کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


توطئۀ ترور سیدالشهدا علیه السلام در کعبه و خروج امام از مکه

درباره : روایت های خروج از مدینه تا شب عاشورا
منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا ص ۹۲

توطئه ترور امام  علیه‌السلام در مکّه

 از طرفي يزيد طی نامه‌ای عَمْرُوبْنِ سَعِيدِ بْنِ عَاص را مأموركرد به عنوان، يا بهتر بگويم به بهانه امير حجّاج خانه خدا به مكّه رفته و امام علیه‌السلام را پنهاني دستگيرکرده[1] و به نزد یزید بفرستد؛ یا اینکه در ايّـام حجّ او را تـروركند و اگر اباعبدالله با او به نبرد برخاست، با امام علیه‌السلام به جنگ بپردازد. عَمْرُوبْنِ سَعِيد در روز تـرویّه( هشتم ذی‌حجّه) همراه سربازانی کاملاً مسلّح وارد مکّه شد. [2] امام  علیه‌السلام از نقشه يزيد مطّلع شدند. مكّه به دستور قرآن، بلدالأمين است،[3] آن هم در ايّام حجّ تمتّع، از این‌رو امام براي اين كه حرمت كعبه نگه داشته و نقشه يزيد هم نقش برآب شود، تصميم به خروج از مكّه گرفتند و با تبديل حجّ تمتّع به عمرة[4]مفرده در روز چهارشنبه هشتم ذي‌حجّه[5] سال ۶۰ هـ ق كه همان روز ترویه است، پس از ۴ ماه و ۵ روز اقامت، از مكّه خارج شدند.[6]


در مدّت اقامت ۱۲۳ روزه سیّدالشهدا علیه‌السلام در مکّه حوادث بسیار زیادی رخ داد و رفت و آمدهای متعددی صورت گرفت که ما تعدادی از آن‌ها را ذکر مي‌کنیم.

دیدارهای امام حسین علیه‌السلام در مکّه

از جمله این دیدارها ملاقات عَبْدُ اللَّهِ بْنِ عُمَر است که خدمت امام علیه‌السلام آمد و خواستار مدارای حضرت با حکومت شد و سیّدالشهدا فرمودند: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ مِنْ هَوَانِ الدُّنْيَا عَلَى اللَّهِ أَنَّ  رَأْسَ يَحْيـَى بْنِ زَكَرِيَّـا أُهْدِيَ إِلَى بَـغِيٍّ مِنْ بَغَـايَـا بَنِي إِسْـرَائِيلَ؛ أَمَا تَعْـلَمُ أَنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانُوا يَقْتُلُونَ مَا بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ‏ الشَّمْسِ سَبْعِينَ نَبِيّاً ثُمَّ يَجْلِسُونَ فِي أَسْوَاقِهِمْ يَبِيعُونَ وَ يَشْتَرُونَ كَأَنْ لَمْ يَصْنَعُوا شَيْئاً؛ مگر متوجّه نشده‏اى! دنيا آن قدر پست است كه سر بريده يَحْيَـى بْنِ‌زَكَرِيّـَا را به عنـوان هديه به نزد زنـازاده‏اى از زنازادگـان بنى‌اسرائيل فرستادند. مگر نمي‌دانى كه بنى‌اسرائيل در فاصله كوتـاه طلوع صبح تا طلوع آفتاب هفتـاد پيغمبر را مي‌كشتند و پس از آن در بـازارها مىنشستند و خريد و فروش مي‌كردند، آن چنان كه گویى هيچ عملى انجام ندادهاند.« فَلَمْ يُعَجِّلِ اللَّهُ عَلَيْهِمْ بَلْ أَمْهَلَهُمْ وَ أَخَذَهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ أَخْذَ عَزِيزٍ ذِي انْتِقَامٍ اتَّقِ اللَّهَ يَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ وَ لَا تَدَعَنَّ نُصْرَتِي[7]!» با اين همه خداوند در عذاب آنان شتاب نفرمود، بلكه آنان را مهلت داد و پس از مدّتى آنان را به حكم عزّت و انتقام‏ جویى ذات مقدّسش گرفتار عذاب كرد؛ اى اباعبد الرّحمن از خدا بپرهيز و يارى مرا از دست مده![8]

