
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی

![]() |
![]() |
شهادت امام حسین علیه السلام
زمان گفتن شعر از زبان شمشیر است به کربلا نرسد شعر، اگر زمین گیر است برای از تو سرودن، کلام کافی نیست تو را چنانکه توئی، کی توان تعبیر است؟! |
![]() |
![]() |
ذکر های سقائی دهه اول محرم
ذکر سقائی حضرت قاسم قـاسم ای گل باغ مجتبی (2) نو گـلی ز گلزار مـرتضی دگر قاسمم گشته ام غریب که از دل مرا میرود شکیب(2) |
![]() |
![]() |
ذکر های سقائی دهه اول محرم
ذکر سقائی شهادت حضرت علی اکبر اکبرِ من ای، شبهِ مصطفی (۲) نـوگـلِ گلستـانِ مـرتضی تـو آیـا علـی اکبـرِ منی ؟ که غلطان به خون در برِ منی |
![]() |
![]() |
ذکر های سقائی دهه اول محرم
ذکر سقائی توسل به حضرت ابوالفضل با وفـا عـلمـدار لشکرم (2) مـظـهرِ عـجـائب بـرادرم دریغا ، که رفتـی مرا زدست فَلَک پشتم از ماتمت شکست (2) |
![]() |
![]() |
ذکر های سقائی دهه اول محرم
ذکر سقائی حضرت علی اصغر اصغرم ، توئی بلبل حرم(۲) همچو گـل، تو پرپر بـرابرم تو شــمــع شبستانِ احــمــدی گـلِ لالـه زارِ محــمــدی(۲) |
![]() |
![]() |
ذکر های سقائی دهه اول محرم
ذکر سقائی شب تاسوعا نینوا بـود ، شـورِ انقلاب (2) عتـرتِ عـلی ، از عطش کباب نظر کن به اطفـال مرتـضی عـلمـدارِ صحـرایِ کربلا (2) |
![]() |
![]() |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت عباس علیهم السلام
وعـده ای داده ای و راهـی دریـا شده ای خوش بحال لب اصغر! که تو سقّا شده ای آب از هـیـبـت عــبـاسـی تـو مـی لـرزد بی عصا آمده ای، حضرت موسی شده ای |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت حضرت عباس علیه السلام
صحنه را چشم خدا غم زده رؤیت میکرد دشت را حال تو صحرای قیامت میکرد ماه! از بس که سراپای تو بوسیدن داشت تیـر با تیـر، سر بوسـه رقـابت میکرد |
![]() |
![]() |
شهادت حضرت عباس علیه السلام
مشك برداشت كه سيـراب كند دريـا را رفت تا تـشـنگياش آب كـند دريـا را |
![]() |
![]() |
شهادت عبدالله بن الحسن علیه السلام
لب گودال زمین خورد و به دریـا افتاد آن قـدر نـیـزه تنش دید که از پــا افتـاد سنگ ها از همه سو سمت عمو آمده اند یک نـفـر در وسط معـرکه تنـهــا افتاد |
![]() |
![]() |
عبدالله بن الحسن علیه السلام
از غم بی کسی ات حوصله سر می آیـد دست و پا میزنی وخون به جگرمی آید در قـدوم تو سر انـداختن و جـان دادن به خـدا از من عـاشـق شده بر می آیـد |
![]() |
![]() |
ذکر زمزمه ای شهادت حضرت عباس علیه السلام
حسین جان ای امیر جسم و جانم نگو دیـگـر که در خـیـمه بـمـانم بده رخصت که از این قـوم کافر تـقــاص خـون یـاران را سـتـانم |
![]() |
![]() |
مدح در شهادت امام حسین علیه السلام
ای گردش چشمان تو سرچـشمۀ هـستی ما محو تو هستیم، تو حیران که هستی؟ خورشید که سرچشمۀ زیبایی و نور است از میـکــدۀ چـشـم تـو آمـوختـه مـسـتـی |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت رباب در شهادت حضرت علی اصغر
اولین روز است بی گهواره می گردی علی یک شبه مادر برای خود شدی مردی علی آخرین باری که بستم بند این قـنداق را بر دلـم افـتاده دیگر بر نمی گردی علی |
![]() |
![]() |
مدح و مصیبت حضرت زینب سلام الله علیها
حسین بود و تو بودی، تو خواهری كردی حسینِ فـاطمــه را گرم، یـاوری كـــردی گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین چه خواهری تو برادر؟ كه مادری كردی |
![]() |
![]() |
ذکر مصائب عصر عاشورا حسینی
بر نـیـزه تکیه داده تـنـها تر از هـمیـشه با چـهـرۀ خـمـاری زیـبـا تر از همیشه بـذر تـرانه بـارید از ابر خـطـبه هایش امـا زمـین دل هـا صحـرا تر از همیشه |
![]() |
![]() |
برگشت اسب سیدالشهدا علیه السلام
چه تنها میروی غمگین،به سوی خیمه ها، برگرد پریشان بال، زخمی، قاصد خون خدا، برگرد نمی دانم چه در سر داری، امّا خوب می دانم که در می مانی آنجا از جواب بچه ها، برگرد |
![]() |
![]() |
مصائب شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
بیش ازستاره زخم و، فلک در نظاره بود دامان آسـمـان ز غـمش پر ستـاره بود لازم نبــود آتـش سـوزان به خـیــمــه ها دشتی ز سـوز سیـنه زینب شـراره بود |
![]() |
![]() |
ذکر مصائب شام غریبان سیدالشهدا علیه السلام
پرده بر میدارد امشب، آفتاب از نیزه ها میدمد یک آسمانْ خورشیدِ ناب از نیزه ها میشناسی این همه خورشید خونآلود را آه! ای خورشید زخمی! رُخ متاب از نیزه ها |
![]() |
![]() |
ترکیب بند عاشورایی
میآیم از رهی كه خطرها در او گم است از هفت منزلی كه سفرها در او گم است از لا به لای آتش و خـون جمع كـردهام اوراق مقتـلی كه خـبرها در او گم است |