کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


در فضایل و شخصیت حضرت معصومه سلام الله علیها

درباره : حضرت معصومه سلام الله علیها
منبع : وسایل الشیعه، ج ۲۱، ص ۳۹۰؛ ارشاد مفید، ج ۱، ص ۳۵۵؛ تذکرة الخواص، ص ۳۱۵؛ تاریخ قم، ص ۲۱۴

آغاز ماه ذیقعده برای حضرت کاظم و حضرت رضاعلیه‌السلام و دودمان نبوت، پیام آور شادی و پایان یک انتظار طولانی است. زیرا حضرت نجمهسلام الله عليها فرزندی جز حضرت رضا علیه‌السلام نداشت. مدتها پس از ایشان صاحب فرزندی نشد (حضرت رضا علیه‌السلام در سال ۱۴۸ ه.ق و حضرت معصومه سلام الله عليها در سال ۱۷۳، یعنی با ۲۵ سال فاصله متولد گردید) امام صادق علیه‌السلام نیز به ولادت چنین بانویی بشارت داده بود.روزی که حضرت معصومه سلام الله عليها دیده به جهان گشود، برای حضرت نجمه سلام الله عليها و حضرت رضا علیه‌السلام و پدر بزرگوارشان، روز شادی و سرور وصف ‏ناپذیری بود چرا که دختری از آسمان ولایت و امامت، طلوع کرده بود که قلب ها را جلا می‏داد و چشم ها را روشن می‏کرد و کانون مقدس اهل بیت علیه‌السلام را گرم می ‏نمود.


آن روز انتظار به سر آمد و حضرت معصومهسلام الله عليها در سال ۱۷۳ هجری قمری و در شهر مدینه متولد گردید. و او فروغی بود از کوثر و گُلی تابناک از گلشن آل محمد صلّى اللّه عليه وآله وسلّم که جهان مُلک و ملکوت را صفایی دیگر بخشید. نامگذاری در شریعت اسلام از  اهمیت خاصی برخوردار است. در روایات فراوانی انتخاب نام نیکو از وظایف والدین شمرده شده است. رسول گرامی اسلام صلّى اللّه عليه وآله وسلّم امر می‏فرمود، افرادی که نام نکوهیده دارند نامشان را تغییر دهند.[ وسایل الشیعه، ج ۲۱، ص ۳۹۰]

نکته مهم: در منابع دسته اول و دسته دوم تاریخی ( از قرن اول تا قرن چهاردهم)، ذکری از روز ولادت و درگذشت حضرت معصومه (س) نیامده ولی چند منبع در دوران اخیر ولادت ایشان را در اول ذیقعده سال ۱۷۳ق. در شهر مدینه و وفات ایشان را در روز ۱۰ ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری قمری عنوان کرده‌اند، آیت الله رضا استادی در مجله نور علم می نویسد که قدیمی‌ترین منبعی که تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه را ذکر کرده کتاب نور الآفاق (منتشر شده در سال ۱۳۳۴قمری) نوشته جواد شاه عبدالعظیمی (متوفای ۱۳۵۵قمری) است. آیت الله استادی با کنار هم گذاشتن مطالب متعددی از این کتاب نتیجه می‌گیرد بسیاری از گفته‌های او فاقد استناد و بلکه ساختگی است. یکی از همین سخنان ساختگی، تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه است که از کتاب او به چند کتاب دیگر نیز راه‌ یافته است. مجله نور علم شماره ۵۰ و ۵۱ ص ۲۹۷ تا ۳۰۱

حجة الأسلام و المسلمین دکتر رسول جعفریان پژوهش‌گر تاریخ اسلام نیز در اعتراض به ثبت شدن این تاریخ تولد و وفات در تقویم‌ها، ضمن باز نشر مطالب آیت الله استادی مطالبی را در نقد این دو تاریخ منتشر کرده اند. انتقادهای رسول جعفریان در باره دو تاریخ ساختگی آیت الله سید موسی شبیری زنجانی نیز به صراحت، این دو تاریخ را مجعول معرفی کرده و ماجرای جعل آن را نیز نقل کرده است. جرعه‌ای از دریا، ج۲، ص۵۱۶   حجة الأسلام سید ضیاء مرتضوی نیز در مقاله‌ای با عنوان تاریخ ولادت و وفات حضرت فاطمه معصومه همین نکته را تاکید می‌کند. او ضمن گزارشی از تلاش‌های بی‌نتیجه برای یافتن تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه، منابع مورد استناد جواد شاه عبدالعظیمی را نیز ساختگی و یا غیرقابل اعتماد معرفی می‌کند.« شرحی بر یک سند سازی بی پایه »  نویسنده کتاب ریاحین الشریعه که کتابش درباره زندگی زنان دانشمند شیعه است، تاریخ ادعا شده را بی‌اصل می‌داند. او با مراجعه به منبع مورد ادعای شاه عبدالعظیمی چیزی نیافته است و نقل می‌کند که همین مطلب را با آیت الله شهاب الدین مرعشی در میان گذارده و او نیز تاکید کرده است که این دو تاریخ ساختگی و جعلی است و آیت الله مرعشی شخص جاعل را می شناخته و انگیزه او را می‌دانسته است. ریاحین الشریعه، ج۵، ص۳۱-۳۲

ائمه علیه‌السلام به جهت مقام و منزلت بسیار رفیعی که برای حضرت صدیقه طاهره سلام الله عليها قائل بودند به نامِ مقدس «فاطمه» احترام فوق العاده‏ ای ابراز میکردند. به عنوان مثال یکی از شاگردان امام صادق علیه‌السلام به نام سكوني مي‏گويد: نزد امام صادق علیه‌السلام رفتم در حالی كه غمگين و ناراحت بودم. امام صادق علیه‌السلام فرمود: ای سكونی چرا ناراحتی؟ گفتم: خداوند فرزند دختری به من داده (از اين كه فرزندم پسر نبوده و دختر است ناراحتم) پس حضرت فرمود: ای سكونی، سنگينی دخترت را زمين بر مي‏دارد و روزی او بر خداوند است و بر غير اجل شما زندگي میكند و از رزق شما نمی‏ خورد. سكونی مي‏گويد: (با كلمات امام صادق علیه‌السلام غمم رفت. آن گاه فرمود: چه نامی بر او گذاردی؟ گفتم: فاطمه: فرمود:آه آه. سپس دست خود را بر پيشاني‏اش گذاشت و گويا گريه می ‏كرد و فرمود: حال كه او را فاطمه ناميدی به او ناسزا نگو؛ او را (كتك) نزن و نفرينش نكن (چرا كه) اين نام در نزد خداوند با عظمت محترم است؛ و آن نامی است كه خداوند از اسم خود براي حبيبه خود صديقه گرفته است.

