کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شبهات

واقعیت ازدواج عایشه با پیامبر(ص) و شبهات موجود در این زمینه

یکی از شبه‌هایی که برای بدنام کردن اسلام و شخص پیامبر  صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در فضای مجازی و .... مطرح شده است؛ موضوع ازدواج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در سن پنجاه سالگی با عایشه شش ساله است و گفته می­شود این ازدواج با توجه به سن عایشه؛ ازدواجی باطل و نعوذبالله فقط به قصد شهوترانی بوده؛ که جواب این شبهه مستند به کتب تاریخی بخصوص کتب اهل سنت در سه بخش « ۱ـ سال ازدواج پیامبر با عایشه ۲ـ سن عایشه در هنگام ازدواج ۳ـ بررسی گزارشی که سن عایشه را ۶ ساله عنوان کرده است ۴ ـ قصد پیامبر از ازدواج های متعدد» تقدیم می شود.

۱ـ سال (تاریخ) ازدواج  پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با عایشه:

در باره تاریخ ازدواج رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با عائشه دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. بخاری، از خود عائشه نقل می کند که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم سه سال بعد از حضرت خدیجه سلام الله علیها با او ازدواج کرده است: «حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ حدثنا حُمَیْدُ بن عبد الرحمن عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبیه عن عَائِشَةَ رضی الله عنها قالت ما غِرْتُ على امْرَأَةٍ ما غِرْتُ على خَدِیجَةَ من کَثْرَةِ ذِکْرِ رسول اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم إِیَّاهَا قالت وَتَزَوَّجَنِی


عْدَهَا بِثَلَاثِ سِنِینَ وَأَمَرَهُ رَبُّهُ عز وجل أو جِبْرِیلُ علیه السَّلَام أَنْ یُبَشِّرَهَا بِبَیْتٍ فی الْجَنَّةِ من قَصَبٍ.ــــ از عائشه نقل شده است که به هیچ زنی به اندازه خدیجه، حسادت نکردم؛ زیرا: اولاً رسول خدا زیاد از او یاد می‌کرد؛ ثانیاً رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم سه سال بعد از خدیجه با من ازدواج کرد؛ ثالثاً خداوند به رسول خدا و یا جبرئیل دستور داد که به خدیجه سلام رسانده و او را به خانه‌ای در بهشت بشارت دهد که از نی ساخته شده است.»(صحیح بخاری، ج ۴، ص ۲۳۱) با توجه به این که حضرت خدیجه سلام الله علیها در سال دهم بعثت از دنیا رفته‌اند؛ پس زمان ازدواج رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با عائشه طبق نقل صحیح بخاری در سال سیزدهم بعثت بوده است.

ابن ملقن نیز بعد از نقل روایت بخاری و استدلال به آن می‌گوید: «وبنى بها بالمدینة فی شوال فی السنة الثانیة .ـــــ رسول خداصلی الله علیه وآله در سال دوم هجرت، عائشه را به خانه خود آورد.» (غایة السول فی خصائص الرسول، ج ۱، ص ۲۳۶). طبق این نقل، رسول خداصلی الله علیه وآله در سال سیزدهم بعثت، عائشه را به عقد خود درآورده و در سال دوم هجری ( سال پانزدهم بعثت ) رسماً با او عروسی کرده است؛ همچنانکه ابن سعد در الطبقات الکبري، ج ۸، ص ۵۸ به این موضوع اشاره کرده است.

