- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
شهادت حضرت قاسم علیه السلام
سـیـزده آیـیـنـه می رویـیــد از تـابـیـدنش غنچه می شد آسمان در لحـظۀ خندیدنش گونه های خشک او وقت وداع با حسین جرعه جرعه تشنگی نوشیـد ازبوسیدنش |
ذکر مصائب عصر عاشورا ( لحظات بعد از شهادت حضرت )
غــم می دمد در حنجـری آتش گرفته اینجا صدای خـواهـری آتش گرفتـه اینجـا کبــوتـر بچه ها را یک کبـوتـر پیچـیده دربـال و پــری آتش گرفتـه |
زبانحال سیدالشهدا با حضرت قاسم علیه السلام
در ســرخی غــروب نشسته سپیده ات جان بر لبم ، زعــمــر به پایان رسیده ات آخر دل عموی تو را پــاره پـاره کرد آوای نـاله هـــای بــریــــده ؛ بــریــده ات |
مصائب عصر عاشورا و شام غریبان حسینی
غروب بود و افق حرف های گلگون داشت ز تیر فاجعه زینب دلی پر از خون داشت غروب بود و غریبانه خیمه ها می سوخت کرانه چشم بدان خون بیکران می دوخت |
ذکر مصائب عصر عاشورا ( لحظات بعد از شهادت حضرت )
خـیـام آشـنـا از آتــش بـیگـــانه می سوزد کبوترهای بی بال و حرم را لانه می سوزد چه غوغایی است دراین دشت ماتم زا؟ نمی دانم که از شرحش دل دیوانه و فرزانه می سوزد |
زبانحال سیدالشهدا با حضرت قاسم علیه السلام
لاله ی سرخی و ازخون خودت، ترشده ای بی سبب نیست که اینگونه معطر شده ای دشت را از شــررِ داغِ دلت ســوزانــدی راستی باغی از آلالـه ی پــرپـر شـده ای |
عون و محمد بن عبدالله
الهی کن نظر بر حال زینب خـزان شد گلشن آمال زینب برای دین حق عون و محمد به میدان می رود اطفال زینب |
شهادت عون و محمد فرزندان عبدالله بن جعفر و حضرت زینب
قــامت کمان کند که دو تا تیـر آخـرش یک دم سپـر شــونــد بـرای بــرادرش خون عقاب، درجگر شیرشان پُر است از نسل جعفرند و علی، این دو لشکرش |
حر بن یزید ریاحی
عـــاقبت جان تو در چشمۀ مهتاب افتاد پـیـچشت داد خـدا، در نفست تاب افـتـاد |
حر بن یزید ریاحی
دیــد دارم از خجــالت سر، به زیر گفت مـا را بین و ســر بالا بگـیــر |
خروج کاروان اهل بیت از کربلا
من و رفتن از این خاک ای برادر من و این چـشم نمنــاک ای برادر مرا بر نــاقـــه عــریــان نشاندند تو را بر خاک و خاشاک ای برادر |
دفن شهدای کربلا
به روی خاک صحرا مانده تنها شهیدان حسینی بی کفن ها ولــی آخــر کــســی باید بیــایــد برای دفن این پاره بدن ها |
مدح و مناجات با امام حسین علیه السلام
بـالا نـرفت آنـکـه به پـای تو پــا نـشـد آقـا نـشـد هـر آنـکـه بـرایت گــدا نـشد مقصود از تکلم طور از تو گفتن است مـوسی نشد هر آنکـه کـلـیـم شـما نشد |
استقبال از ماه محرم
این اشک نیست، آب زلال و مطّهر است این چشم نیست،چشمه ای ازحوض کوثر است ظرفِ نــزولِ رحـمتِ پـروردگــــــار شد چشمی که پای مجلس این روضه ها،تراست |
استقبال از ماه محرم
دوباره ماه محــرّم، دوباره بوی حسین دوباره بر سر هر کوچه گفتوگوی حسین بیا به دستهٔ مــا نوحهٔ جنــون ســر کن که میرویم شباشب، به جست وجوی حسین |
مصائب اهل بیت در کوفه
بـر تـلّ پــایـداری خـود ایــســتـاده ای در کــربــلای دوّم خـود پـا نـهـاده ای ازاین به بعد بیرق نهضت به دوش توست دریا دلی به مـوج بلا، کوه اراده ای! |
مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
ای دادخـواه عـتـرت و قـرآن بـیـا بـیـا وی زخم دین به تـیغ تو درمان بیا بیا از زخـم هـر شهـیـد نـدا میشود بـلـند کـای الـتــیـام زخـم شـهـیـدان! بـیا بـیا |
مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
این من وهجر تو و حال به هم ریخته ام رحم کن بر من و احوال به هم ریخته ام منـم آن عــاشـق جـامـانـدۀ روز عـرفـه سـر به زیرم سر اعمال به هم ریخته ام |
ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه
دوبـاره اشکـم از دیـده چکـیـده بــــرای کـــاروانی داغ دیـــده مگـو با من چرا بی تـاب هـستم که زینب تازه در کوفه رسیده |
مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
دلتنگی غـروب همه جمعــه های من کی میرسد به صحن حضورت صدای من دیگر دلـــم برای شــمــا پَـر نمی زند بـرگرد و بال تــازه بــیـاور برای من |