاست سفارش كه به سقّا كند امشب گاهی به عـلـمدار سپـارد حــرمش را گـاهی سخن از اكبــر لیـلا كند امشب فرمود كه: قاتل به شما گرچه اسیر است با او حسنــم خــوب مـدارا كند امشب غافل نشود هیچ كس از قــوت یتیمان نان و نمــك و شیــر مهیّــا كند امشب دل! دست توسل به عنایات كه داری؟ پــروندۀ ما را عـلی امضا كند امشب
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
ای كـاش بگیرند از امـروز سـحـر را ای اهــلِ حــرم سیـر بـبـیـنـید پدر را شمشیر پُر از زهــر گرفته ز طبـیبان بر نسخه ی تو فرصت اما و اگر را جز تو چه كسی عفو كند قاتل خود را آن قاتلِ خوابیده ی عـمـری دمِ در را بــاور نكند كـوفه كه تو اهلِ نـمــازی وامانده دهانش كه شنیده ست خبر را سخت است ولی بــاز برای دلِ زینب یك روز به تـأخـیـر بـیـنـداز سفر را
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت حضرت علی علیهالسلام
با آنـکـه اسـتـقـامت تـو فــرق می کـند این روزهـا حـکـایت تو فـرق می کند اینجاست درد، دشمنت آخر غریبه نیست بعد از رسول، غربت تو فرق می کند دستان حـیـدری تو را صبر بسته است با دیـگــران اســارت تو فـرق می کند دستی که روی فاطمه ات را نشانه رفت فـهـمـیـده بود غـیـرت تو فرق می کند سیـلی به روی ام ابـیـهـا تو را شکست آقــای من! مـصـیـبـت تو فرق می کند گـفـتـنـد بـعـد فـاطـمـه از پــا فـتـاده ای حــق داشـتـی امـانـت تو فـرق می کند سی سال پیش! این در و دیوار شاهدند اصـلاً شب شـهــادت تو فـرق می کند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
عــالــم و آدم کند گـریــه برای عــلـی حیف که در خاک رفت قدّ رسای عـلی نـخــل بوَد مـنـتـظـر چاه بوَد بیقــرار حیف که خاموش شد صوت دعای علی گریه کند صبح و شام اشک فشانَد مدام تا که عــدالت زند بـوســه به پـای علی زندگی بیعلی سختتر از مردن است کاش که ما میشدیم کشته به جای علی دامن محرابِ خون گشته بر او قـتلگاه مسجـد کـوفـه شده کـرب و بـلای علی تـیـغ به دشمن دهد، بــذل به قـاتـل کند گـر ببرد کــودکی شـیــر بــرای عـلـی مسجدیان یک طرف جمله گشایید صف تا که یـتـیـمان نهند سر به سـرای علی پیر فـقـیـری زند بر سر و بر سینهاش طفل یـتـیـمی شـده نــوحـه سرای علی بذل و عنایت ببین لطف و کرامت ببین قـسـمت قـاتـل شده سـهـم غــذای عـلی میدمد از سنـگها نــالــۀ «یا سیدی» میچکد از نخـلها اشک عــزای علی ثروت هر کس همان مال و منالش بوَد هستی «میثم» بـوَد مهـر و ولای علی
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
شمعی که به هرگوشه هزار انجمنش بود افـسـوس که عـالــم همه بیتالحزنش بود با آن که علی در دل یک خلق، وطن داشت در جـامـعـه پـیـوستـه غریب وطنش بود یک زخم به سر داشت، بسی زخم به پیکر زخــم جـگــرش بیشتر از زخم تنش بود پـیــراهن یـوسف اثــرش از دم مولاست افسوس که آغشته به خون، پیرهنش بود ازعدل، سخن گفت سخن گفت سخن گفت افـسـوس که دشـنام، جــواب سخنش بود آن شب که نهادند رویش را به روی خاک دیـدنـد که خــونــابــه روان از کفنش بود ای چـاه بـگـو با تو چه میگـفت دل شب شمعی که سحــر سـوخـتــۀ سوختنش بود با خـنــده سخـن با همه میگفت و ندیـدند کو جای سخـن، پــارۀ دل در دهنـش بود مظلوم، عـلــی بود عـلی بود که مـقـتـول شش ماهه و زهرا و حسین و حسنش بود «میثم!» علـی از دار جهـان رفت دریغا! کز خــون جبین سرخ، گـل یاسمنش بود
