- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
آخرین لحظات عمر حضرت و شهادت عبدالله بن الحسن (ع)
آخرین وداع حضرت سیدالشهدا علیهالسلام با اهل خیام امام علیهالسلام پس از مدتي مبارزه باز به خيمهها برگشتند. عَبْدُاللَّهِ بْنِ حَسَن فرزند۱۰ ساله امام حسن علیهالسلام خيلي بيتابي ميكردند که خودشان را به امام برسانند؛ امام علیهالسلام دست عبدالله را در دست حضرت زينب سلام اللهعلیها قرار دادند و فرمودند نگذار به ميدان بيايد.[1] امام در اين وداع، ضمن توصیه مجدّد به شکیبایی در مصائب فرمودند: اَستَعِدُّو لِلبَلاء؛ خودتان را براي سختيها و بلا و مصیبت آماده كنيد و چادرها را بر سر گیرید ... (شايد مرادشان اين بوده است كه من ديگر برنميگردم) و بعد از وداع آخرشان با اهل خيام دوباره راهي ميدان نبرد شدند.[2] آخرین دقایق عمر حضرت امام علیهالسلام در نبرد با دشمن ۷۲ زخم[3]و به روايتي از امام باقر علیهالسلام ۳۲۰ زخم[4] و نقل از امام صادق علیهالسلام ۳۳ زخم نیزه و۳۴ زخم شمشیر برداشتند[5]و به گزارش ديگري۱۹۰۰ زخم[6] برداشتند. [7] اين زخمها توان و رمق ایشان را گرفته بودند و ضعف شديدي بر امام علیهالسلام حاكم شده بود؛ لحظهای ايستادند تا تجديد قوا و استراحت كنند كه سنگي به پيشاني حضرت اصابت كرد و خون از سر مباركشان جاري شد.[ اين جمله را شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد كه بعضي هرچه تير و نيزه داشتند به طرف امام علیهالسلام پرتاب كردند که اینک نوبت به پرتاب سنگ رسيده و به سنگاندازي متوسّل شدند.] امام پيراهنشان را بالا بردند تا خون پيشاني و چشمشان را پاك كنند که تيـر سه شعبة زهـرآلـودی به سينه ایشان خورد و حضرت فرمودند: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ؛ به نام خدا و به ياري او و بر دين رسول خـدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم آن گاه سر به آسمـان بلند كردند و سـه مرتبه فرمودند: إِلَهِي! أَنْتَ تَعْـلَمُ أَنَّـهُمْ يَقْتُلُونَ رَجُلًا لَيْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ بِنْتِ نَبِيٍّ غَيْرُه! خدايا ! تو خود شاهدي كه اين قوم، قصد كشتن مردي را دارند كه در همه روي زمين جُز او پسر دختر پيغمبري نیست. امام تير را از پشت از بدن مباركشان خارج كردند، در حالي كه مثل نـاودان، از محلّ خروج تير، خون بيرون ميآمد؛[8] سیّدالشهدا علیهالسلام خونها را به آسمان پاشیدند[9]و قطرهای از آنها به زمین بر نگشت.[10] شهادت عبدالله بن حسن علیهالسلام در آن سوی گودال قتلگاه، حضرت زينب سلام اللهعلیها در حال نگاه کردن بودند و عَبْدُاللَّهِ بْنِ حَسَنِ این صحنهرا میبینند و فرياد ميزنند: وَ اللَّهِ! لَا أُفَارِقُ عَمِّي. به خدا! لحظهای از عمویم غافل نميشوم! از وضع موجود و حـال و روز حضرت زينب سلام اللهعلیها استفـاده ميكنند و ناگهـان دستشان را از دست عمّه جدا كرده و در چشم به هم زدنی خودشـان را به امـام علیهالسلام ميرسانند و وقتي میرسند كه أَبْجَرُ (بحر) بْنِكَعْب و به گزارشی حَرْمَلَةُ بْنِ كَاهِلِ در حال زدن ضربه شمشیری به امام است. عبدالله صدا میزنند: يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ! أَتَقْتُلُ عَمِّي؟ اي پسر زن ناپـاك! آیا ميخواهي عموي مرا بكشي؟ دستشان را سپر امام علیهالسلام كرده و شمشیر چنان دستشان را قطع میکند که صدای شکستن استخوانهای دست شنیده و دست به پوستی آویزان میشود. امام علیهالسلام عبدالله را به سينه چسباندند و فرمودند:[11] يَا ابْنَ أَخِـي!اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ، فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ؛ اي پسر برادرم! بر اين مصيبتيكه به تو رسيد شكيبايي كن و آن را به نيكي بدار، زیرا همانا خداوند تو را به پدران شایستهات میرساند. در این هنگام حرمله تیری به سمت عبدالله پرتاب میکند و این بزرگـوار در آغوش عموی خود به شهـادت میرسند. امـام علیهالسلام دست به آسمان بلند کردند و اینگونه[12] دعا فرمودند: اللَّهُمَّ ! إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَىحِينٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرَائِقَ قِدَداً وَ لَا تُرْضِ الْوُلَاةَ عَنْهُمْ أَبَداً فَإِنَّهُمْ دَعَوْنَا لِيَنْصُرُونَّا فَقَتَلُونَا؛ خدایا! تا زمانی که این مردم را بهره زندگی دادی، آنها را سخت پراکنده کن و یکدل نگردان و هیچ حاکمی را بر آنها خشنود نکن که این مردم ما را دعوت کردند که یاریمان کنند؛ ولی به دشمنی ما برخاستند.[13] [1]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۱؛ الارشاد ۲/۱۶۵؛ إعْلام الوَری ۲۴۸؛ بحارالأنوار۴۵/۵۳ ؛ منتهی الآمال۴۶۵؛ نفس المهموم ۳۱۶؛ مقتل امام حسین ۱۸۵؛ مهیج الأحزان ۵۲۷ ؛ مقتل جامع ۱/۸۶۴ . [2]. مَقْتَل خوارزمی ۲/۳۹؛ جلاءالعیون ۵۷۶؛ نفس المهموم ۳۱۲؛ مقتل مقرّم ۲۵۴؛ ناسخ التّواریخ ۴۹۹؛ وقایع الأیام ۴۶۹. [3]. اللهوف۱۰۵؛ مُثیرُالأحْزان ۲۶۳؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۱۹؛ بحارالأنوار۴۵/۵۲؛ جلاءالعیون ۵۷۷؛ نفس المهموم۳۱۳؛ قمقام ۴۵۹؛ مقتل امام حسین ۱۸۵؛ ناسخ التّواریخ ۵۰۰ ؛ وقایع الأیام ۴۷۷. [4].أمالی صدوق ۳۱/۱۶۴؛ مَناقِبِ آلِ ابیطالب۴/۱۱۰؛ رَوْضَةُ الْواعِظین ۱۸۹؛ تاجُ الْمَوالِید ۳۱؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۲۰؛ بحارالأنوار۴۵/۵۲ ؛ جلاءالعیون ۵۷۷ ؛ منتهی الآمال ۴۶۳؛ نفس المهموم ۳۱۳؛ مقتل امام حسین۱۹۲؛ مقتل مقرّم ۲۶۳؛ ناسخ التّواریخ ۵۰۰ ؛ وقایع الأیام ۴۷۷؛ مهیج الأحزان ۵۲۲ ؛ دمعة الساکبه ۴۴۳. توضیحات: در بعضی از کتب همچون کامل بهائی (۶۲۹) رقم ۳۶۰ زخم هم عنوان کردهاند. [5]. تاریخ الامم والملوک۵/۴۵۳؛ اَنْسابُ الاَشْراف۳/۴۰۸؛ شَرْحُ الأخْبار۳/۱۶۴؛ الکامل فیالتّاریخ۱۱/۱۹۰؛ تَذْکِرَةُ الْخَواص ۳۳۹؛ مناقب آل ابیطالب ۴/۱۱۱؛ مَقْتَل خوارزمی ۲/۴۲؛ مُرُوجُ الذَّهَب ۳/۶۲؛ البِِدایَة والنَّهایة ۸/۱۸۸؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۲۰؛ بحارالأنوار۴۵/۵۲ ؛ نفس المهموم۳۱۳؛ جلاءالعیون ۵۷۷ ؛ مهیج الأحزان ۵۲۳؛ مقتل امام حسین۱۹۳. [6]. مناقب