کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شبهات

آیا ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در کعبه صحت دارد و فضیلت است؟؟

یکی دیگر از شبهاتی که در فضای مجازی توسط وهابیون پخش شده است این  است که ولادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در داخل کعبه فضیلتی دروغین است که فقط شیعیان آن را گفته اند؛ در ثانی در صورت صحت چنین چیزی این امر فضیلت نیست زیرا در زمان ولادت حضرت کعبه مرکز نگهداری بت ها بوده و در واقع بتکده بوده است و تولد در بت کده رذیلت است نه فضیلت!!

در زیر به پاسخ مستند از کتب تاریخی و روایی در دو بخش خواهیم پرداخت:

۱ ـ آیا ذکر روایت ولادت حضرت فقط در کتب شیعی آمده است؟؟ بر خلاف ادعا وهابیون و دشمنان اهل بیت بسیاری از کتب اهل سنت هم به ولادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در داخل کعبه اشاره داشته اند و با توجه به نحوه ورود و خروج فاطمه بنت اسد آن را اعجاز الهی و امتیاز ویژه برای حضرت برشمره اند به عنوان مثال محمد بن عبدالله حاكم نيشابوري از علمای اهل سنت قرن چهارم


( تولد در ۳ ربیع الاول سال ۳۲۱هجری ) در کتاب مستدرك، ج ۳، ص ۵۵۰، می نویسد: در اخبار متواتر (اخباري كه يقين آور است) آمده كه فاطمه بنت اسد، امير مؤمنان علی علیه السلام را در درون كعبه به دنيا آورد. همچنین محمد بن یوسف گنجی معروف به حافظ گنجی شافعی از علمای اهل سنت در قرن هفتم در صفحه ۴۰۷ کتاب كفاية المطالب، به ولادت حضرت در داخل کعبه پرداخته و می نویسد: امير مؤمنان علی علیه السلام شب جمعه در۱۳ ماه رجب در خانه خدا به دنيا آمد،‌ و هيچ كسی قبل از او و بعد از او در خانه خدا به دنيا نيامده است؛

شهاب الدين السيد محمود آلوسي عالم و مفسر بزرگ اهل سنت و  صاحب تفسير روح المعانی، در كتاب: «سرح الخريدة الغيبة فی شرح القصيدة العينيّه، تأليف عبدالباقي افندي عمري، در ذيل يكی از اشعار او مي‌گويد: اين مسأله كه اميرمؤمنان علی علیه السلام در خانه خدا به دنيا آمد مسأله مشهور و معروف است و در كتاب‌هاي شيعه و سنی نقل شده است؛

نحوه ولادت امیر الموؤمنین علی علیه السلام در کعبه:

