- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مناجات شب جمعه با خدا و روضۀ سیدالشهدا علیهالسلام
منم آن گناهکاری، که به سوی تو دوان است تویی آن بزرگواری، که کریم و مهربان است تو همیشه در فرازی، تویی آن گدانوازی که در اوج بی نیازی، نگران بندگان است |
مناجات روز عرفه ای و روضۀ سیدالشهدا علیهالسلام
چشمم امروز اگر خیس شد و بـارانی علت این است که مهمانم و در مهمانی کرده حق رحمت خود را به گدا ارزانی عرفه روز حسین است و خداهم بانی |
مدح و مرثیۀ امام محمد باقر علیهالسلام
پیـش تو، ای که شکـافـنـده دانـشهایی! زیر و رو کردن این دل که ندارد کاری به نگاهی بشکـافـد دل شاعـر که نـدیـد بهتر از بیت شما، در دو جهان درباری |
مدح و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام
میتپد هر لحظه قلبم در هوایِ شهرری زائرم! عمریست هستم آشنایِ شهرری حاجتم را بیبرو برگرد میگیرم سریع از دو دست حضرت مشکلگشایِ شهرری |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
اگر عبد گنهکارم، تو را دارم چه غم دارم اگر مرغ گرفتارم، تو را دارم چه غم دارم اگر آلوده و پـستم، وگر خالی بُوَد دستم و گر سنگین بود بارم، تو را دارم چه غم دارم |
غزل مناجاتی با خداوند کریم و توسل به اهل بیت علیهم السلام
باز کن در به روی سـائل هجـراندیده ایـن مـنـم، بـنـدۀ آلــودۀ خُــسـراندیــده پـاک کن اشک مرا وُ بغـلـم کن یا رب عبد سرخورده محبت ز کـریمان دیده! |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
گاهی دلم به یاد خدا هست و گاه نیست اقرار میکـنم که دلم سر به راه نیست «یَا أکرمَ مَنِ اعتذره...» دست خالیام در کولـهبـار زندگیام جـز گـناه نیست |
مناجات با خداوند کریم و توسل به سیدالشهدا علیهالسلام
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم حرارتی است قدیمی که در دلم دارم اگرچه دستِ تهـی دارم و گـدا طبعـم دلِ شکستۀ خود را که دستِ کم دارم |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
در بـسـته بود اما، در را کریم وا کرد از بس گدا بر این در، هر شب خدا خدا کرد با یاکریم و یارب، حاجت گرفت سائل از بس نشست اینجا، از بسکه پا به پا کرد |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
کابوس نیست اینکه من از خود فراریام عـیـنِ خـودِ عـذاب شـده بـیقـراریام لبتـشـنهتر ز بوتۀ خشکـیده در کویر چـشـم انـتـظـار بـارش ابـر بـهـاریام |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
برون شد از حد و اندازه، عصیانی که من دارم مَلَک عاجز شد از ثبت گناهانی که من دارم نه با خالق سَر و سِرّی، نه با مخلوق احسانی نمیارزد به کُفری، سُست ایمانی که من دارم |
زبانحال خداوند کریم با بنده گنه کار
به غیر مهر و محبت چه دیدهای؟ برگرد کـبـوتـرانه چـرا پَر کـشـیدهای؟ برگرد تـمــام عـمـر قـدم در ره خـطـا زدهای به جز تباهی و ذلت چه دیدهای؟ برگرد |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
پُر از اندوه هجران است اوقاتی که من دارم چه سنگین است این بار مجازاتی که من دارم طلای قـلب من آخـر بدل از آب در آمد عوض شد عاقبت با هر گنه، ذاتی که من دارم |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
بـدم؛ مـرا به پـیـمـبـر ببـخـش یا الله! به اشک دیـدۀ حـیـدر، ببخـش یا الله! تـمام دار و نـدارم محـبت زهـراست مرا به سـورۀ کـوثـر، ببـخـش یا الله! |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
رخ، زرد و مو سفید و همه نامهام سیاه ره، دور و قد خمیده ز سنگـینی گناه اشکی نیامد از بصرم وای! وای! وای! سـوزی نمـانـده در جگـرم آه! آه! آه! |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
من زندهام اگر چه، ولی زنـده نیستم من بنـدگی نـکـردهام و بـنـده نـیـستم در سایهسار رحـمت تو قـد کـشیدهام جز با نـگـاه لطـف تو پـایـنـده نیستم |
مناجات با خداوند کریم و توسل به سیدالشهدا علیهالسلام
از ما جـفـا بـسـیـار دیـدی و وفـا نه تو یـاد ما بـودی ولی افـسوس ما نه حالا که در دنـیا مرا رسـوا نکردی بی آبـرویـم میکـنی روز جـزا؟ نـه |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
مـائـیـم و روسـیـاهی، العـفو یا الهی تو بـهـتـرین پـنـاهـی، العـفو یا الهـی هر جای دیگری را جز خانۀ تو رفتیم رفـتـیـم اشـتـبـاهی، العـفـو یـا الـهـی |
غزل مناجاتی با خداوند کریم
نیمهشب است ای خدا زار و نزار آمدم چون که خجل بودهام در شب تار آمدم این مـن و بـاران تـو ابـرِ بهارانِ تو تا که بـشـویی مـرا غـرقِ غبار آمدم |
مناجات با خداوند کریم و روضۀ سیدالشهدا علیهالسلام
صدایت میزنم یا قاضی الحاجات، پنهانی صدایت میزنم با حال اندوه و پشیـمانی صدایت میزنم یا اَیُّهَاالرَّحمٰن، نگاهی کن نگاهی کن به حال و روز من، این نابسامانی |