آل ابیطالب۴/۱۱۱؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۲۰؛ بحارالأنوار۴۵/۵۲؛ جلاءالعیون۵۷۷؛ نفس المهموم ۳۱۳؛ مقتل مقرّم ۲۶۳؛ مقتل امام حسین۱۹۲؛ ناسخ التّواریخ۵۰۰؛ مهیج الأحزان ۵۲۲. (بهتر آن است برای این گزارش سند معتبر دیگری هم بیابید ). [7]. البته در بعضی از کتب نقل های دیگری همچون ۳۶۰، ۱۱۰، ۷۰ و ۶۳ زخم هم ذکر شده است که ما به جهت اختصار به آن نمی پردازیم. برای کسب اطلاعات بیشتر به صفحات ۴۸۹ تا ۴۹۱ جلد دوم مقتل جامع مراجعه فرمائید. [8]. در بعضی از کتب امروزی به نقل از مقتل منسوب به ابی مخنف آمده است: امام در این لحظه تک تک اصحاب و شهدا را با نام صدا زدند و .... ولیکن با توجّه به ایرادات فراوانی که بسیاری از بزرگان به این کتاب وارد دانسته و آن را متعلق به ابی مخنف نمیدانند و از طرفی با توجّه به اینکه این موضوع در هیچ یک از کتب قدیمی و مرجع که روایت های ابی مخنف را نقل کرده اند نیست، این موضوع نیز از تحریفات عاشوراست؛ از اینرو ما نیز به تبعیت از بزرگانی همچون شیخ مفید، سیّد بن طاوس، علاّمه مجلسی، مرحوم طبرسی، شیخ عباس قمی و ... از ذکر این موضوع صرف نظر کردیم. [9]. پرتاب خونها به آسمان در لهوف، قمقام، مُثیرُالاَحزان و مهیج الأحزان نیامده است. ضمناً در بحارالأنوار، نفس المهموم و بعضی کتب جملات دیگری را هم در ادامه برای امام بیان کردهاند که ما آن را در هنگام اصابت تیر به گلوی امام و در آخرین لحظات آوردهایم. [10]. اللهوف ۱۰۵؛ مُثیرُالأحْزان ۲۶۴؛ مقتل خوارزمی۲/۳۹؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۲۰؛ بحارالأنوار۴۵/۵۳؛ جلاءالعیون ۵۷۷؛ منتهی الآمال ۴۶۴؛ قمقام ۴۶۰؛ نفس المهموم ۳۱۴؛ مقتل مقرّم ۲۵۹؛ ناسخ التّواریخ ۵۰۱؛ وقایع الأیام ۴۷۹؛ مهیج الأحزان ۵۲۳؛ مقتل امام حسین ۱۸۵؛ دمعة الساکبه ۴۴۳؛ مقتل جامع ۱/۸۶۹ . [11] . در مقاتل الطالبیین آمده امام فرمودند: یَابْنَ اَخی اِحْتَسِبْ فِیما اَصَابَکَ الثَّوابَ فَانَّ الله مُلْحِقُکَ بِآبائِک الصَّالِحین. [12]. در الکامل فیالتّاریخ، نفس المهموم و مقتل امام حسین این دعا با اندکی تفاوت آمده. در منتهی الآمال آمده: اَللّهُمَّ اَمْسِکْ عَنْهُم قَطَر السَّماء وَ امْنِعْهُم بَرَکاتِ الاَرْض اَلخ. و در قمقام هر دو دعا ذکر شده است. همچنین در لهوف، مقاتل الطالبیین، ناسخ التّواریخ، جلاءالعیون، بحارالأنوار، مُثیرُالاَحزان، وقایع الأیام و مهیج الأحزان نیز هیچ دعائی ذکر نشده است. [13]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۶۸؛ مقاتل الطالبیین ۱۱۶؛ الکامل فیالتّاریخ ۱۱/۱۸۸؛ الارشاد ۲/۱۶۵؛ اللهوف ۱۰۷؛ قمقام ۴۵۴؛ مُثیرُالأحْزان ۲۶۵؛ إعْلام الوَری ۳۴۹؛ جلاءالعیون ۵۷۸ ؛ بحارالأنوار۴۵/۵۴ ؛ منتهی الآمال ۴۶۵؛ مقتل امام حسین ۱۸۶؛ نفس المهموم ۳۱۶؛ مقتل مقرّم ۲۶۱؛ ناسخ التّواریخ ۴۷۱؛ وقایع الأیام ۴۸۰؛ مهیج الأحزان ۵۲۸؛ دمعة الساکبه ۴۵۳؛ مقتل جامع۱/۸۶۴ . توضیحات: این گزارش در الکامل فیالتّاریخ، جلاءالعیون و مقاتل الطالبیین کمی مختصرتر آمده است. |