
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
علی سیفی
-
جلال ابراهیمی
-
غلامعلی جندقی ( رجبی )
-
محمدرضا تورجی زاده
-
حاج سيد مجتبي علمدار
-
سید رضا حسینی در افشان
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی

![]() |
![]() |
مصائب شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
شب است و دشت، هیاهوی مبهمی دارد ستارهسوخـتهای، صحبت از غمی دارد شب است و بر لب شطّ فرات، زمزمهایست به پای نخـل که گـیـسوی درهـمی دارد |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
با اینکه تـشـنهاند ولی از غـم حـسـین دیگر به شام ظهر عطش حرف آب نیست دلـسـوز مـردهای حـرم بـود زیـنب و زین پس دلی به غصه زینب کباب نیست |
![]() |
![]() |
مصائب شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
اولـیـن شـام جـدائـیسـت خـدا میدانـد داغ هـا نـا متـنـهاهـیست خـدا میدانـد کـس نـدانـد بجـز از حـیّ تعـالی آنشب حال هـاشان چه حـالیست خـدا میداند |
![]() |
![]() |
ترسیم حالات حضرت رقیه در غروب عاشورا و شهادت سیدالشهدا علیهالسلام
از خـاک عـطـر نـم نـم بـاران بلند شد از جای خود به شوق فـراوان بلند شد یک مشت آب هـدیه برای رباب بُرد کم کم صدای خـنـدۀ طـفـلان بـلـند شد |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب در شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
ز خوناب جگر، دریا کنم چشمتر خود را مگر پیدا کنم در این یَم خون، گوهر خود را برم تا یادگار از این گل پرپر شده با خود سزد از خون او رنگین کنم موی سر خود را |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
شرار و زلـزله بر عـرش داور افتاده به فرش شورش وغوغای محشر افتاده محـیـط کـربـبـلا پُر شدهست از صیاد ز تـیر حـرمـله هـرسو کـبـوتر افـتاده |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع عصر روز عاشورا و شهادت سیدالشهدا علیهالسلام
خـزانِ غـم به صفـای بهـار افـتـاده نهـیب شعـله به آن لاله زار افـتـاده و در مقابل شهـزادهها و اهل حـرم گذار نـیـزه به چـشمان یـار افـتـاده |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع عصر روز عاشورا و شهادت سیدالشهدا علیهالسلام
خـاک زمـانـه بر سر سـیـنـهزن حـسین خون مثل چشمه بود روان از تن حسین لب تشنه ماند و آه که سیراب گشته بود حتی در آن زمان فـرس دشـمن حـسین |
![]() |
![]() |
ترسیم مصائب غروب عاشورا و شهادت سیدالشهدا علیهالسلام
روی نیزه چه پریشان شده خورشید خدا رحم کند دختری حنجر خونین تو را دید خدا رحم کند روی دستان پدر رفت که سیـراب شود ناگهان مادری از واقعه پرسید خدا رحم کند |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام
سایۀ رأس تو تا بـر سرم ای یار افتاد آسمان از غم تو بر سرم ای یار افتاد لشکر کـوفه ببین بر غم من میخندند گل افـسردۀ تو بین دو صد خار افـتاد |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام
صد هزاران روضه داری بیشتر سرّ مگو حق در آغوش تو گریان و تو در آغوش او سجدهای با صورت از زین کردهای در قتلگاه هم تیمم کردهای با خاک هم با خون وضو |
![]() |
![]() |
مصائب شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
اشکی مرا به شامِ مصیبت نمانـده است چشمی تو را در این شبِ غربت نمانده است |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب در شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
یا اخا شام غـریـبان تو، حـالم زار است اینهمه کودک و، تنها چه کنم، دشوار است |
![]() |
![]() |
ترسیم حالات حضرت رباب در شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
باز در خلـوت خود شام غـریبان دارد چـشمهایش خـبر از بـارش باران دارد بیخود از خود شده و نادعلی علی سر داده مثل هـاجر به خـدا سر به بیـابان دارد |
![]() |
![]() |
ارسال سر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام به کوفه ( خروج اهل بیت از کربلا)
میبرد شب روی دستانش سر خورشید را در فـلق جا میگذارد پیکـر خورشید را یک بیابان زخم در راهست و با خود میکشد روی خارستانی از غم دختر خورشید را |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع و مصائب در غروب روز عاشورا
مـادری گـفت بُـنیَّ؛ غـزلی ریخـت بهم و ردیف " سر " اولاد علی ریخت بهم خواهـری که قـد و بـالای بـرادرهـایش هـمۀ دلخـوشیاش بود، ولی ریخت بهم |
![]() |
![]() |
مصائب شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
امشب به آسمان حـرم یک ستاره نیست جز صبر بر بنات علی راه چاره نیست دیشب عـلـی اکـبـر اذان گـفت در حـرم امـشـب مـؤذّن نـبـوی در مـنـاره نیست |
![]() |
![]() |
مصائب عصر عاشورا و شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
در کـنـگـرۀ عـرش فـرو ریخـت بنـاها تا از نـفـس افـتـاد جـگـر گـوشۀ طـاها بر خـاك تـنـی مـانـد، كه آیـات مـقـطـع برنیزه سری رفت، كه الشمس ضحیها |
![]() |
![]() |
ترسیم وقایع و مصائب در غروب روز عاشورا
آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد بغضی میان سیـنۀ من جا گرفت و بعد وقـتی که اسـب تـو بـدون تو بـازگـشت این دخـتـرت بهـانـه بـابـا گـرفت و بعد |
![]() |
![]() |
مصائب شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
بیش از ستاره زخم و، فلک در نظاره بود دامان آسـمـان ز غـمـش پُـر سـتاره بود لازم نـبـود آتـش سـوزان بـه خـیـمـههـا دشـتی ز سـوز سیـنه زینب شـراره بود |