ابن بابويه، فتال نیشابوری، علّامه حلّى و غير ايشان به سندهاى بسيار از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام و يزيد بن قعنب و عبّاس روايت كردهاند كه: روزى عبّاس بن عبد المطّلب با يزيد بن قعنب و گروهى از بنى هاشم در برابر خانه كعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد در حالیکه  به اميرالمؤمنين علیه‌السلام نه ‏ماهه حامله بود و او را درد زائيدن گرفته بود به مسجد آمد و در برابر خانه كعبه ايستاد نظر به جانب آسمان كرد و گفت: رَبِّ إِنِّي مُؤْمِنَةٌ بِكَ وَ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِكَ مِنْ رُسُلٍ وَ كُتُبٍ وَ إِنِّي مُصَدِّقَةٌ بِكَلَامِ جَدِّي إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ ع وَ إِنَّهُ بَنَى الْبَيْتَ‏ الْعَتِيقَ فَبِحَقِّ الَّذِي بَنَى هَذَا الْبَيْتَ وَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذِي فِي بَطْنِي لَمَّا يَسَّرْتَ عَلَيَّ وِلَادَتِي‏ پروردگارا من ايمان آورده ‏ام به تو و به هر پيغمبرى و رسولى كه فرستادهاى و به هر كتابى كه نازل گردانيده ‏اى، و تصديق كرده‏ ام به گفتههاى جدّ خود ابراهيم خليل علیه‌السلام كه خانه كعبه بنا كرده اوست، پس می خواهم از تو به حقّ اين خانه و به حقّ آن كسى كه اين خانه را بنا كرده است، و به حقّ اين فرزندى كه در شكم من است و با من سخن مى ‏گويد، و به سخن گفتن خود مونس من گرديده است و يقين دارم كه او يكى از آيات جلال و عظمت توست، كه آسان نمائى بر من درد زائیدن را. قَالَ يَزِيدُ بْنُ قَعْنَبٍ فَرَأَيْنَا الْبَيْتَ وَ قَدِ انْفَتَحَ عَنْ ظَهْرِهِ وَ دَخَلَتْ فَاطِمَةُ وَ غَابَتْ عَنْ أَبْصَارِنَا وَ الْتَزَقَ الْحَائِطُ فَرُمْنَا أَنْ يَنْفَتِحَ لَنَا قُفْلُ الْبَابِ فَلَمْ يَنْفَتِحْ فَعَلِمْنَا أَنَّ ذَلِكَ أَمْرٌ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى عبّاس و يزيد بن قعنب گفتند كه: چون فاطمه از اين دعا فارغ شد، ديديم كه ديوار عقب خانه كعبه شكافته شد، فاطمه از آن رخنه داخل شد و از ديدههاى ما پنهان شد، باز ديوار درست شد به اذن خدا، چون خواستيم كه در خانه را بگشائيم چندان كه سعى كرديم در گشوده نشد، دانستيم كه امرى است از جانب خدا. ثُمَّ خَرَجَتْ بَعْدَ الرَّابِعِ وَ بِيَدِهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه‌السلام ثُمَّ قَالَتْ فاطمه سه روز در داخل كعبه ماند، چون روز چهارم شد، از آنجائى كه گشوده شده بود باز گشوده شد، فاطمه بنت اسد بيرون آمد، اسداللّه الغالب على بن أبي طالب علیه‌السلام را در دست خود داشت گفت: إِنِّي فُضِّلْتُ عَلَى مَنْ تَقَدَّمَنِي مِنَ النِّسَاءِ لِأَنَّ آسِيَةَ بِنْتَ مُزَاحِمٍ عَبَدَتِ اللَّهَ سِرّاً فِي مَوْضِعٍ لَا يُحِبُّ أَنْ يُعْبَدَ اللَّهُ فِيهِ إِلَّا اضْطِرَاراً اى گروه مردم به درستى كه حق تعالى برگزيد مرا از ميان خلق خود، و برتری داد مرا بر زنان برگزيده كه پيش از من بوده‏ اند، زيرا كه حق تعالى برگزيد آسيه دختر مزاحم را، و او عبادت كرد حق تعالى را پنهان در موضعى كه عبادت حق تعالى در آنجا سزاوار نبود مگر در حال ضرورت ( يعنى خانه فرعون) وَ أَنَّ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْيَابِسَةَ بِيَدِهَا حَتَّى أَكَلَتْ مِنْهَا رُطَباً جَنِيًّا و آسان کرد بر مریم  ولادت عيسى  را و در بيابان درخت خشك را جنبانيد، و رطب تازه از براى او از آن درخت فرو ريخت، وَ أَنِّي دَخَلْتُ بَيْتَ اللَّهِ الْحَرَامَ وَ أَكَلْتُ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ أَرْزَاقِهَا و حق تعالى مرا اختيار كرد و بر هر دو زيادتى داد و بر جميع زنان عالميان كه پيش از من گذشته‏ اند، زيرا كه من فرزندى آورده ‏ام در ميان خانه برگزيده او، و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از ميوه‏ ها و طعام هاى بهشت تناول كردم. فَلَمَّا أَرَدْتُ أَنْ أَخْرُجَ هَتَفَ بِي هَاتِفٌ يَا فَاطِمَةُ سَمِّيهِ عَلِيّاً فَهُوَ عَلِيٌّ وَ اللَّهُ الْعَلِيُّ الْأَعْلَى چون خواستم كه بيرون آيم در هنگامى كه فرزند برگزيده من بر روى دست من بود، هاتفى از عالم غيب مرا ندا كرد:اى فاطمه اين فرزند بزرگوار را على علیه‌السلام نام كن، به درستى كه منم خداوند عليّ اعلا، و او را آفريده‏ ام از قدرت و عزّت و جلال خود، و بهره كامل از عدالت خود به او بخشيده‏ ام، يَقُولُ إِنِّي شَقَقْتُ اسْمَهُ مِنِ اسْمِي وَ أَدَّبْتُهُ بِأَدَبِي و نام او را از نام مقدّس خود اشتقاق نموده ‏ام، و او را به آداب خجسته خود تأديب نموده ‏ام، وَ وَقَفْتُهُ عَلَى غَامِضِ عِلْمِي وَ هُوَ الَّذِي يَكْسِرُ الْأَصْنَامَ فِي بَيْتِي و امور خود را به او تفويض كردهام، و او را بر علوم پنهان خود مطّلع كرده‏ ام، در خانه محترم من متولّد شده است  وَ هُوَ الَّذِي يُؤَذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَيْتِي وَ يُقَدِّسُنِي وَ يُمَجِّدُنِي فَطُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُ وَ أَطَاعَهُ وَ وَيْلٌ لِمَنْ عَصَاهُ وَ أَبْغَضَهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.  و او اوّل كسى است كه اذان خواهد گفت: بر روى خانه من، و بتها را خواهد شكست و آنها را از بالاى كعبه به زير خواهد انداخت، و مرا به عظمت و مجد و بزرگوارى و يگانگى ياد خواهد كرد، اوست امام و پيشوا بعد از حبيب من و پيغمبر من و برگزيده من از جميع خلق من محمّد كه رسول من است، و او وصىّ او خواهد بود، پس خوشا به حال كسى كه او را دوست دارد و او را يارى كند، و واى بر حال كسى كه فرمان او نبرد و يارى او نكند و انكار حقّ او نمايد. ( شیخ صدوق در علل الشرايع ج ۱ص  ۱۳۵؛ معانى الاخبار ص ۶۲؛ و امالى صدوق ص ۱۳۲، روضة الواعظین ج ۱ ص ۷۶ و کشف الغمه ج ۱ ص ۱۶۷ ) 