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
به خون شستند بیت ذات پاک حق تعالی را الا ای اهل عالم عاقبت کُـشتند مولا را چه دیدید از علی جز مهربانی مردم کوفه چرا کشتید آن تنهاترین تنـهـای دنیا را شما با کشتن مولا امیـرالمـؤمنـین کشتید محمّد را علی را انبیا را بلکه زهـرا را بگرد ای ماه از خون جگر اختر فشانی کن خبرکن زین مصیبت چاه و نخلستان خرما را الا ای داغــداران عـلــی آیـیـد در کـوفه تسلا در غـم مولا دهید آن پـیـر اعما را ز پا افتاد با رخسار خونین بتشکن مردی که دربیت خدا بگذاشت بر دوش نبی پا را فلک یک زخم بر فرق امیرالمؤمنین دیدی ندیدی بر دل مجروح او زخم زبانها را؟ طبیبا جای مرهم اشک ریز از دیــدگان خود علی ازدست رفته کن رها دیگر مداوا را علی روز ولادت بـوسه زد بر دست عباسش شب قتل علی عباس بوسد دست بابا را اگر آلودهای «میثم» چه غم داری علی داری خدا بخشد به روی غرقه در خون علی،ما را
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
نه همین خون علی دامن محراب گرفت ز دل زیـنب بی مـادر خـود تـاب گرفت او نشد کشته که عدل و شرف و تقوی مرد مرگش از دیدۀ صاحب نظران خواب گرفت تــازه شـد محـنت بی مــادری اطـفـالش که فـلک از سرشان سایۀ آن باب گرفت نوح در نوحه که طوفان مصائب برخاست خاک را گوی که یک بار دگر آب گرفت روی قنبرکه چو گیسوی حسن بود سیاه از غم قتل عـلـی گونه ی مهتـاب گرفت حسنش شال عزا کرد به گردن چو حسین آه کاین منظره جان از تن اصحاب گرفت خوشدل از خون علی لاله وگل رنگین است نه همین خون علی دامن محراب گرفت
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت حضرت علی علیه السلام
که دیده بی کـفـنی را کفن کند بـدنــی را که دیده دست حسینی مدد کند حسنی را حسین آب بریزد حسن به اشک بـشـوید که دیده غسل نهانی به نعش بت شکنی را شده خموش چه آسان زبان نـاطق قـرآن حسن حنـوط ببندد عجب لب و دهنی را سـرِ شکسته و خـوناب زیر تابشِ مهتاب که دیده در همه عمرش بخود چنین محنی را فدای غربت مردی که خود زغصه و دردی شبانه غسل وکفن کرد جسم خسته تنی را قسم به سینه شکسته قسم به فرقِ شکسته وصالِ حیدر و زهرا سرود، خوش سخنی را که نیست فاصله باقی میان کوثر وساقی خدا نداده از اول به عشق، ما و منی را فدای دست شکسته که با تن و دل خسته برای بی کـفنِ خود گــذاشت پیـرهنی را و آن امام اسیری که در میـان حصیری گذاشت با تن بی سر غریبِ بی کفنی را به گریه از رگِ پاره گرفت بوسه دوباره شبیــه عمه فنـا کرد، کاخ خصمِ دنی را دعا ز جود و کرم کرد روی خود به حرم کرد که از قتــیــلِ قلـیـلت قبـول کن بدنی را
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت حضرت علی علیه السلام
دیشب سحر را باب محنت باز گــردید سوز و گداز مـرغ شب آغــاز گــردید دیـشـب درون سـفـرۀ شب زنـده داران غم بود وماتم بود و رنج ودرد وحرمان دیشب به منبر راز دل محراب میگفت از صبح خــونـین گـل مهتاب می گفت دیشب در و دیــوار کــوفـه داد می زد فــریاد از بـی رحــمـی بـیــداد می زد دیشب علی در عرش اعلی سیر می کرد آهنـگ رفتــن از دیــار غیــر می کرد دیشب فضا را غرق سوز و ساز می کرد گه دیده را می بست و گاهی باز می کرد دیشب قــرارش هم عنـان درد می شـد رخسارۀ با خــون خزابش زرد می شد دیشب حسن بر هم کف افسوس می زد بر صورت خــونین بابا بـوسه می زد دیشب حسینش همچو باران اشک میریخت کز اشک او از چشم گردون رشگ می ریخت دیشب به فکــر میــزبــانی بود کلثــوم یــادآور آن مـیــهــمانــی بود کــلــثــوم دیشب به پشت پرده زینب زار می زد از فرط غم سر بر در و دیوار می زد دیشب فضـا بوی گــل مهتــاب می داد گویی که ســقـایی به ساقی آب می داد دیشب اجل آهنگ ساز و برگ می زد پرونده ای را مُهر سرخ مرگ می زد دیشب علــی عــزم دیار یــار می کرد عــزم جــدایی از در و دیـوار می کرد دیشب عـلی با فــرق تا ابــرو شکـسته می رفت نــزد همسر پــهــلــو شکسته