آخرین دیدار امام  علیه‌السلام با برادرش محمّد حنفیّه

 از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است قبل از حركت سیّدالشهدا علیه‌السلام از مكّه به سوي كربلا، محمّد حنفیّه خدمت امام رسيد و عرض کرد: برادر جان شما حيله اهل كوفه را، كه با پدر و برادرتان انجام دادند مي‌دانيد. مي‌ترسم كه براي شما هم همانند آن بزرگواران نیرنگ کنند؛ اگر صلاح مي‌دانيد در مسجدالحرام مقيم شوید، زیرا شما نزديك ترين فرد به حرم الهي هستید. امام علیه‌السلام در پاسخ فرمودند: يَا أَخِـي قَدْ خِفْتُ أَنْ يَغْتَالَنِي يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ فِي الْحَرَمِ فَأَكُونَ الَّذِي يُسْتَبَاحُ بِهِ حُرْمَةُ هَذَا الْبَيْت؛ برادر! مي‌ترسم كه يزيد بن معاويه به صورت ناگهاني مرا بكشد كه در آن صورت حرمت اين خانه شكسته مي‌شود.[9]محمّد حنفیّه عرض كرد: اگر اين چنين است پس به سوي يمن بروید يا جاي بهتري را انتخاب كنید كه شما را پيدا نكنند و از محلّ شما مطّلع نشوند. امام علیه‌السلام فرمودند: أَنْظُرُ فِيمَا قُلْت؛ در آنچه گفتي تأمّل مي‌كنم.[10]صبح روز بعد سیّدالشهدا در حال حرکت به سوي عراق بودند که محمّد حنفیّه به خدمت آن حضرت آمده و عرض کرد: برادر جان مگر قرار نشد به پيشنهاد من فكر كنيد و امام علیه‌السلام پاسخ دادند بله. عرض کرد: پس چرا با اين عجله حركت مي‌كنيد و امام فرمودند: أَتَانِي رَسُولُ اللَّهِ بَعْدَ مَا فَارَقْتُكَ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ، اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلاً ؛ بعد از آنكه از تو جدا شدم، رسول الله  صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را ديـدم كه بـه من فرمودند: اي حسين به سوي عراق حركت كن، چرا كه خدا مي‌خواهد تو را شهيد ببيند. در اين هنگام محمّد حنفیّه عرض کرد: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون! پس حالا كه چنین است چرا اين زن‌ها را با خودتان مي‌بريد و امام علیه‌السلام پاسخ دادند: إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا؛ رسول خدا  صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند كه خداوند مي‌خواهد آن‌ها را هم اسير ببيند.[11]

خطبه  امام حسین  علیه‌السلام هنگام خروج از مکّه

امام علیه‌السلام هنگام خروج از مكّه در جمع افراد خانواده، اهل بني‌هاشم و شيعيان مكّه این‌گونه خطبه خواندند: الْحَمْدُ لِلَّهِ ما شاءَ اللَّهُ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ، خُطَّ الْمَوْتُ عَلَى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلَادَةِ عَلَى جِيدِ الْفَتَاةِ وَ مَا أَوْلَهَنِي إِلَى أَسْلَافِي اشْتِيَاقَ يَعْقُوبَ إِلَى يُوسُفَ وَ خُيِّرَ لِي مَصْرَعٌ أَنَا لَاقِيهِ‏؛ كَأَنِّي بِأَوْصَالِي تَتَقَطَّعُهَا عَسَلَانُ الْفَلَوَاتِ بَيْنَ النَّوَاوِيسِ[12] وَ كَرْبَلَاءَ فَيَمْلَأْنَ مِنِّي أَكْرَاشاً جُوفاً وَ أَجْرِبَةً سُغْباً لَا مَحِيصَ عَنْ يَوْمٍ خُطَّ بِالْقَلَمِ أَجْرَ الصَّابِرِين، رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ نَصْبِرُ عَلَى بَلَائِهِ وَ يُوَفِّينَا لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ لُحْمَتُهُ وَ هِيَ مَجْمُوعَةٌ لَهُ فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ تَقَرُّ بِهِمْ عَيْنُهُ وَ يُنْجَزُ بِهِمْ وَعْدُهُ مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنَّنِي رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى‏؛