بلاذری نیز در انساب الأشراف در شرح حال سوده، همسر دیگر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌نویسد: «وتزوج رسولُ الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ، بعد خدیجة، سودة بنت زَمعة بن قیس، من بنی عامر بن لؤی، قبل الهجرة بأشهر... فکانت أول امرأة وطئها بالمدینة.ــــــ رسول خدا بعد از خدیجه، چند ماه قبل از هجرت با سوده بنت زمعه، ازدواج کرد و او نخستین همسری بود که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در مدینه با او همبستر شد.»( أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۱۸۱)

از نقل برخی دیگر از بزرگان اهل سنت به این نتیجه می‌رسیم که ازدواج رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با عائشه در سال چهارم هجری بوده است. به عنوان مثال ذهبی می­نویسد که سودة بن زمعه، چهار سال تنها همسر رسول خدا بوده است. «وتوفیت فی آخر خلافة عمر ، وقد انفردت بصحبة النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم أربع سنین لا تشارکها فیه امرأة ولا سریة، ثم بنى بعائشة بعد ... . سوده در سال آخر خلافت عمر از دنیا رفت، او چهار سال تنها همسر رسول خدا بود، هیچ زنی و هیچ کنیزی در آن چهار سال با سوده در این امر شریک نبود، سپس رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با عائشه ازدواج کرد.»( تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج ۳، ص ۲۸۸)

نتیجه گیری: با توجه به سه تاریخ ذکر شده ( بخاری سال اول هجرت، ابن سعد، بلاذری و ابن ملقن سال دوم هجرت و سودة بن زمعه سال چهارم هجرت) و اختلاف نظرهای کتب تاریخی عایشه حداقل در سال اول هجری و حداکثر سال چهارم هجری با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ازدواج نموده است.

۲ـ سن عایشه در هنگام ازدواج  با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم

بعد از مشخص شدن سال ازدواج اکنون با مراجعه به مدارک و اسناد تاریخی سن عائشه را در هنگام ازدواج بررسی خواهیم کرد: یکی از راه‌هایی که سن دقیق عائشه را در هنگام ازدواج با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به اثبات می‌رساند. سال اسلام آوردن عائشه می­ باشد، طبق گفته بزرگان اهل سنت، عائشه در سال اول بعثت ایمان آورد و جزء هیجده نفر اولی بود که به ندای رسول خدا لبیک گفت.

نووی در تهذیب الإسماء می‌نویسد: « وذکر أبو بکر بن أبی خیثمة فی تاریخه عن ابن إسحاق أن عائشة أسلمت صغیرة بعد ثمانیة عشر إنسانا ممن أسلم .ــــ ابن خیثمیه در تاریخش از ابن اسحاق نقل کرده است که عایشه در کودکی و بعد از هیجده نفر ایمان آورد.»( تهذیب الأسماء واللغات ، ج ۲، ص ۶۱۵)

ابن هشام نیز با عبارت.«إسلام أسماء وعائشة ابنتی أبی بکر وخباب بن الآرت وأسماء بنت أبی بکر وعائشة بنت أبی بکر وهی یؤمئذ صغیرة وخباب بن الأرت حلیف بنی زهرة.»( السیرة النبویة، ج ۲، ص ۹۲) نام عائشه را جزء کسانی می‌آورد که در سال اول بعثت ایمان آورده است؛ در حالی که هنوز کودک بوده است.

با توجه به مطالب ذکر شده اگر کمترین سن برای تشخیص حق و باطل و اسلام آوردن را سن ۷ سالگی قرار دهیم پس عائشه احتمالاً در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت)، هفت ساله بوده و نتیجه آنکه در سال دوم هجری (سال ازدواج رسمی با رسول خداصلی الله علیه وآله ) ۲۲ ساله خواهد شد. و اگر سخن ذهبی را بپذیریم که ازدواجش چهار سال بعد از ازدواج رسول خداصلی الله علیه وآله با سوده بوده؛ یعنی در سال چهارم هجری با آن حضرت ازدواج کرده است، سن عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا ۲۴ سال خواهد شد. که البته این عدد با توجه به سن عائشه در هنگام ایمان آوردن، تغییر خواهد کرد.