 عن السكوني قال: دخلت علي أبي عبد الله  وأنا مغموم مكروب، فقال لي: يا سكوني ما غمك؟ فقلت: ولدت لي ابنة، فقال: يا سكوني علي الأرض ثقلها، وعلي الله رزقها، تعيش في غير أجلك و تأكل من غير رزقك، فسري والله عني، فقال ما سَميْتَها؟ قُلْتُ: فاطِمَةَ. قالَ: آهْ آهْ ثُم وَضَعَ يَدَهُ عَلي جَبْهَتِهِ وَ كَاني بِهِ قَدْ بَكي وَ قالَ: اِذا سَميْتَها فاطِمَةَ فَلاتَسُبها وَلا تَضْرِبْها وَلاتَلْعَنْها. هذَا الاِسْمُ مُحْتَرَمٌ عِنْدَالله عَزوَجَل وَ هُوَ اِسْمٌ اِشْتَق مِنْ اِسْمِهِ لِحَبيبَتِهِا لصديقة  الكافی، ج ۶، ص۴۹؛ بيت الاحزان، ص ۱۲۵

نگاهی گذرا به اسامی فرزندان ائمه علیه‌السلام نشان می‏دهد که همه امامان یک یا چند دخترشان را به نام «فاطمه» نامیده ‏اند. حضرت علی علیه‌السلام که نام مادر و همسرش فاطمه سلام الله عليها بود یکی از دخترانش را نیز «فاطمه» نامیدهاند. ( ارشاد مفید، ج ۱، ص ۳۵۵) برخی از امامان بیش از یک دختر را «فاطمه» نام نهاده ‏اند، که از آن جمله حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام که حداقل نام دو تن از دخترانشان را «فاطمه» نهاده ‏اند. ارشاد، ج ۲، ص ۲۴۴
از سویی ابن جوزی، دانشمند معروف اهل تسنن در قرن هفتم، به هنگام شمارش فرزندان حضرت کاظم 
علیه‌السلام از چهار دختر آن حضرت به نام «فاطمه» یاد کرده است: ۱ ـ فاطمه کبری ۲ ـ فاطمه وُسطی ۳ ـ فاطمه صغری ۴ ـ فاطمه اُخری ( تذکرة الخواص، ص ۳۱۵) علامه مجلسی نیز از «فواطم اربعه» یاد کرده است.[ بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۷] حضرت معصومه سلام الله عليها همان فاطمه کبری است که چون نگینی شهر قم را آراسته است. فاطمه صغری مشهور به «بی بی هیبت» در آذربایجان شوروی در جنوب «بادکوبه» مدفون است. ( بحارالانوار، ج ۴۸، ص  ۳۱۷) گفته میشود که «فاطمه وسطی» در اصفهان مدفون است و برخی تصور کرده‏ اند که «زینبیه» موجود در اصفهان مربوط به ایشان است.[ ارشاد، ج ۲، ص ۲۴۴] هر چند که حضرت موسی بن جعفرعليه السّلام دختری به نام زینب داشته باشد جای تردید است. فاطمه اخری ملقب به «فاطمه طاهره» در رشت مدفون است که در این شهر به خواهر امام مشهور است. بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۷
حضرت فاطمه معصومهسلام الله عليها در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت، زهد و پارسایی، تقوا و راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و یاد خدا از صفات تبار پیامبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم بود، پدران این خاندان همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت بودند و هر یک در انتخاب همسر و تربیت فرزند، توجه کافی مبذول می‏داشتند، همانگونه که رسول اکرم صلّى اللّه عليه وآله وسلّم خدیجه کبری را به همسری برگزید تا به تربیت فرزندانش همت گمارد. او از نخستین ایمان آورندگان به اسلام شد و شخصیت ملکوتی همچون حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها را پرورش داد. ائمه طاهرین علیه السلام نیز به پیروی از رسول اکرم صلّى اللّه عليه وآله وسلّم در انتخاب همسر نهایت دقت را به عمل آوردند، تا فرزند معصومی که پس از آنها به امامت میرسد از مادری پاکدامن و پارسا متولد شود، امام کاظم
علیه‌السلام نیز از این اصل پیروی نمود.
