
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
علی سیفی
-
جلال ابراهیمی
-
غلامعلی جندقی ( رجبی )
-
محمدرضا تورجی زاده
-
حاج سيد مجتبي علمدار
-
سید رضا حسینی در افشان
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی

![]() |
![]() |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ( شب نوزدهم )
امشب از محراب خون، شوق سفر دارد علی خلوتی خوش با خدا، شب تا سحر دارد علی با خدا نجوای او «فُزْتُ و رَبِّ الکعبه» است در شب قدری که فرصت تا سحر دارد علی |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ( شب نوزدهم )
چو بر آیینۀ خورشید میشد بغض شب پیدا به نبض سینۀ مهتاب دیدم تاب و تب پیدا دریغا! صبح فردا از «غم بدرود» خواهد شد غمی سنگین به دلهای یتیمان عرب پیدا |
![]() |
![]() |
ترسیم حالات امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در شب نوزدهم
کس نمیداند چها بر قلب مولا میگذشت لحظههای آخرش با یاد زهرا میگذشت |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ( شب نوزدهم )
همین که تیغ بَر سر بر جبین خورد میانِ خانهاش زینب زمین خورد نه تـیـغ ایـنـقـدرهـا زوری ندارد غلط گفتم که میخی آتشین خورد |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ( شب نوزدهم )
سهـلتر سادهتر از قـافـیهای باخـتیاش ننگ بادا به تو ای دهر که نشناختیاش چه برایش به جز اندوه و ملال آوردی جان او را به لبش شصت و سه سال آوردی |
![]() |
![]() |
زبانحال امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در شب نوزدهم
رکعت اول، نـمازش با سلامت خـتم شد رکعت دوم، رکوعش تا قـیامت ختم شد گشته تـیغ آهـنـین، سهـم سرِ شـیـر خـدا وایِ من درهم شکست یکباره، أرکانُ الهُدی |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ( شب نوزدهم )
از داغِ تو شد قـرآن یکـبـاره دچار تب محراب، قدَش خم شد از واقعهٔ آن شب شمـشـیر فـرود آمد آنجا که نمیبایـست بر ساحـت عـلم حق، بر کـالـبد مکـتب |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام
حرمت کهف وری یا که بهشت دگر است گرد و خاک ره تو اختر و شمس و قمر است |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
بر هر کسی که ساقی کوثر امام نیست عـالم به نـام او بـشود هم، به کام نیست در پیـشگـاه حـضـرت حـیـدر بـرای ما بـالاتـر از مـقـام گـدایـی مـقـام نـیـسـت |
![]() |
![]() |
شرح حال امیر المؤمنین در شب نوزده رمضان
شیر را در چشم اهل روضه بیمقدار کرد با کمی نان و نمک شیر خُدا افطار کرد از سر سفره پس از صرف سه لقمه پا کشید لب نزد دیگر؛ اگرچه دخترش اصرار کرد |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در شهادت پدر
با ضربتی تـمامِ تنت سرخ گشته است بابایِ خـستهام! بدنت سرخ گشته است فوّاره زد ز فـرقِ سرت خـون تـازه و سر پنجههای بت شکنت سرخ گشته است |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
ای چـراغ سـحـر خـسـتـه دلان ای دعـای دل بـشـکـسـتـه دلان مـاهِ تــابـیــده بـه هــر ویــرانـه آشـنـا بـا هـمـه، خـود بـیـگـانـه |
![]() |
![]() |
مناجات شب قدری و شهادت مولا علی علیه السلام
سـاقی بریـز بـاده که تـازه گـلـو کـنـی شرمنـده آمـدم که مـرا زیر و رو کنی پیمان شکن شدم سرِ این نفس، حق توست من را مؤاخذه سرِ این خُلق و خو کنی |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
نـدیـده غــیـر خــدا اول زمــانـش را نـرفـتـه غـیـر نبی اوج آسـمانـش را |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در شهادت پدر
بغض کرده چشمهایم از نگاهت بیشتر غربتت امشب شده هی سد راهم بیشتر بوی مـادر میدهد امشب تمام خـانهام چـادرم؛ سـجـادهام؛ شال سیاهـم بیشتر |
![]() |
![]() |
شرح حال امیر المؤمنین در شب نوزده رمضان
آن شب دوباره رفت پشت در به هم ریخت با روضههای حضرت مادر به هم ریخت آیات کـوثـر را فـراوان خواند آن شب از اول شب ساقی کـوثر به هم ریخت |
![]() |
![]() |
مدح و شهادت مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام
دریـا شدی و در غـم دریـا گـریـستی هر شب به یـاد مـاتـم زهـرا گریستی سی سال زندگی تو اینگونه طی شده یا غصه خوردی از غم او یا گریستی |
![]() |
![]() |
زبانحال امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از شهادت
رها از رنج هجران و غم دنیا شدم زهرا سرم بشکست و غرق خون ز سر تا پا شدم زهرا میان سجدهام وا شد گره از کار و بارِ من نبودی تا ببینی از فراغت، تا شدم زهرا |
![]() |
![]() |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در شهادت پدر
امشب نمیشد مات چشمان تو باشم مـات نـگـاه تـو پـریـشـان تو بـاشـم بغضم گرفته بوی مادر میدهی باز انـگـار بـایـد سـوگ پـنهـان تو باشم |
![]() |
![]() |
شرح حال امیر المؤمنین در شب نوزده رمضان
کمی نان و نمک خورد و همین شد سهمِ افطارش نمک میخورد بر زخم دلِ از زخم سرشارش گلویش بود اسیرِ استخوان و خار در چشمش لبش را میگَزید از دردهای «حیدر آزارش» |