یکی دیگر از مسائلی که سن دقیق عائشه را در هنگام ازدواج با رسول خداصلی الله علیه وآله به اثبات می‌رساند، مقایسه سن او با سن خواهرش اسماء بنت أبی بکر است. طبق نقل بزرگان اهل سنت، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده و در سال اول هجری بیست و هفت سال داشته است. همچنین در سال هفتاد و سه از دنیا رفته است؛ در حالی که صد ساله بوده است. ابونعیم اصفهانی در معرفة الصحابة می‌نویسد: «أسماء بنت أبی بکر الصدیق ... کانت أخت عائشة لأبیها وکانت أسن من عائشة ولدت قبل التأریخ بسبع وعشرین سنة.ــــــ اسماء دختر ابوبکر، از جانب پدر خواهر عائشه و از او بزرگتر بود، اسماء، بیست و هفت سال قبل از تاریخ اسلام به دنیا آمد.»(معرفة الصحابة  ج ۶، ص ۳۲۵۳)

و طبرانی می‌نویسد: «مَاتَتْ أَسْمَاءُ بنتُ أبی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ سَنَةَ ثَلاثٍ وَسَبْعِینَ بَعْدَ ابْنِهَا عبد اللَّهِ بن الزُّبَیْرِ بِلَیَالٍ ... وکان لاسماء یوم مَاتَتْ مِائَةُ سَنَةٍ وُلِدَتْ قبل التَّارِیخِ بِسَبْعٍ وَعِشْرِینَ سَنَةً .ـــــ اسماء دختر ابوبکر در سال هفتاد و سه و بعد از پسرش عبد الله بن زبیر از دنیا رفت. اسماء در هنگام وفات صد سال داشت، بیست و هفت سال قبل از تاریخ (هجرت) به دینا آمده بود.»( المعجم الکبیر، ج ۱۴، ص ۷۷ )

ابن عساکر نیز می‌نویسد: «کانت أخت عائشة لأبیها وکانت أسن من عائشة ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنة ــــ اسماء از جانب پدر، خواهر عائشه و بزرگتر از وی بود، اسماء بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمده بود.»(تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۶۹، ص ۹ )

و ابن اثیر می‌نویسد: «قال أبو نعیم : ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنة.ــــ ابو نعیم گفته: اسماء بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمده است.»( أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۷، ص ۱۱)

و بیهقی نقل می‌کند که اسماء، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است: «أبو عبد الله بن منده حکایة عن بن أبی الزناد أن أسماء بنت أبی بکر کانت أکبر من عائشة بعشر سنین .ــــ ابن منده از ابن أبی الزناد نقل کرده است که اسماء دختر ابوبکر، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است.»(سنن البیهقی الکبرى، ج ۶، ص ۲۰۴ )

با توجه به اسناد ذکر شده معلوم می­ شود اسماء در سال اول بعثت ۱۴ ساله و ۱۰ سال از عائشه بزرگتر بوده است . پس عائشه در سال اول بعثت ۴ ساله و در سال ۱۳ بعثت (سال عقد با رسول خدا) ۱۷ ساله و در شوال سال دوم هجرت (سال ازدواج رسمی با پیامبرصلی الله علیه وآله ) ۱۹ ساله بوده است.

از طرف دیگر: اسماء در سال ۷۳ صد ساله بوده، ۱۰۰ منهای ۷۳ مساوی است با ۲۷. پس در سال اول هجرت، ۲۷ سال داشته است. و اسماء از عائشه ۱۰ سال بزرگتر بوده. ۲۷ منهای ۱۰ مساوی است با ۱۷. پس نتیجه آنکه عائشه در سال اول هجرت ۱۷ سال سن داشته است. پیش از این ثابت کردیم که پیامبرصلی الله علیه وآله در شوال سال دوم هجری رسماً با عائشه ازدواج کرده است؛ یعنی عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا ۱۹ سال داشته است.