حُمَیده مادر بزرگوار امام کاظم
علیه‌السلام از مهاجران مغرب بود و به پیشنهاد امام باقرعلیه‌السلام به همسری فرزندش امام صادق علیه‌السلام در آمده بود امام صادق علیه السلام درباره مقام والای همسرش که مادر امام کاظم علیه‌السلام شد میفرماید: حُمیده ماننده شمش طلای خالص، از ناپاکی ‏ها و ناخالصی‏ ها، پاک است. فرشتگان او را همواره نگهداری کردند تا به من رسید، به خاطر کرامتی که خدا نسبت به من و حجت پس از من فرزندش امام کاظم علیه‌السلام عنایت فرمود. .اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۷
حُمیده بانویی آگاه و محدّثه بود و احادیثی را که از امام صادقعلیه السلام و دیگران شنیده بود همچون یک راوی مورد اعتماد به مردم نقل میکرد و در واقع یکی از اساتید مجامع علمی بانوان در عصر امام صادق 
علیه‌السلام محسوب می‏شد. وی در حوزه آموزشی خویش با دختری از اهالی مغرب به نام «نجمه» آشنا شد. نجمه علوم اسلامی را از همسر امام صادق علیه‌السلام فرا می‏گرفت و نشانه‏ های عقل و هوشیاری و ایمان به خدا از رفتار و سیره عملی وی مشهود بود.  حُمیده می ‏گوید: روزی که نجمه به خانه ما راه یافت، پیامبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را در عالم خواب دیدم که به من فرمود: (ای حمیده، نجمه را به پسرت موسی علیه‌السلام ببخش و همسر او کن، همانا به زودی بهترین فرد روی زمین از او متولد می ‏شود. من به این دستور عمل کردم و نجمه را همسر فرزندم امام کاظم عليه السّلام نمودم و از او حضرت امام رضا علیه‌السلام به دنیا آمد. اعلام الوری، ص ۳۰۲٫
پس از آنکه خانه حضرت موسی بن جعفر 
علیه‌السلام در مدینه با تولد این دختر، عطری تازه یافت امام هفتم، فرزند را در آغوش گرفت و پس از آنکه در گوش وی اذان و اقامه گفت، او را فاطمه نامید. نجمه، بانوی پرهیزگاری که تقدیر الهی او را از قبایل شمال آفریقا به خانه امام هفتم  آورده بود، از شادی در پوست خود نمیگنجید. چرا که او، پس از افتخارِ مادری علی بن موسی الرضا علیه‌السلام اینک با ولادت فاطمه معصومه سلام الله عليها افتخار و شرافتی افزون یافت.  او هم مثل بسیاری از مردم مدینه، این بشارت امام صادق علیه‌السلام را شنیده بود که در خانه پسرش موسی بن جعفرعليه السّلام دختری به نام فاطمه متولد خواهد شد که شیعیان با شفاعتش، به بهشت می‏روند. فاطمه سلام الله علیها در خانواده ‏ای که همگی از دانایان، فرزانگان و پرهیزگاران عصر خویش بودند، تحت تربیت و ولایت پدر و مادر و برادر معصومش، دانش آموخت و به حدیث و سنت رسول اکرم صلّى اللّه عليه وآله وسلّم تسلط یافت.
شش ساله بود که پدر بزرگوارش به دستور هارون الرشید، دستگیر و به عراق تبعید و زندانی شد و او به خانه برادر دلسوزش امام رضا 
علیه‌السلام منتقل گردید تا غم دوری پدر را کمتر احساس کند. به سال ۱۸۳ هجری قمری ده ساله بود که خبر شهادت پدر را شنید. او و دیگر فرزندان موسی بن جعفرعلیه السلام به خاطر سختگیریهای شدید عباسیان نسبت به فرزندان امیرالمؤمنین علیه‌السلام هرگز نتوانستند در شهادت پدر و پیشوای خویش، مجلس سوگواری برگزار کنند و آشکارا بگریند.  در تمامی این سالها، تنها پناه فاطمه معصومه سلام الله عليها برادر مهربانش امام رضاعلیه السلام بوده در پنج سال فتنه و جنگی که از [سال ۱۹۳ هجری قمری] بر سر جانشینی هارون بر پا بود، مدینه بیشترین خسارت را دید و باز هم سختترین فشارهای سیاسی و تنگناهای اقتصادی، متوجه امام رضاعلیه السلام بود، تا مبادا به عنوان امام و جانشین پیامبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم قیام کند و سپاهی گرد آورد.
با به حکومت رسیدن مأمون [به سال ۱۹۸] زندگی برای خانواده موسی بن جعفر 
علیه‌السلام دشوارتر گردید. تا جایی که سرانجام امام رضاعلیه السلام با اکراه، به خواست مأمون تن دادند و جانشینی ظاهری، او را پذیرفتند. وقتی امام هشتم علیه السلام را در شعبان ۲۰۰ هجری قمری از مدینه به خراسان می‏بردند، خانواده خویش را جمع نمود و به آنها فرمود: این آخرین دیدار ماست من دیگر حرم جدّم را نخواهم دید. و بدین سان، دیگر بار فاطمه معصومه سلام الله عليها به رنج دوری عزیزترین کَسِ خویش مبتلا گردید.