 

۱ـ آیا ولادت در کعبه فضیلت است یا آنکه با  وجود بت ها فضیلت محسوب نمی شود؟؟

با توجه به وجود آیات قرانی قداست کعبه معلوم می شود از منظر خداوند قداست کعبه بسیار دیرین است و وجود بت ها از قداست آن هرگز نکاسته است؛ خانه کعبه نخستین پرستشگاه خدا بود که در زمان حضرت آدم علیه‌السلام توسط او ساخته شد چنانچه در آیه ۹۶ سوره آل عمران خداوند می فرماید: إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ در حقيقت نخستين خانه‏ اى كه براى [عبادت] مردم نهاده شده همان است كه در مكه است و مبارك و براى جهانيان [مايه] هدايت است؛ طبق نقل مفسرین کعبه در جریان طوفان نوح ویران شده و در ظاهر محو گردید، اما حضرت ابراهیم علیه‌السلام میدانست که مکان خانه کعبه در سرزمین مکه قرار دارد و بر همین اساس، به فرمان خدا، همت کرد که دیگر بار این خانه، ساخته شود. لذا پس از گذشت مراحل مقدماتی، از طرف خداوند مأمور شد تا خانه کعبه را با کمک اسماعیل بسازدِ بیشتر مفسران برآنند که کعبه پیش از ابراهیم وجود داشته است. آیه ۱۲۷بقره « وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ... » ترجمه: و (یاد آر) وقتی که ابراهیم و اسماعیل دیوارهای خانه کعبه را بر می‌افراشتند عرض کردند: پروردگارا (این خدمت) از ما قبول فرما، که تویی که (دعای خلق را) شنوا و (به اسرار همه) داناییِ؛  نشانگر آن است که پایه هاى خانه کعبه قبل از ابراهیم موجود بوده و آیه ۹۶ آل عمران نیز مؤید همین مطلب است. همانطور که ذکر شد بر اساس آیات قرآن کعبه اولین خانه ای است که خداوند در آن عبادت شده است. زائران خانه خدا همواره برای زیارت این مکان مقدس از راه های دور و نزدیک به مکه می آمدند. بدون شک وجود بت ها در خانه کعبه و اطراف آن هرگز از قداست معنوی کعبه نکاسته است؛ بنابراین تولد حضرت علی علیه‌السلام در این مکان مقدس فضیلتی بزرگ برای آن حضرت محسوب شده است، علی الخصوص با توجه به نوع ورود و خروج مادرش به کعبه!! فضیلتی که احدی در این فضیلت با حضرت شریک نگشته است.

بدون تردید وجود بت ها در خانه کعبه شایسته این مکان مقدس نبود؛ امّا وجود مقطعی این بت ها در خانه کعبه نمی توانست قداست و معنویت اصیل این خانه را از بین ببرد؛ جدای از آیاتی که ذکر شد یکی از دلایلی که ثابت می کند وجود بت ها در داخل کعبه از قداست آن نمی کاهد رفتار پیامبر قبل و بعد از رسالت است؛ به عنوان مثال احمد بن حسين بيهقی، از علمای اهل سنت در صفحه ۲۰۱جلد ۱ کتاب دلائل النبوه می نویسد: پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلم پیش از فرود آمدن وحی در غار حراء به پرستش خدا می پرداخت، خانه خدا را طواف می کرد و حج و عمره می گزارد. در این زمان در خانه کعبه و در مسجد الحرام بت هایی وجود داشت اما پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلم بدون توجه به بت ها و تنها به خاطر قداست و عظمت خانه کعبه در آنجا به عبادت می پرداخت. در روایتی از زید بن حارثه نقل شده است: «وقتی پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلم طواف می کرد من با او طواف می کردم چون از کنار بت اساف یا نائله گذشتیم من به آن بت دست کشیدم، پیامبر فرمود: به این دست مکش؛

پس نتیجه آنکه بر خلاف ادعای وهابیون این گونه نبوده است كه همه كسانی كه به زیارت كعبه و طواف دور آن می پرداختند، بت پرست بودند.

 یکی دیگر از دلایل قداست کعبه با وجود بت ها آن است  که شهر مکه در سال هشتم هجری فتح شد و با فتح این شهر توسط پیامبر صلى الله عليه وآله وسلم بت ها نیز نابود شدند؛ در حالی که کعبه سال دوم هجری به عنوان قبله گاه مسلمانان قرار گرفت؛ یعنی مدت ۶ سال در حالی که کعبه مرکز نگهداری بت ها بود اما به دستور خداوند و طبق آیه قرآن قبله گاه مسلمین شد!!! حال باید از وهابیون سوال کرد اگر این تقدس وجود نداشت چگونه می توانست یک بتخانه (به قول شما) قبله گاه مسلمانان قرار گیرد؟!