کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


کرامتی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم

درباره : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
منبع : علل الشرایع ج ۱ ص ۱۲۸ معانی الاخبار ص ۵۱

ابو بكر محمّد بن جعفر بن احمد بغدادى از جابر بن عبد اللَّه، نقل كرده كه وى گفت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: من شبيه ‏ترين مردم به آدم بوده و ابراهيم علیه‌السلام از نظر خلق (خوى) و خلق (آفرينش) شبيه ‏ترين مردم به من می‌باشد و حقّ تعالى از بالاى عرش مرا به ده اسم موسوم نموده و وصف من را بيان كرده و هر رسولى را كه مبعوث فرموده به زبان او مرا به قومش بشارت داده، و در تورات يادم كرده و نامم را نشر داده، و در بين اهل‏ تورات و انجيل ياد و اسم را منتشر و پراكنده نموده و كتابش را تعليم كرده و در آسمانش مرا بالا برده و از يكى از اسمائش نامى برايم مشتقّ فرموده پس مرا محمّد ناميده و خودش محمود می‌باشد، مرا در بهترين مردمان كه امّتم باشند بر انگيخت، نامم را در تورات احيد قرار داد زيرا اجساد امّتم با يكتاپرستى بر آتش حرام می‌‏شوند و در انجيل اسمم را احمد معرّفى كرد


چه آن كه در بين اهل آسمان من محمود و ستوده و امّتم را بهترين ستايش‏گر قرار داده است، و در زبور اسمم را ماحى آورده زيرا حقّ عزّ و جلّ به واسطه من زمين را از عبادت بت‏ها پاك و محو می‌نمايد، و در قرآن نامم را محمّد گذارده زيرا در تمام مراحل و منازل قيامت من ستوده و محمود بوده و احدى غير از من شفاعت نمی‌‏كند، و در قيامت اسمم حاشر است زيرا در روز حشر بر تمام خلائق مقدّم بوده و ديگران پشت سر من می‌‏باشند و نيز مرا موقف نام گذارد به ملاحظه اين كه مردم را در مقابل حقّ عزّ و جلّ واقف و ايستاده قرار خواهم داد چنانچه نام ديگرم را عاقب گذارد به خاطر آن كه عقب و آخر تمام انبياء بوده و بعد از من پيامبرى نمی‌‏باشد، و مرا رسول رحمت و رسول توبه و رسول ملاحم (قتال) و مقفّى قرار داد زيرا به دنبال تمام انبياء و بعد از همه آنها هستم.

من قيّم و كامل و جامع هستم، پروردگارم بر من منّت نهاد و فرمود: اى محمّد درود پروردگار بر تو، من هر رسول و فرستاده ‏اى را با زبان امّت خودش به سوى آنها فرستاده و تو را بر هر سرخ و سياهى از مخلوقاتم مبعوث كرده و با قرار دادن رعب در سيمايت كمكى به تو نمودم كه احدى را چنين كمكى نكرده ‏ام و غنيمت را بر تو مباح و حلال قرار دادم كه بر احدى پيش از تو حلال نكرده بودم و به تو و امّتت گنجى از گنج‏ هاى عرشم كه سوره فاتحة الكتاب و آخرين آيه از سوره بقره باشد را عطاء نموده و براى تو امّتت تمام زمين را محل سجده و خاك آن را طاهر و مطهّر قرار دادم، و به تو و امّتت تكبير را اعطاء نموده و ياد تو را مقرون با ياد خود قرار داده به طورى كه احدى از امّت تو مرا ياد نمی‌كند مگر آن كه با آن تو را نيز ياد خواهد نمود پس خوشا به حال تو و امّت تو.