در آغازین ماههای سال ۲۰۱ هجری قمری، فاطمه معصومه سلام الله عليها که در اشتیاق برادر میسوخت از آزادی و امنیت نسبی به دست آمده استفاده کرد و با کاروان خراسان، عازم دیدار برادر گردید. اما چون کاروان به نزدیک ساوه رسید، بیماری سختی آن بانو را از ادامه سفر بازداشت.کاروانیان که به شرافت و منزلت، آن محدثه آل طاها آگاه و برخی از آنان، خویشان وی بودند، در ساوه توقف نمودند و در صددِ مداوای آن حضرت بر آمدند، لیکن او که اندوه دوری از برادر، سخت ناتوانش ساخته بود و احساس میکرد که خزان عمر کوتاهش فرا رسیده است، از اطرافیان در مورد « قم » پرس و جو نمود، چرا که بارها در حدیثی از پدر و جدش شنیده بود که «قم، حرم ما اهل بیت، آشیان آل محمد و پناهگاه شیعیان است، خاک آن مقدس است، اهل آن از ما هستند و ما از آنهاییم.»
گفتند: تا قم، ده فرسنگ فاصله است. فرمودند: پس مرا به قم ببرید. خبر حضور فاطمه معصومه سلام الله عليها در ساوه و بیماری ایشان به قم رسید. بزرگان شهر، از جمله موسی بن خزرج اشعری صحابه امام رضا عليه السّلام به سرعت به ساوه شتافتند تا آن حضرت را به قم دعوت کنند و در قم از ایشان مراقبت و پذیرایی نمایند.  قمی‏ ها شبانگاه به ساوه رسیدند و بامدادان، پس از آنکه بانوان همراه و محارم حضرت، ایشان را در کجاوه نهادند، موسی خود، رسام ناقه را بر دوش و راه قم را در پیش گرفت و در قم نیز، در سرای خویش، میزبانی آن حضرت را عهده دار گردید. مردم قم با شور و شادی از دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم استقبال نمودند. خانه موسی بن خزرج محل آمد و شد و عیادت زنان و مردان دوستدار اهل بیت عليه السّلام  و محدثان و راویان حدیث و جویندگان حکمت و معنویت گردیده بود
معصومه:
لقب «معصومه» را امام هشتم به خواهر گرامی‏شان اعطاء فرموده ‏اند آنجا که می‏ فرماید: مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقمْ کَمَنْ زارَنی: هر کس حضرت معصومه سلام الله عليها را در قم زیارت کند همانند کسی که مرا زیارت کرده باشد. ناسخ التواریخ.  همچنین لقب حضرت «معصومه» را می ‏توان از رویای صادقهای که توسط محقق بزرگواری چون علامه نوری نقل شده استنباط کرد. مطابق این نقل، خود حضرت معصومه سلام الله علیها فرمودند: اَنَا الْمَعْصُومَةُ اُخْتُ الرِّضا علیه السلام من معصومه خواهر امام رضا عليه السّلام هستم. دارالسلام، ج ۲، ص ۱۷۰
کریمه اهل بیت
پدرِ بزرگوار مرحوم آیت‏ الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، بسیار علاقمند بود که به هر طریقی شده، محل قبر شریف حضرت صدیقه طاهره را به دست آورد، برای این مقصود ختم مجرّبی انتخاب کرده، چهل شب به آن مداومت نمود تا شاید به طریقی او را از محل قبر شریف حضرت زهرا سلام الله عليها آگاه فرمایند. شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان استراحت کرد، در عالم رؤیا به محضر مقدس حضرت باقرعلیه السلام  یا حضرت صادق عليه السّلام مشرّف شد. امام عليه السّلام به ایشان فرمود: عَلَیْکَ بِکَریمَةِ اَهْلِ الْبَیْتِ بر تو باد توسل به کریمه اهل بیت.
ایشان به تصور اینکه منظور امامعليه السّلام از «کریمه اهل بیت» حضرت زهرا سلام الله عليها است عرضه داشت:بلی، قربانت گردم، من نیز این ختم را برای همین گرفتم که محل قبر شریف آن حضرت را به صورت دقیق ‏تر بدانم و به زیارتش مشرف شوم.امام عليه السّلام  فرمودند: منظور من قبر شریف حضرت معصومه سلام الله عليها در قم است. سپس اضافه فرمودند: به جهت مصالحی خداوند اراده فرموده است، که محل قبر شریف حضرت زهرا سلام الله عليها برای همیشه از همگان مخفی باشد و لذا قبر حضرت معصومه را تجلیگاه قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها قرار داده است. اگر قرار بود قبر حضرت زهرا سلام الله عليها ظاهر باشد هر جلال و جبروتی که برای آن قبر شریف مقدّر بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت را بر قبر مطهر حضرت معصومه سلام الله عليها قرار داده است. مرحوم آیت الله مرعشی پس از شنیدن این خواب، تصمیم گرفت که رخت سفر بر بندد و به قصد زیارت حضرت معصومه سلام الله عليها رهسپار ایران شود. او بلافاصله مهیای سفر شده با همه اعضای خانواده ‏اش نجف اشرف را به قصد زیارت «کریمه اهل بیت» ترک نمود. به نقل از کریمه اهل بیت، ص ۴۳ ـ ۴۵
القاب دیگر: القاب دهگانه ‏ای از آن بزرگوار نقل شده است که عبارتند از: ۱ ـ طاهره ۲ ـ حمیده ۳ ـ برّه ۴ ـ رشیده ۵ ـ تقیّه ۶ ـ نقیّه ۷ ـ رضیّه ۸ ـ مرضیّه ۹ـ سیّده ۱۰ـ اُخت الرّضا ــ در فرازی از زیارتنامه خطاب به حضرت معصومه سلام الله عليها آمده است: اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهَاالطّاهِرَةُ الْحَمیدَةُ الْبَرَّةُ الرَّشیدَةُ، التَقِیَّةُ الرِّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ؛ یعنی سلام بر تو ای پاک سرشت و پاک روش، ای ستوده، ای نیکوکار، ای بانوی رشد یافته و و پاک و پاکیزه، ای بانوی شایسته و پسندیده. انوارالمشعشین، ج ۱، ص ۲۱۱ در این فراز به هشت لقب از القاب حضرت معصومه سلام الله عليها تصریح شده که هر کدام بیانگر یکی از ابعاد وجودی و ارزشهای والای زندگی درخشان او است.