سپاس مخصوص خداي عالميان است؛ هرآنچه بخواهد آن مي‌شود و تمام توان‌ها از اوست و درود خداوند بر پيامبرش. مرگ همچون گردنبند دختران جوان برگردن فرزندان آدم است. من مانند اشتياق ديدار يعقوب به يوسف، مشتاق ديدار اجداد خود هستم. براي من بهتر است كه به محلّ شهادتم  برسم.

مثل آن‌كه آنجا را مي‌بينم كه بدنم را در زمين بين نواويس و كربلا تكه‌تكه مي‌كنند تا شكم‌هاي گرسنه و انبارهاي خالي خود را پركنند. از آن روز گريزي نيست! به آنچه خداوند راضي است، ما اهل بيت نيز خشنوديم؛ بر بلاها صبر مي‌كنيم و اجر صابران نصيبمان خواهد شد!

ما از پيامبر خدا جدايي نداريم كه از آن حضرتيم و با هم در سراي آخرت جمع خواهيم شد و خداوند به وعده‌اش عمل خواهد كرد. هر كس كه حاضر به جان فشاني در راه ما و ملاقات با خداست، با ما بيايد كه ـ ان شاءالله ـ صبح هنگام حركت خواهيم كرد.[13]

 

[1]. در مقتل مقرّم، قمقام، مقتل جامع و مهیج الأحزان  بحث دستگیری نیامده و گفته شده امام را به شهادت برساند.

[2].موضوع مأموریت و اعزام عمروبن سعید درکتب ارشاد، لهوف، روضة الواعظین، مقتل امام حسین، کَشف الغُمَّة، فُصُولُ المُهِمَّۀ،  مَقْتَل خوارزمی، تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ، مُثیرُالاَحزان و اعلام الوری نیامده است.

[3] . برای آگاهی بیشتر به کتب بحارالأنوار ۱۵/۲۱۴؛ اصول کافی ۴/۱۸۹؛ من لایحضر الفقیه ۲/۱۵۶؛ تفسیر برهان ۲/۵۲۶؛ تفسیر صافی۱/۳۳۰ و مهیج الاحزان ۹۸ تا ۱۰۲. مراجعه فرمایید.

[4]. موضوع تبدیل حجّ تمتّع به عمره مفرده در کتب لهوف، فُصُولُ المُهِمَّۀ، وکشف الغمة نیامده است و در این خصوص  اختلاف نظر هست و نظر صحیح‌تر که مستند به روایت‌هایی از امام صادق است آن است که امام از ابتدا نیت عمره مفرده داشته‌اند، برای آگاهی بیشتربه صفحه ۱/۶۲۰ مقتل جامع و ۱۳۹ تحریف شناسی عاشورا وتاریخ امام حسین مراجعه فرمایید.

[5]. در لهوف و جلاءالعیون خروج امام به روایت دومی در سوّم ذی‌حجّه و در تَذْکِرَةُ الْخَواص در گزارش دومی هفتم ذی‌حجّه ذکر شده است. در اخبارالطوال و اَلْمُنْتَظَمْ هم سوّم ذی‌حجّه، در تاریخ دمشق و الطبقات الکبری هم دهم ذی‌حجّه ذکر شده است  اما با توجه به نامه امام به مردم کوفه همان تاریخ هشتم ذی‌حجّه صحیح تر است. ضمناً در الفتوح، تاریخنامه طبری ، اخبارالطوال، تاریخ دمشق و الطبقات الکبری فقط زمان خروج امام ذکر شده است.

