
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
علی سیفی
-
جلال ابراهیمی
-
غلامعلی جندقی ( رجبی )
-
محمدرضا تورجی زاده
-
حاج سيد مجتبي علمدار
-
سید رضا حسینی در افشان
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی

![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
بار سنگین فراق عشق، پیرت کرده است صبرت ای روح بصیرت! بینظیرت کرده است مثـل دریـا بودی اما در مسـیر این سـفر گریهها بر رأس روی نی کویرت کرده است |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
خـیزران آمد و بر مهـبط یارب زده شد تـازیـانـه عـوض گـفـتـن یـا اَب زده شد اُسکتوا ضربه شد و بر دهن دشمن خورد مثل آن ضربه که یک روز به مرحب زده شد |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
پس از حسین، جهان بر سرش خراب شده برای حـفـظ حـرم، زینب انتخـاب شده ز عصر روز دهم در وداع جانسوزش به خون تشنهلبی، معجرش خضاب شده |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها با سر مطهز برادر در کوفه
میروی نـیـزهنـشـیـنم کمی آهسته برو تا تو را سـیـر بـبـیـنم کمی آهـسته برو از رد بـوسۀ من نـیـزهنـشـینت کـردند اسبها رد شده و نقـش زمـینت کـردند |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
کوفه را تسخیر کردم با نَفَسهای علی در منِ زینب تـجـلّی کـرده آوای عـلی خطبهای خواندم به لحنِ فاتحِ خیبر سپس فتح کردم کوفه را با لحنِ گویای عـلی |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
واردِ کـوفـه شـدم با هـیـبـتی که داشـتم یـادم آمـد از پـدر بـا عـزّتی که داشـتـم روزگاری جایگاهی داشتم در بینِ شهر واردِ کـوفـه شـدم با غـربـتی که داشـتم |
![]() |
![]() |
برداشتی آزاد از خطبۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
ای اهـل کـوفه اشک شـما باد مـسـتدام بـا ایـن خـیـانـتی که نـمـودیـد بـر امـام نامـه نـوشـتـهاید بیا ای حـسـین و بعـد شد کـشـتـنش برای شـما بـد ترین مقـام |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
یکتنه در کـربلا غوغا به راه انداخته تـیغِ بُـرّان است، یا زینب نگـاه انداخته با کلامش تیغِ حیدر را برون کرد از نیام دشـمنـش تـسلیم گردیده، سـلاح انداخته |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت سیدالشهدا علیهالسلام
آنـان که مـاه را به سـر نـیـزهها کـنند بـر خـانـدان وحـی مـدارا کـجـا کـنند عریان به خاک مانده عزیز ابوتراب حـقـش نـبـود پـیـکـر او را رها کـنند |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه ( ترجمه ای از خطبۀ حضرت)
پای بر بال ملائک، گفت: ساکت کوفیان! دخـتر شیرِ خـدایم؛ گوش بسـپارید: هان! کوفیان من دُخت زهرا و عـلیام، زیـنبم سر بیاندازید پائـین! کـور باید چـشمـتان |
![]() |
![]() |
مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
وقـتی بـرای عـشـق انگـشـتـر نمانده یعـنی که عـباس و عـلی اکبر نمانده حالا تـویی بـانـو نبـردت فـرق دارد این بیـشۀ خـونین که بیحـیدر نمانده |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها با سر مطهر امام علیهالسلام
هرچه دارم نذرِ تو اِی ثروت عالَمْ حسین چند دِرهم خرج شد تا شد تنت دَرهم حسین رفتی و بیتو شدم همراهِ نا مَحرم حسین تازیانه شد جوابم هرکجا گفتم ... حسین |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها با سر مطهر امام علیهالسلام
زیـبـا هـلال یک شـبه، ای سایـۀ سـرم بـالا نـشـسـتـهای مـرا مـیکـنـی نـگـاه عـالـم هـمـه پـنـاه به نـام تـو مـیبـرنـد حالا ببین که خواهـر تو گـشته بیپـناه |
![]() |
![]() |
ترجمه ای از خطبۀ حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه
مـن از نـواحـی «الـلـهُ نـور» مـیآیـم مـن از زیـارت سـر در تـنـور میآیـم مـن از مـشـاهـدهٔ مـسـجـدالـحـرام وفـا من از طـواف حـریـم حـضـور میآیم |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها هنگام ورود به کوفه
سلام ای شهر کوفه شهر حـیدر مـنـم بـنـت عـلی و بـنت کـوثـر |
![]() |
![]() |
ورود کاروان اسرای اهل بیت به کوفه ( مدح و مرثیۀ حضرت زینب)
بازار کوفه از چه رو در ازدحام است زخـم زبـان بر زخم کهـنه الـتـیـام است |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر مطهر برادر در کوفه
ای که فـراز نـیـزه تو را آشـیـان شده بنگر مرا که ناقـۀ عـریـان مکان شده حـرفی که نه! اشارهای حتی نمیکنی! از آن زمان که هم سخنت خیزران شده |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر مطهر برادر در کوفه
خواهرت تفـسیر کرد آیات قـرآن تو را سنگ خوردم تا نبـینم سگ باران تو را چند شب پیشم نبودی گیسویت آشفـته شد بعد من کی شانه زد موی پریشان تو را؟! |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع و مصائب ورود اهل بیت به شهر کوفه
خـبر پیچـیـد تا کامل کـند دیگر خبرها را خبر داغ است و در آتش میاندازد جگرها را غـروبی تلخ، بادی تلـختر از دور میآمد که خم میکرد زیر بار اندوهش کمرها را |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر مطهر امام
خواستم جانـم زره باشد برایت، دیر شد حلقههای زخم از پا تا سرت زنجـیر شد منعکس شد رنگ خونت در غروب آفتاب قلب مجروح تو هم خورشید این تصویر شد |