هر یک از این القاب و صفات، ما را به مقام های عالی و درجات ممتاز معنوی او رهنمون میسازد. شخصیتی که همه ابعاد، روش، منش، فکر و عمل او بر اساس پاکی، صداقت، شایستگی، تفکر و رشد دینی و عرفانی و مورد پسند خدا و رسول و امامان پی ریزی شده بود و در ایشان صفاتی متجلّی گردید که پیام ‏آور مقام عصمت و طهارت اوست و هر یک چون آیینه نشان دهنده جمال و کمال ایشان می‏ باشد.
فرزند پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم
در زیارتنامه‏ ای که در شأن حضرت معصومهسلام الله عليها از امام رضاعليه السّلام نقل شده آمده: دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم دختر فاطمه و خدیجه سلام الله عليها دختر امیرمؤمنان علی علیه السلام دختر حسن و حسین علیهماسلام، دختر ولی خدا(امام کاظم عليه السّلام خواهر ولی خدا حضرت رضاعليه السّلام و عمه ولی خداامام جواد علیه السلام  خوانده شده است. این تعبیرات، تنها بیانگر شرافت خانوادگی نیست، بلکه علاوه بر آن، بیانگر آن است که حضرت معصومه سلام الله عليها از نظر معنوی و مقامات عالی ملکوتی، به راستی فرزند روح و جسم پیامبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و حضرت زهرا و خدیجه کبری سلام الله علیها و امامان معصوم عليه السّلام  است.
شفیعه روز جزا
شیعیان بر اساس ده ها آیۀ کریمه از قرآن مجید و صدها روایت از رسول اکرم صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و ائمه اطهارعلیه السلام اعتقاد راسخی به شفاعت پیامبران و امامان و مقربان درگاه احدیت دارند. در روز قیامت بالاترین جایگاه شفاعت از آن رسول‏الله صلّى اللّه عليه وآله وسلّم می‏باشد که قرآن کریم از آن به «مقام محمود» تعبیر نموده.[ اسراء، ۷۹] همچنین نوید گستردگی و وسعت شفاعت به ایشان داده شده آنجا که می‏فرماید: وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی. ضحی، ۵  بعد از رسول گرامی اسلام صلّى اللّه عليه وآله وسلّم دو تن از خاندان آن حضرت شفاعت گستردهای دارند که بسیار وسیع است.
۱ ـ حضرت فاطمه زهراسلام الله عليها ۲ ـ حضرت فاطمه معصومهسلام الله عليها: در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله عليها همین بس که شفاعت، مهریه حضرت زهراست و به هنگام ازدواج آن حضرت، جبرییل امین، طاقه ابریشمی از جانب پروردگار آورد که در روی آن نوشته بود «خداوند مهریه، فاطمه زهرا را شفاعت گنه کاران از امت محمد صلّى اللّه عليه وآله وسلّم قرار داد.»
حضرت زهرا سلام الله عليها به هنگام شهادت فرمود:این قطعه حریر را با او همراه سازند چون در روز قیامت این سند شفاعت را به دست میگیرم و برای گنهکاران از امّت پدرم شفاعت می‏کنم.[ .اخبار الدول و آثار الاول، ص ۸۸، این حدیث را احمد بن یوسف دمشقی قرمانی از طریق اهل سنت روایت کرده است. از طریق اهلبیت روایت فراوانی داریم که بهشت و شفاعت، جزو مهریه حضرت زهرا سلام الله عليها می‏ باشد. بحار، ج ۴۳، ص ۱۰۵
بعد از صدیقه طاهره، از جهت گستردگی شفاعت هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه سلام الله عليها دخت موسی بن جعفرعلیه السلام نمی‏رسد. امام صادق عليه السّلام در این رابطه می‏فرماید: بانویی از فرزندان من به نام دختر موسی عليه السّلام  در آنجا (قم) رحلت میکند که با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند. بحار، ج ۶۰، ص ۲۱۶ در فرازی از زیارتنامه ‏اش میخوانیم: یا فاطمةُ اِشْفعی لی فی الْجَنَّةٍ«ای فاطمه ـ معصومه ـ در بهشت برای ما شفاعت کن.»