[6]. تاریخ الامم والملوک ۵/۳۸۱؛ الاَخبارالطِوال ۲۹۱؛ الفُتوح ۵/۶۴ ؛ الارشاد۲/۹۶؛ تاریخنامه طبری ۴/۷۰۲؛ إعْلام الوَری۳۲۶؛ مَقْتَل خوارزمی ۱/۳۱۷؛ مُثیرُالأحْـزان ۱۴۶ و۱۵۳؛ کَشف الغـُمَّة ۲/۲۲۱؛ روضة الواعظین ۲۹۲؛ تَذْکِرَةُ الْخَواص ۳۲۴ و ۳۲۷؛ اللهوف ۵۲؛ فُصُولُ المُهِمَّۀ ۲/۸۰۳؛ تاریخ دمشق ۱۴/۲۱۲؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۲۲۸؛ بحارالأنوار۴۴/۳۶۳ و ۴۵/۹۹؛         نفس المهموم۱۴۳؛ منتهي الآمال ۳۸۳؛ مقتل امام حسین ۸۳ ؛ قمقام ۳۲۷ و۳۳۵؛ مهیج الأحزان ۱۳۴؛ دمعة الساکبه ۲۹۷؛ جلاءالعیون ۵۳۲؛ مقتل مقرّم۹۴؛ مقتل جامع ۱/۶۱۷.

[7]. این جمله آخر سیّدالشهدا در مقتل مقرّم نیامده است.

[8]. الفتوح ۵/۲۵؛ اللهوف ۳۵؛ بحارالأنوار ۴۴/۳۶۵؛ قمقام ۳۳۳؛ مقتل امام حسین ۶۲ ؛ مقتل مقرّم ۵۰ و۹۸؛ ناسخ التّواریخ ۳۳۲؛ دمعة الساکبه۳۱۰.

[9] . در بحارالأنوار و قمقام آمده امام افزودند: به خدا قسم اگر من در سوراخ جانوران زمین باشم اینان مرا خارج کرده و می‌کشند.

[10] . صحبت‌های شب قبل از حرکت امام با محمد حنفیه در مقتل مقرّم نیامده است.

[11]. اللهوف۵۴؛ بحارالأنوار۴۴/۳۶۴؛ جلاءالعیون۵۳۴ ؛ نفس المهموم ۱۴۵؛ منتهی الآمال۳۸۴؛ مقتل امام حسین ۶۵؛ قمقام ۳۲۹؛ ناسخ التّواریخ ۳۳۱؛ مهیج الأحزان ۱۳۶؛ دمعة الساکبه ۲۹۹؛ مقتل مقرّم ۹۶؛ مقتل جامع۱/۴۹۶.

[12].  نواویس از زمین‌های اطراف کربلاست که هم اکنون مرقد حرّبن یزید ریاحی هم در آنجاست. (نفس المهموم ص۱۴۴).

[13]. مَقْتَل خوارزمی ۲/۸؛ اللهوف۵۲ ؛ کَشف الغُمَّة ۲/۲۰۴؛ مُثیرُالأحْزان ۱۵۴؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۲۳۰؛ بحارالأنوار۴۴/۳۶۷ ؛ جلاءالعیون ۵۳۳ ؛ منتهی الآمال ۳۸۳؛ قمقام ۳۲۷؛ نـفس المهموم۱۴۴؛ مقتـل امام حسین ۶۵ ؛ مقتـل مقرّم ۹۴؛ ناسخ التّواریخ ۳۳۰؛ مهیـج الأحزان ۱۳۷؛ دمعة الساکبه  ۲۹۸؛   مقتل جامع ۱/۶۲۳. این گزارش در مقتل خوارزمی بطور خلاصه آمده است.