نتیجه گیری: اگر بخواهیم سال ایمان آوردن عایشه را مبنای محاسبه قرار دهیم و بگوئیم کمترین سن ممکن برای تشخیص حق و باطل ۷ سالگی است پس عایشه حداقل در سن ۲۲ سالگی و حداکثر در سن ۲۴ سالگی با پیامبرصلی الله علیه وآله ازدواج نموده است و اگر مبنای محاسبه اختلاف سنی او با خواهرش اسماء باشد آنگاه به این نتیجه می­ رسیم که سن عایشه در هنگام ازدواج حداقل ۱۹ سال و حداکثر ۲۱ سال بوده است؛ پس اینکه گفته شود عایشه در ۶ سالگی ازدواج کرده و دختر ۶ ساله مناسب برای ازدواج نیست؛ از دروغ‌هایی است که برای تخریب اسلام و شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ساخته شده است و با واقعیت‌های تاریخی سازگاری ندارد.

۳ـ بررسی گزارشی که سن عایشه را ۶ ساله عنوان کرده و تناقضات آن:

جدای از اختلافات موجود با روایات ذکر شده در بالا؛ متن خود کتبی که سن عایشه را در هنگام ازدواج ۶ یا 7 ساله عنوان کرده ­اند مؤید نادرست بودن گزارشهای آنان است؛ به عنوان مثال ابن هشام در گزارشی عايشه را در زمره مسلمانان نخستين قرار دهند و او را بيستمين مسلمان برشمارند اما در ادامه می­نویسد عايشه هفت ساله به عقد پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم درآمد و در نه سالگي در مدينه به خانه ايشان رفت! (سيرة ابن هشام، ج۴، ص ۲۱۴) طبق گزارش ابن هشام یعنی اینکه عایشه قبل از اینکه به دنیا بیاید و یا در همان ماه های اول تولد و قبل از آنکه سخن گفتن بیاموزد ایمان آورده و شهادتین گفته است!!!!  که امری محال و مضحک است!!!
«ابن قتيبه دينوري» نیز در المعارف مي‌نويسد: عايشه شش ساله بود که به عقد پيامبر درآمد و در سال دوم هجري، هفده ماه پس از هجرت، در حالي که نه ساله بود، وارد خانه پيامبرصلی الله علیه وآله شد! بعد مي‌نويسد: او در سال پنجاه و هشتم هجري و در هفتاد سالگي درگذشت. (المعارف، ص 134؛مقدمه ابن خلدون(ترجمه)، ج ۱، ص ۲۸۶(
با تأمل در چند جمله مذکور، دو تناقض و ناسازگاري را مي‌توان مشاهده نمود: الف) ناسازگاري بين سال عقد و سال عروسي که مي‌بايست پنج سال تفاوت داشته باشد، در حالي که در اين متن به سه سال کاهش پيدا کرده است. ب) اگر در سال پنجاه و هشتم هجري، هفتاد ساله بود، معنايش اين است که عايشه در سال دوازدهم پيش از هجرت متولد شده باشد، حال اگر ولادتش در سال دوازدهم پيش از هجرت باشد و در سال دوم هجري وارد خانه پيامبر 
صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم شد، نتيجه مي‌گيريم عايشه در هنگامي که وارد خانه پيامبر شد و عروسي کرد، چهارده ساله بود، در حالي که در آغاز به جاي چهارده سال، نه سال را ذکر کرده است!
نتیجه گیری: همانگونه که مشاهده نمودید متن های این کتب نیز نشانگر نادرست بودن گزارشاتشان است، جدای از این؛ تناقض مطالب آنها با کتب معتبر متقدم، عدم ارائۀ سند و عدم نقل راوی گزارش نیز از دیگر دلایل دروغ بودن گزارش آنهاست .
۴ـ علت اختلاف سن پیامبر با عایشه و هدف پیامبر از ازدواج مختلف