نقل حدیث
از ویژگی های حضرت معصومهسلام الله عليها این بود که به علوم اسلامی آگاهی داشت و آن را برای دیگران و آیندگان نقل می‏ کردند ایشان از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل میکنند که فرمود:از رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم شنیدم فرمود: هنگامی که به معراج رفتم، وارد بهشت شدم، در آنجا قصری از دُرّ سفید میان خالی دیدم، که درِ آن قصر، به دُرّ و یاقوت آراسته شده بود، و بر آن در، پرده‏ای آویخته بود، سرم را بلند کردم، دیدم بر روی آن نوشته شده: لا اِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، عَلِی وَلِی القَوْمِ :خدایی جز خدای یکتا نیست، محمد رسول خدا است، علی رهبر قوم است. بر پرده نگریستم دیدم نوشته شده بَخٍ بَخٍّ مَنْ مِثْلُ شیعَةِ عَلِی؟به به! چه کسی همانند شیعه علیعليه السّلام (دارای مقامات عالی) است؟وارد آن قصر شدم، در میان آن، قصری از عقیق سرخ میان خالی دیدم، دارای دری از نقره، آراسته به زبرجد سبز بود و بر آن در، پرده‏ای آویخته بود، سرم را بلند کردم، دیدم بر روی آن در چنین نوشته شده: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، عَلِی وَصِی الْمُصْطَفی :محمد رسول خدا است، علی وصی مصطفی صلّى اللّه عليه وآله وسلّم است.سپس دیدم در آن پرده چنین نوشته بود:بَشِّرْ شیعَةِ عَلِی بِطیبِ الْمَولَد :شیعه علیعليه السّلام را مژده بده که پاکزاد است.در میان آن قصر رفتم، دیدم قصر دیگری از زمرّد سبز میان خالی است که زیباتر از آن ندیده بودم، دارای دری از یاقوت سرخ، آراسته به دُرّ بود، پرده‏ای بر آن آویخته بود، سرم را بلند کردم دیدم روی آن پرده چنین نوشته شده است: شیعَةُ عَلِی هُمُ الْفائِزونَ شیعیان علیعليه السّلام کسانی هستند که رستگار می ‏باشند… بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۶۶ و ۶۷٫

در حدیث دیگری فاطمه معصومهسلام الله عليها دختر امام کاظمعليه السّلام و از فاطمه دختر امام صادقعليه السّلام و او از فاطمه دختر امام باقرعليه السّلام  و او از فاطمه دختر امام سجادعليه السّلام  و او از فاطمه دختر امام حسینعليه السّلام و او از زینب دختر علیعليه السّلام  و او از فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرد که رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود:اَلا مَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ شَهیدَا :آگاه باشید کسی که با حب آل محمد از دنیا رفت شهید از دنیا رفته است!
زیارتنامه مخصوص
یکی از خصوصیات استثنایی حضرت معصومهسلام الله عليها زیارتنامه‏ ای است که حضرت رضا عليه السّلام در شأن او صادر فرموده است. علامه مجلسی(ره) از بعضی کتب زیارات، از علی ابن ابراهیم و او از سعد اشعری قمی نقل میکند که گفت:در محضر امام رضاعليه السّلام بودم، به من فرمود: ای سعد از برای ما در نزد شما (در قم) قبری وجود دارد. سعد عرض کرد: قربانت گردم آیا مقصود شما قبر فاطمه دختر موسی بن جعفرعلیه السلام است؟ امام رضاعليه السّلام فرمود: نَعَمْ مَنْ زارَها عارفَا بَحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ:آری کسی که با معرفت به شأن او، او را زیارت کند، بهشت از برای اوست
واسطه فیض الهی
انسان در اثر عبادت و بندگی خداوند متعال می‏تواند مظهر اراده حق و واسطه فیض الهی گردد، این ثمره عبودیت و اطاعت کامل از ذات اقدس الهی است. در حدیث قدسی می‏ فرماید: ای فرزند آدم… مرا اطاعت کن تا تو را چنان نمایم که (به عنایت من) هر آنچه را اراده کنی همان شود. مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۹۸
امام صادقعلیه السلام می‏فرماید:اَلْعُبُودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُها الرُّبُوبِیَّة :بندگی خداوند گوهری است که نهایت و باطن آن فرمانروایی بر موجودات است.[ مصباح الشریعه، باب ۱۰۰، (نقل از میزان الحکمه).
اولیاء الهی در راه بندگی و اطاعت، گوی سبقت را از دیگران ربوده و این راه را خالصانه پیموده ‏اند آنها هم در زندگی پر برکت خویش و هم بعد از آن، منشاء کرامت و عنایاتی بودهاند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگی آنها است. از دیر زمان آستانه مقدسه حضرت معصومهسلام الله عليها منشاء کرامت و عنایت ربانی بوده است و چه قلب‏های نا امیدی که سرشار از امید به فضل و کرم الهی شده و از درگاه پر فیض این کریمه اهل بیت با دلی شاد برگشتهاند. این‏ها همه، نشانه بزرگی و عظمت روح آن بانوی بزرگوار است.