‏ َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم أَنَا أَشْبَهُ النَّاسِ بِآدَمَ وَ إِبْرَاهِيمُ أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقُهُ وَ خُلُقُهُ وَ سَمَّانِيَ اللَّهُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ عَشَرَةَ أَسْمَاءٍ وَ بَيَّنَ اللَّهُ وَصْفِي وَ بَشَّرَنِي عَلَى لِسَانِ كُلِّ رَسُولٍ بَعَثَهُ اللَّهُ إِلَى قَوْمِهِ وَ سَمَّانِي وَ نَشَرَ فِي التَّوْرَاةِ اسْمِي وَ بَثَّ ذِكْرِي فِي أَهْلِ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ عَلَّمَنِي كِتَابَهُ وَ رَفَعَنِي فِي سَمَائِهِ وَ شَقَّ لِي اسْماً مِنْ أَسْمَائِهِ فَسَمَّانِي مُحَمَّداً وَ هُوَ مَحْمُودٌ وَ أَخْرَجَنِي فِي خَيْرِ قَرْنٍ مِنْ أُمَّتِي وَ جَعَلَ اسْمِي فِي التَّوْرَاةِ أَحْيَدَ فَبِالتَّوْحِيدِ حَرَّمَ أَجْسَادَ أُمَّتِي عَلَى النَّارِ وَ سَمَّانِي فِي الْإِنْجِيلِ أَحْمَدَ فَأَنَا مَحْمُودٌ فِي أَهْلِ السَّمَاءِ وَ جَعَلَ أُمَّتِيَ الْحَامِدِينَ وَ جَعَلَ اسْمِي فِي الزَّبُورِ مَاحِي مَحَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِي مِنَ الْأَرْضِ عِبَادَةَ الْأَوْثَانِ وَ جَعَلَ اسْمِي فِي الْقُرْآنِ مُحَمَّداً فَأَنَا مَحْمُودٌ فِي جَمِيعِ الْقِيَامَةِ فِي فَصْلِ الْقَضَاءِ لَا يَشْفَعُ أَحَدٌ غَيْرِي وَ سَمَّانِي فِي الْقِيَامَةِ حَاشِراً يُحْشَرُ النَّاسُ عَلَى قَدَمَيَّ وَ سَمَّانِيَ الْمُوقِفَ أُوقِفُ النَّاسَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَمَّانِيَ الْعَاقِبَ أَنَا عَقِبُ النَّبِيِّينَ لَيْسَ بَعْدِي رَسُولٌ وَ جَعَلَنِي رَسُولَ الرَّحْمَةِ وَ رَسُولَ التَّوْبَةِ وَ رَسُولَ الْمَلَاحِمِ وَ الْمُقْتَفِي قَفَّيْتُ النَّبِيِّينَ جَمَاعَةً وَ أَنَا الْمُقِيمُ الْكَامِلُ الْجَامِعُ وَ مَنَّ عَلَيَّ رَبِّي وَ قَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ فَقَدْ أَرْسَلْتُ كُلَّ رَسُولٍ إِلَى أُمَّتِهِ بِلِسَانِهَا وَ أَرْسَلْتُكَ إِلَى كُلِّ أَحْمَرَ وَ أَسْوَدَ مِنْ خَلْقِي وَ نَصَرْتُكَ بِالرُّعْبِ الَّذِي لَمْ أَنْصُرْ بِهِ أَحَداً وَ أَحْلَلْتُ لَكَ الْغَنِيمَةَ وَ لَمْ تَحِلَّ لِأَحَدٍ قَبْلَكَ وَ أَعْطَيْتُكَ لَكَ وَ لِأُمَّتِكَ كَنْزاً مِنْ كُنُوزِ عَرْشِي فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ خَاتِمَةَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ وَ جَعَلْتُ لَكَ وَ لِأُمَّتِكَ الْأَرْضَ كُلَّهَا مَسْجِداً وَ تُرَابَهَا طَهُوراً وَ أَعْطَيْتُ لَكَ وَ لِأُمَّتِكَ التَّكْبِيرَ وَ قَرَنْتُ ذِكْرَكَ بِذِكْرِي حَتَّى لَا يَذْكُرَنِي أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِكَ إِلَّا ذَكَرَكَ مَعَ ذِكْرِي فَطُوبَى لَكَ يَا مُحَمَّدُ وَ لِأُمَّتِكَ. شیخ صدوق علل الشرایع ج ۱ ص ۱۲۸ شیخ صدوق معانی الاخبار ص ۵۱