الف) اختلاف سنی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با عایشه: با مراجعه به کتب تاریخی می­ فهمیم که شرايط سني که در فرهنگ ما ايرانيان امروزه متداول است، در آن عصر و نزد عرب هاي آن زمان متداول نبوده است. بسا اتفاق مي‌افتاد دختران نو رسيده به عقد مردان کهنسال در مي‌­آمدند. در اين گونه ازدواج ها هيچ گونه خرده‌گيري و ملامتي وجود نداشت. مانند اين که در تاريخ آمده است که عمر از عثمان خواست که دخترش را به عقد خود در بياورد، در حالي که عثمان حدود بيست سال از عمر بزرگ تر بود، همچنین ابو بکر که حدود ده سال از عمر بزرگ تر بود، چنین پيشنهادی به عثمان را داد. در زمان پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اين گونه از دواج ها، متعارف بود. عرب‌هاي شبه جزيره خوش نداشتند دختر دير ازدواج کند و مدت‌ها در خانه پدر بماند. بلکه مي‌کوشيدند دختران شان را زود هنگام شوهر دهند، تا خيال شان آسوده شود. از سوي ديگر اگر پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کاري غيرمتعارف انجام مي‌داد، بدون شک دشمنان حضرت سوء استفاده کرده و آن را بر ضد رسالت پيامبر به کار مي‌گرفتند. در تاريخ هيچ نشاني نيست که دشمنان حضرت از اين ازدواج براي کوبيدن حضرت بهره گرفته باشند، اين دليل است که ازدواج حضرت با عايشه برخلاف عرف آن زمان نبوده است.

ب) دلیل ازدواج های متعدد پیامبر چه بوده است: برای پی بردن به جواب این سوال لازم است ابتدا چند نکته از فرهنگ ازدواج در جزيره العرب در زمان پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بدانیم.

اولاً عرب­هاي جاهلي نسبت به دختر بي علاقه بودند، چون در محيطي كه دائم مردم با هم به جنگ و خونريزي مشغول بودند و هر كس هر قدر كه مي‌توانست، به ديگران ظلم روا مي‌داشت، خوف داشتند كه در جنگ،‌ دختران اسير شوند و باعث ننگ آن طايفه گردند، نيز به جهت وضع بد اقتصادي و اين كه دختران به فحشا رو آورند و ... به دختر علاقه­ اي نداشتند، بلكه دختر داري را ضد ارزش مي‌شمردند چنانچه قبل از اسلام به زنده به گور كردن دختران رو مي‌آوردند.

ثانیاً چون جنگ و خونريزي در آن محيط امري متداول بود، و عرب جاهلي با اندك بهانه ­اي يك ديگر را مي‌كشتند، حاصل به هم خوردن تعادل جمعيتي بود و نسبت زنان به مردان افزايش چشمگيري پيدا مي‌كرد (چون مردان به جنگ اقدام مي كردند، نه زنان و كشته‌ها از مردان بود) كه گزينه «چند زن داشتن» را براي رهايي از مشكل عدم تعادل جمعيتي پذيرفتند. اين مشكل در اكثر نقاط از جمله در ايران هم وجود داشت، ليكن در عربستان بيشتر بود.

ثالثاً در آن وضع ناگوار اقتصادي، زن گرفتن از يك خانواده و قبيله نوعي كمك به آنان محسوب مي‌شد.

رابعاً در آن زمان زن بيوه اگر شوهر نمي‌­كرد، خوشايند نبود، بلكه زشت شمرده مي‌شد. به مجرد آن كه شوهر مي‌مرد، يا از وي طلاق مي‌­گرفت و عدّه وفات يا طلاق سپري مي‌شد، شوهري ديگر گزينش مي‌شد، مانند «اسماء بنت عميس» كه اوّل همسر جعفر بن ابي طالب شد، بعد از شهادتش به عقد ابوبكر در آمد و بعد از درگذشت ابوبكر همسر امام عليعلیه السلام شد. اين شيوه در آن فرهنگ متداول بود.