علم حضرت معصومه سلام الله علیها
عصر امام کاظم عليه السّلام بود. روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ به سئوالهای خود، به مدینه وارد شدند تا به محضر امام کاظمعلیه السلام برسند، آن حضرت در مسافرت بود، نظر به اینکه آنها ناگزیر به مراجعت بودند، پرسشهای خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم عليه السّلام تحویل دادند تا در سفر بعد جواب آنها را دریافت نمایند. هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه سلام الله عليها پاسخ پرسش های آنها را نوشته و آماده کرده است.
آنها شادمان شدند و پاسخ ها را دریافت کردند و به سوی وطن رهسپار شدند، در مسیر راه به امام کاظمعليه السّلام برخوردند و ماجرا را به عرض آن حضرت رساندند، امام کاظم عليه السّلام آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه کرد، پاسخ های حضرت معصومه سلام الله عليها را درست یافت. سه بار فرمود: فَداها اَبُوها؛ پدرش به فدایش باد. حضرت معصومه سلام الله علیها فاطمه دوم، نویسنده محمد محمدی اشتهاردی، ص ۱۳۳٫
در داخل حرم مطهر و در زیر گنبد علاوه بر حضرت معصومه سلام الله علیها پنج تن از بانوان اهل بیت علیه السلام آرمیده ‏اند که عبارتند از: ۱ ـ میمونه، دختر موسی مبرقع و نوه امام جواد عليه السّلام  ۲ ـ امّ محمد، دختر موسی مبرقع و نوه امام جواد عليه السّلام  ۳ ـ امّ قاسم، دختر علی کوکبی  ۴ ـ امّ اسحاق فرزند موسی مبرقع  ۵ ـ امّ حبیب نوه امام رضا عليه السّلام
طبق گزارش تاریخ قم در قرن سوم هجری دو قبه به جای گنبد فعلی بوده که قبّه اوّل بر فراز قبر مطهر حضرت معصومه و قبور امّ محمد و امّ اسحاق قرار داشت.و قبه دوم بر فراز قبور امّ حبیب، امّ اسحاق و میمونه قرار گرفته بود تاریخ قم، ص ۲۱۴ با توجه به اینکه گروهی از بانوان خاندان عصمت و طهارت در این بقعه شریفه در کنار حضرت معصومه سلام الله عليها آرمیدهاند از زیارت آنان نیز نباید غفلت کرد و حداقل به نیت زیارت همه آنها باید گفت:اَلسَّلامُ عَلَیکُنَّ یا بَناتِ رَسُولِ اللّهِ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ
بعد از زیارت چهارده معصوم عليه السّلام، برای زیارت حضرت معصومه سلام الله عليها ترغیب و تشویق فراوانی صورت گرفته است. در پاداش زیارت زایران حضرت معصومه سلام الله علیها تعبیرات ارزشمندی چون؛ اهل بهشت، بهشت از آنِ اوست و بهشت بر او واجب است، وارد شده و ارزش زیارت آن کریمه اهل بیت، معادل بهشت و همسنگ زیارت امام هشتم عليه السّلام قرار داده شده است. امام رضاعليه السّلام می‏فرماید: مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ هر کس او را زیارت کند بهشت از آنِ اوست عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۷۱٫
امام جوادعليه السّلام فرموده ‏اند: مَنْ زار عَمَّتی بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّةُ، هر کس عمه ‏ام را در قم زیارت کند بهشت از آنِ اوست. کامل الزیارات، ص ۳۲۴ همچنین امام صادقعلیه السلام میفرماید:اِنَّ لِلّهِ حَرَمَا وَ هُوَ مَکَّةُ وَ لِرَسولِهِ حَرَمَا وَ هُوَ الْمَدینَةُ وَ لِاَمیرِ الْمُؤمِنیینْ حَرَمَا وَ هُوَ الْکُوفَةُ وَ لَنا حَرَمَا و هُوَ قُمْ وَ سَتُدْفَنُ فیهِ اِمْرَأَةٌ مَنْ وُلْدی تُسَمّی فاطِمَةُ مَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.خدا را حرمی است و آن مکه است، رسول خدا را حرمی است و آن مدینه است، امیر مؤمنان را حرمی است و آن کوفه است اهلبیت را حرمی است و آن قم است. به زودی بانویی به نام «فاطمه» از فرزندان من در آنجا دفن می ‏شود که هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب می‏ شود.راوی می‏ گوید: امام صادقعليه السّلام این سخن را زمانی فرمود که هنوز مادر حضرت موسی ‏بن جعفر او را به دنیا نیاورده بود. تاریخ قم، ص ۲۱۴، بحارالأنوار ج ۴۸ ص ۳۱۷
باز هم از امام صادقعليه السّلام روایت شده است:اِنَّ زیارَتَها تُعادِلُ الْجَنَّةَ زیارت حضرت معصومه همسنگ بهشت است.[ تاریخ قم ص ۲۱۵] همچنین امام صادقعليه السّلام فرمودند: تُقْبَضُ فیها اِمْرَأَةٌ هِی مِنْ وُلْدی وَاسْمُها فاطِمَةُ بِنْتُ مُوسی تُدخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتُنا الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ :در قم بانویی که از فرزندان من است و نام گرامیش فاطمه دختر موسیعليه السّلام است، رحلت می‏کند با شفاعت او همه شیعیان و (چنانچه شرایط شفاعت را داشتند) وارد بهشت میشوند. بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۲۸
امام رضاعلیه السلام خطاب به سعد بن سعد احزم میفرماید: یا سَعْدُ! مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ او «هُوَ مِنْ اَهلِ الْجَنَّةِ»ای سعد! هر کس او را زیارت کند بهشت از آنَ اوست و یا «او اهل بهشت است». مجالس المؤمنین؛ ج ۱، ص ۸۳٫  باز هم از امام رضاعليه السّلام وارد شده است: مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی یعنی هر کس حضرت معصومه سلام الله عليها را در قم زیارت کند همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد. ناسخ التواریخ، ج ۳، ص ۶۸
هم ایشان است که می‏فرمایند:هر کس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در ری یا خواهرم را در قم زیارت کند که همان ثواب زیارت مرا در مییابد. زبدة التصانیف، ج ۶، ص ۱۵۹، از این حدیث مرتبه حضرت حمزة بن موسی بن جعفرعليه السّلام که در حضرت عبدالعظیم مدفون می باشد، نیز روشن میشود.
