
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی

![]() |
![]() |
زبانحال محمد و عون بن عبدالله با سیدالشهدا علیهالسلام
بر شیر دخت زهرا ما هر دو نور عینیم آلالـههای زینب جان بر کفِ حـسیـنـیم |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
دو گل آورده بود از بوستانی با صفا زینب که تقدیم امیر خود کند در کربلا زینب |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
آوردهام نـذر عــلـی اکــبــرش کـنـم نذر عـلـی نشد سـپر حـنـجـرش کنم |
![]() |
![]() |
زبانحال محمد و عون بن عبدالله با سیدالشهدا علیهالسلام
دویـدهایـم که هـمـراه کـاروان بـاشـیـم رسیـدهایـم که در جمع عاشـقـان باشیم |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت عون و محمد بن عبدالله ( فرزندان حضرت زینب سلام الله علیها)
این کبوترهای عاشق آسمان میخواستند از فیوضات وسیعی بیکران میخواستند ناخدای چشمشان مرهون اشک و آه شد در همین دریایِ صحرا بادبان میخواستند |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
این یاسها که در بَرِ من قـد کشیدهاند حـالا ز داغ اکـبـر تـو قـد خـمـیـدهانـد |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت عون و محمد بن عبدالله ( فرزندان حضرت زینب سلام الله علیها)
جان به کف مست طواف قبلۀ مادر شدند نعـرۀ یـاهـو به لب آئـیـنـۀ حـیدر شدند بوی عطر فاطمه در خیمهها پیچیده شد در تـجـلی آیه آیه یـاس پیـغـمـبر شـدند |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
خلـوت شده دور و برت جانم فدایت ای جـان زینب، جان طـفـلانم فدایت |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
شد خواهر تو غرق به موج محن حسین گلگون شده ز خون شهیدان چمن حسین |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
ای یـادگــار مــادر و جــدّ و بــرادرم هم خواهر تو هستم و، هم برتو مادرم رخصت بده که فرصت دیدار کم شده مهـمان جان زینب تو درد و غـم شده |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
هرچه دارم در ره جانان فدایی میکنم کـشـتی بیبـادبـان را نا خـدایی میکنم |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت فرزندان عبدالله بن جعفر و حضرت زینب سلام الله علیها
با دو فرزند خودش خونِ خدا را زنده کرد دو عزیزش را فدا کرد و صفا را زنده کرد زینب است و بیتفاوت نیست اصلاً بر حسین با قیام و با قعودش جانِ ما را زنده کرد |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت عون و محمد
به هر کجا بـروی میشـویـم هـمقـدمت و با تـمـام وجـودم شوم شریک غـمت بمـیـرم و نگـذارم زمین خورد عـلمت حسین! یک تـنه هـستم مـدافـع حـرمت |
![]() |
![]() |
زبانحال محمد و عون بن عبدالله با حضرت زینب سلام الله علیها
مادر! از آقا و مولای جهان رخصت بگیر لطف کن از بهرِ این دو نوجوان رخصت بگیر مـا دو تا را پـر بـده در آسـمانِ کـربـلا بهرِ پرواز از میانِ آشیان رخصت بگیر |
![]() |
![]() |
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها و شهادت محمد و عون
همان سروی که تندیس وقار و استقامت شد وجودش شاه تیغی با صلابت در علامت شد علی مرتضی در باطن و زهراست در ظاهر ظهور آیۀ نوراست و مروارید عصمت شد |
![]() |
![]() |
زبانحال محمد و عون با سیدالشهدا علیهالسلام
آورده ما را با خودش مادر که قربانت شویم تا که برایت جان دهیم و حافظِ جانت شویم إذن از تو میخواهیم تا با غیرتی حیدرنشان در وادیِ میدان بتازیم و رجزخوانت شویم |
![]() |
![]() |
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها و شهادت محمد و عون
عصمتاللّه معظّم جانِجانان زینب است حـافـظِ آیه به آیه خـطِّ قـرآن زینب است زن نگو مردآفرین حبلالمتین یعسوبِ دین نائبِ مولای عالم شاهِ مردان زینب است |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت محمد و عون
وقتی که زیر سـایـۀ لـطـف تو بهـترم وقتی از عطـر سیب نگـاهت معـطرم وقتی قسم به حرمت چشم تو خوردهام در آسـمـان عـشـق که تـنهـا نـمیپـرم |
![]() |
![]() |
مدح حضرت زینب سلاماللهعلیها و شهادت محمد و عون
اِنَّ کَـمـَن زارَ الـعـَلی مَن زار زینب عـالـم نـمیبـیـند دگر تـکـرار زیـنب تـاریـخ جای صبـر زینب مینـویسد مـعـنا گـرفت ایـثـار از ایـثـار زینب |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت محمد و عون
تـا غـربتت زبـانـه مـیـانِ حـرم کِشَد آهِ تـو شـعـلـه بر هـمـۀ پـیـکرم کِـشَد آخـر غـمِ غـریـبـی تو میکُـشـد مـرا بارِ غـریـبی تو دو چـشـمِ تـرم کِـشَد |