اما جدای از فرهنگ آن روز مردم عربستان دلایل متعددی وجود دارد که ازدواج های پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نه از روی شهوت بلکه بنا به مصالح دیگری بوده است که در زیر به آنها اشاره مي‌شود:

۱ـ پيامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در ۲۵ سالگي با حضرت خديجه كه چهل سالش بود و قبلاً يك يا دوبار شوهر كرده بود و با مرگ شوهر بيوه شده بود، ازدواج نمود، و به مدت بيست و پنج يا بيست و هشت سال با وي زندگي كرد و همسر ديگري نگرفت؛ اگر پیامبر ایاذ بالله فردی شهوت ران بود با زنی بیوه که ۱۵ سال از خودش بزرگتر بود ازدواج نمي‌­کرد و ۲۵ سال با وی زندگی نمي‌کرد!!!! پس اگر چنين بود، مي‌­بايست در سنين جواني به اين امر مبادرت مي‌كرد، نه در سنين پيري و آن هم در شرايط سخت و دشوار!!! چنانچه علامه طباطبايي در اين باره مي‌­نويسد: داستان تعدّد زوجات پيامبرصلی الله علیه وآله را نمي‌توان بر زن دوستي و شيفتگي آن حضرت نسبت به جنس زن حمل نمود، چه آن كه برنامه ازدواج آن حضرت در آغاز زندگي كه تنها به خديجه اكتفا نمود (سيد محمد حسين طباطبايي، فرازهايي از اسلام، ص ۱۷۴)

۲ ـ همه‌ همسران پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم (جز عايشه) بيوه بودند. آنان پيش از آن كه به همسري پيامبرصلی الله علیه وآله در آيند، يك يا دوبار شوهر نموده بودند و بعد از درگذشت و يا شهادت شوهر و انقضاي عدّه به عقد پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در آمدند. اگر خوشگذراني انگيزه آن حضرت بود، مي‌بايست جهت گيري­ هايش در گزينش همسر، اين ادعا را اثبات كند و حضرت دنبال زنان زيبا و جذّاب از جهت امور جنسي و جواني نبود، حتي به خواستگاري برخي از زنان مانند «ام سلمه» رفت و او تعجب نمود دراين سن و سال كه كسي حاضر نمي‌شود با او ازدواج كند، چرا پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دنبال زنان جوان نمي­ رود و به خواستگاري او كسي را فرستاده است.

۳ـ عمده‌ ازدواج هاي پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در شرايط سخت و دشوار جنگي صورت گرفته بود، مانند شكست مسلمانان در جنگ اُحد كه وضع مسلمانان بسيار ناراحت كننده بود.

۴ـ آن موقع که قریش به او پیشنهاد نمودند که اگر دست از تبلیغ دین خود بردارد، به او مال و مقام و زنان و خادمان فراوان مي‌دهند، دست از آن کار مي‌کشید؛ امّا چنین نکرد.

۵ ـ بعد از ازدواج با عایشه دیگر زنان را رها مي‌ساخت یا به آنها کمتر مي‌پرداخت؛ حال آنکه حضرتش هیچگاه عدالت بین زنان خود را رها نکرد. لذا بیشترین شکایت را هم از آن حضرت، عایشه داشت. چون او انتظار داشت که بیشتر از دیگر زنان پیامبر ـ که همگی بیوه بودند ـ مورد توجّه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم باشد.

۶ـ دو تن از زنان پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم كنيز بودند. اگر هدف پيامبر از ازدواج لذت بردن از آنان بود،‌اين دو چون كه كنيز بودند، بدون ازدواج، پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مي ­توانست از آنان بهره مند شود. با اين تحليل ازدواج بي­فايده بود.

۷ ـ پيامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از قبايل مهم عرب مانند تيم، عدي، بني اميه، نيز يهوديان مدينه همسر انتخاب كرد، ولي از قبايل انصار زن نگرفت؛ چنانچه در راستاي اين اهداف پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با عايشه دختر ابوبكر از قبيله بزرگِ «تيم» ازدواج نمود!!!

دقت در اين امور به ما مي‌­فهماند كه ازدواج هاي پيامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نه در پي ارضاي خواهش‌هاي نفساني، بلكه در جهت اهداف عالي بود كه ذيلاً بيان مي‌شود.