نخست اشتیاق دیدار در دل احساس می ‏شود، آنگاه انسان از کسب و تجارب چشم میپوشد به موانع سفر و مشکلات دست و پا گیر زندگی اعتنا نمی‏ کند و آهنگ سفر می‏ نماید. برای پیمودن راههای دور و دراز مهیا میشود و ساز و برگ سفر را آماده می‏ سازد و به امید گوشه چشمی از محبوب به سوی کعبه مقصود عزیمت میکند.
مهمترین گامی که یک زائر بر می‏دارد تلاش بی امان برای اصلاح خویشتن است. او می‏کوشد که خود را از هرگونه عیب و نقصی پاک سازد و زنگار گنه را با اشک ندامت بزداید، تا شایسته دیدار یار شود.زائر با تمام قدرت در تقویت کمالات خویش میکوشد تا در حریم یار مَحْرَم شود. او همچنین دشت و صحرا را پشت سر میگذارد، خطرات سفر را به جان می‏خرد تا خود را به شهرِ یار برساند، از همه می‏برّد تا به یار بپیوندد. کوله بارش را بر زمین می ‏نهد و سر به آستان محبوب میگذارد، اشک شوق چون سیل از دیدگانش فرو میریزد. و آنگاه چشمانش پر فروغ می‏گردد، آتش محبت زبانه میکشد، هر چه تلاش می‏ کند که شرط ادب به جای آورد و از دور عرض ارادت نماید، دل اجازه نمی‏دهد و شور نمیگذارد، سرانجام شور نشأت گرفته از شعور او را به کنار ضریح می ‏کشاند.
سعی میکند که صورتش را بر ضریح نگذارد که گَرد گناه بر چهره‏اش نشسته و تیرگی گناه بر رویش سایه انداخته است ولی بارقه امید بر دلش نور افشانی می‏کند و نوید و رحمت پروردگار بر سرش بال میگستراند با یک دنیا امید صورت بر ضریح می ‏گذارد و باران اشکش جاری میشود و زیر لب زمزمه میکند: بَلْدَةٌ طَیَّبَةٌ وَ رَبٌّ عَفُورٌ. سبأ، ۱۵  آنگاه تصمیم جدی به انجام خیر در تمام سلولهای مغزش نقش می‏ بندد و دلش به مغفرت خداوند غفور گواهی میدهد و خود را شایسته دیدار یار میبیند و در انتظار عنایت محبوب مینشیند که گرامی داشتِ مهمان، سیره این خاندان است. کریمه اهل بیت، ص ۱۳۵

مقام علمى حضرت معصومه سلام الله علیها
حضرت معصومه سلام الله علیها در خاندانى که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقى بودند, نشو و نما یافت. پس از آن که پدر بزرگوار آن بانوى گرامى به شهادت رسید, فرزند ارجمند آن امام یعنى حضرت رضاعليه السّلام عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز متکفل گردید. در اثر توجهات زیاد آن حضرت هر یک از فرزندان امام کاظمعليه السّلام به مقامى شامخ دست یافتند و زبانزد عام و خاص گشتند. ابن صباغ مالکى در این باره گوید: (هریک از فرزندان ابى الحسن موسى معروف به کاظم فضیلتى مشهور دارد.)( الفصول المهمه, ص ۲۴۰) همچنین محدث اربلى در این زمینه مى‌نویسد: "براى هر یك از فرزندان ابى الحسن موسىعليه السّلام فضیلت و منقبتى معروف وجود دارد."
كشف الغمه، ج ۳، ص ۳۰

آنچه مسلم است این كه در میان فرزندان امام كاظمعليه السّلام بعد از حضرت رضاعليه السّلام حضرت معصومه سلام الله عليها از نظر علمى و اخلاقى، والا مقام‌ترین آنان است. این حقیقت از اسامى و القاب و تعریف‌ها و توصیفاتى كه ائمه اطهار علیهم السلام از وى نموده‌اند، هویداست. و با توجه به این حقیقت كه ارتباط تنگاتنگ و غیر قابل انفكاكى میان تهذیب نفس و طى مدارج اخلاقى و عرفانى و حصول علوم اصیل الهى و حكمت وجود دارد، مى‌توان به رتبه و مقام علمى غیرقابل توصیف حضرت معصومه سلام الله عليها پى برد و به این نكته واقف گشت كه ایشان نیز چون حضرت زینب سلام الله عليها عالمه غیر معلمه بود.