- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
توسل به امام زمان(عج) در فاطمیه
بـاز آمـدم که درد دلـم را دوا کـنـی تا بلکه بیـشـتر دل مـن مبـتـلا کـنی باز آمدم که با تو کـمی درد دل کنم شاید مرا ز بغـض گـلویم رهـا کنی |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
وای بر حالـم اگر از تو جدا باشم من هـمـۀ عــمـر گـرفـتـار بـلا بـاشـم من شک ندارم همۀ خـواستۀ تو این است لحظه ای هم که شده عبد خدا باشم من |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
راهت نمی افتد به ما انگار یک بار بر روی چشمانم قدم بگذار یک بار دیـدنـد خـیـلی ها تـو را، امـا نـبـوده سهم نگـاه من از آن بسیـار یک بار |
زبانحال امام زمان عجل الله تعالی فرجه در فاطمیه
من پـسر خـون خـدا مهـدی ام طالب خـون شـهـدا مـهـدی ام مادر من مـادر خـون خداست مـادر من ائـمه را مقـتداسـت |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
هوای شهر بهاری ولی غم انگیز است بهـار اگر تو نبـاشی شبـیه پائـیز است دلـم هـوای تو کـرده چـه می شـود آیی ببین که کاسه صبرم زغصه لبریزاست |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
شبی ای کاش چشمم فرش می شد زیر پای تو و من قربانی چشم تو می گشتم، فدایِ تو به مژگان می زدم جارو کف کـفش تو را امّا به جنّت هم نمی دادم، کفی از خاک پای تو |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
فـالی زدم که گـفت: به اقـبال می رسی مثل همیـشه گـفته به من فال: می رسی یـادش به خـیر موقـع تحـویل سـال نـو گفتم به خود دگرکه تو امسال می رسی |
توسل به امام زمان(عج) در فاطمیه
کـوچک ترم از آنکه برایـم دعـا کنیـد زخـمی ترم از آنکه عـلاج و دوا کنید حتی غریب تر شدم از آن که لحظه ای چـشـم مـرا بـه مـقـدمـتـان آشنـا کـنـید |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
ما آمـدیم امـشب كه حـیـران تـو باشـیم آشــفــتـۀ حـال پــریــشـان تـو بـاشـیـم تقصیرهجران است، تقصیرفراق است امـروز اگـر پـاره گـریـبـان تـو باشیـم |
امام زمان(عج) و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
هر چـند که؛ ما را نـوشـتند از گـداهـا اصـلاً نـمـی آیـــد گـدا بـودن به مـاهـا ما روسـیاهـان ارزش خـاصی نـداریم مــاهـا کـجــا و نــوکــری دلـربــهـا؟! |
امام زمان(عج) و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
برات وصل امضاء میشد ای کاش گـره از کـار دل وا میشـد ای کاش بـرای دیـدنـت ای حـضـرت اشـک دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بی تو بهـار ما همان فصل خزان است بـاد بـهــاری شـعـلـۀ آتـشـفـشـان اسـت در جـاده ایـم و پـای رفـتـن را نـداریـم بـار فـراق تــو به دوش ما گـران است |
زبانحال امام زمان عجل الله تعالی فرجه در فاطمیه
این روزها نـوای دلم مـادری تر است هركس كه یارمن بشود یار حیدراست گاهی شما شبـیه به من گریه می كنیـد در فـاطـمیه اشك شما فاطمی تـر است |
توسل به امام زمان(عج) در فاطمیه
ای دیـده خـون بـبـار نـیـامـد نـگـار ما آخـر سـحـر نگـشـت شـب انتـظـار مـا یا ذالـکـرم به غـربت عـشاق رحـم کن کـی مـی رسـی به داد دل بـی قــرار مـا |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
عیدی رسیده است که در آن امید نیست صدها بهار هم برسد، بی تو عید نیست تکراری و شـبیه به هم، چون گذشته ها امـسال هم اگر تو نـیـایی جـدیـد نیسـت |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
دلـم در هـوای شما بود کـاش سـرم خاک پای شما بود کاش نه تنها فـقـط خـاک پـای شمـا که گرد عـبای شما بود کـاش |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
الا که صاحـب عـزای تمام غـم هایی دوبـاره فــاطـمــیـه آمـده؛ نـمـی آیـی؟ به ما نگـاه کن ای ساحل نجات بشـر تو را طلب کند این دیـده های دریایی |
توسل به امام زمان(عج) در فاطمیه
از خود فـرار کردم و لا یُـمکنالفِـرار امـشـب دوبـاره آمـدهام بـر سـر قـرار رسوای خویش گشتم و غرق خجـالتـم من آمدم ولی تو به روی خـودت نیار |
امام زمان(عج) و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
می رسد آنکه به دستش گره ها واشدنی است آنکه با آمـدنش نـور هویـدا شدنـی است غم مخورای دل سرگشته سحرنزدیک است شب ظلمـانی این بادیه فـردا شدنی است |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
وقت است که از چهرۀ خود پرده گشایی «تا با تـو بگویم غـم شب های جـدایی» اسپنـدم و در تاب و تب از آتش هجران «چون عودم و از سوختنم نیست رهایی » |