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
ای مرغ سحر! صبح شد و یـار نـیامد ای شب! چه شد؟ آن شمع شب تار نیامد ای نخل! غریبی که به دامان سحرگـاه آبـت دهـد از دیــدۀ خــونــبــار نــیـامد ای چاه! امامی که ز سوز جگر خویش مـیگـفـت به تــو راز دل زار نـیــامد خورشید ولایت که در اطراف فـقیران پــوشیــد دل شب گــل رخـسـار نیـامد فریاد برآرید ز دل، منـبر و مـحـراب! کـای مـسـجـدیـان حـیــدر کرار نیـامد هر شب زغم فاطمه میسوخت ومیگفت آمد ســحــر و قـاتــل خـونخـوار نیامد با اشک نوشته است به رخسار یتـیمی مــادر! پــدرم از پــی دیـــدار نـیــامـد مـظـلـومترین رهبـر تاریخ عــلــی بود بی یـارتــر از او به جـهــان یار نیامد دیـدنـد همه فــاطـمهاش نقش زمین شد بر یــاری او یک تن از انـصـار نیامد میثم به خدا جامعه خواب است، وگرنه مــانــنـد عــلـی رهبـرِ بــیـدار نــیـامـد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() شهادت حضرت علی علیه السلام
دلت از بی کسی دریـای خـون بود غمت از ریگ صحراها فزون بود خــودم دیـدم که در هنـگـام دفـنـت کفن از خـون فــرقت لاله گون بود
************************** در راه نــمــاز جان بیفشاند عـلی بر خـلـق نــمــاز را شناساند عـلی با این همه چون شهید شد در محراب گفتند مگر نـمــاز می خـواند علی ************************** غــم طــفــلــی فــرامــوشــم نـرفته که بــار غــصــه از دوشم نــرفـته گــذشـتــه ســال ها از کــوچــه اما صدای سیــلــی از گــوشــم نـرفته
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و شهادت حضرت علی علیهالسلام
هر چند از هـمــه به همه مهربـانتری هر چـنـد با رســول خــدا هم بــرادری هر چـنـد از لب تو منــاجــات میچکد هـمــواره از شـمــیــم خـدایت معطری در جنگها که با تو و با ذوالـفـقـار تو هرگز کـســی اگــرچه نکرده بـرابری هر چند شب به یاد یتــیـمان شهر خود مانـنـد سـایــه از دل دیــوار بــگــذری تـیــری ز پـای زخمی تو در نماز...یا انـگـشـتری ز دست خـودت دربیاوری مردم ولی چه ساده فــرامـوش میکنند مردم ولی چه ساده به تو جور دیگری... حـتــی ســلام ســادۀ تو بیجـواب ماند گویا گــنــاه کردهای انــگــار کــافری یوسفترین غریبی و حق میدهم به تو ســر از درون چــاه اگــر در بـیاوری
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() زبانحال حضرت ام کلثوم در شب نوزدهم
گفتم بیا که با من دل خسته سـر کـنـی اما ز رفـتـنـت دل من خـونجـگـر کـنی شرمـنـده ام، ز طرز پـذیـرایی ام مکن افطار خویش را ز چه رو مختصر کنی ایـنـقـدر با نـگـاه خـودت آتـشـم مــزن با حرف رفـتنت جـگـرم شعله ور کنی اصرار من به مـاندن تو فـایـده نداشت تو می روی که قصد نـمـاز سحر کنی ابـرو شـکـسـتـه زائـر پهلو شکسته ای دیــدار با شـهـیــدۀ دیــوار و در کـنـی بعد ازتو کوفه حرمت ما را نگه نداشت از اهل خویش بلکه تو دفـع خطر کنی
: امتیاز
|