۱ـ هدف سياسي؛ تبليغي: يكي از اهداف ازدواج هاي پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم  هدف سياسي – تبليغي بود؛ يعني با ازدواج موقعيتش در بين قبايل مستحكم گردد و بر نفوذ سياسي واجتماعيش افزوده شود و از اين راه براي رشد و گسترش اسلام استفاده نمايد.

۲ـ هدف تربيتي: پيامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم حمايت از محرومان و واماندگان را جزء آيين نجات بخش خويش قرار داد. قرآن مردم را به حمايت از واماندگان ومحرومان و ايتام فرا مي‌خواند. پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در مناسبت هاي مختلف مردم را به اين كارخداپسندانه تشويق نمود، و در عمل براي مردان بيچاره و وامانده در كنار مسجد «صفه» را بنا نهاد و حدود هشتاد نفر از آنان را در آن جا سكني داد.

پيامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با زنان بيوه ازدواج نمود و آنان را به همراه فرزندان يتيمشان به خانة خويش راه داد،‌ تا هم خودش به قدر توان در زدودن مشكلات گام برداشته باشد و هم الگوي خوبي براي مردم در اين امر باشد.

۳ـ هدف رهايي كنيزان: اسلام با برنامه ريزي دقيق و مرحله به مرحله در جهت آزادي اسيران گام برداشت. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از شيوه ­هاي خوب و متعدد براي آزادي اسيران بهره جست كه ازدواج از جمله آن‌ها است. جويريه و صفيه كنيز بودند. پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اين دو را آزاد كرد و سپس با آن دو ازدواج نمود، تا بدين وسيله به مسلمانان بياموزد كه مي‌شود با كنيز ازدواج نمود. اوّل او را آزاد نمود و سپس شريك زندگي قرار داد. در ازدواج پيامبر با جويريه بسياري از كنيزان آزاد شدند.

۴ـ نجات زن و جلوگيري از غلتيدن وي در دامن بستگان مشرك و كافر: برخي از زناني كه مسلمان شده بودند و به جهت مرگ، شهادت و يا ارتداد شوهر، بي­سرپرست مي‌شدند و زندگي بر آنان بسيار مشكل بود و در وضع بسيار آشفته ­اي به سر مي ­بردند، همانند ام حبيبه، دختر ابوسفيان كه همراه شوهرش به حبشه هجرت كرد و در آن جا بي­سرپرست شد. نه مي‌توانست در آن جا بماند و نه به مكه نزد پدرش برگردد. پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وقتي كه از مشكل وي با خبر شد، پيكي براي نجاشي پادشاه حبشه فرستاد و از او خواست تا ام حبيبه را به عقد پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در آورد. اين ازدواج باعث شد كه وي از بي سرپرستي نجات پيدا كند و به دامن بستگان مشرك خويش نغلتد.

۵ـ‌ طرد سنت غلط و جاهلي: در اسلام «پسرخوانده» حكم پسر واقعي را ندارد و زن پسر خوانده بر مرد مَحْرَم نيست. در حالي كه در جاهليت احكام پسر واقعي را بر پسر خوانده سرايت مي دادند، از آن جمله زن پسر خوانده بر پدر خوانده محرم بود. اسلام اين حكم را باطل نمود( سوره احزاب  آيه ۴) پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به دستور خدا با «زينب بنت حجش» كه همسر مطلقه زيدبن حارثه، پسرخوانده پيامبر بود، ازدواج نمود، تا حكم جاهلي را در عمل باطل كند و مردم پذيراي نقض حكم جاهلي باشند. (سوره احزاب ؛ آيه ۳۷)

اگر اين ازدواج صورت نمي‌گرفت، ممكن بود زيدبن حارثه، يا پسرش اسامه بن زيد، بعد از رحلت پيامبر به عنوان پسر و وارث پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مطرح مي‌شد و مسير امامت و وراثت خاندان پيامبرصلی الله علیه وآله دگرگون مي‌شد