- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
مـا سـائـل لـطـف فـراوان خـدیـجـه از کـودکی خـوردیم از نان خدیجه در راه دین داده همه دار و ندارش اسـلام شـد مـدیـون احـسـان خدیجه |
مدح و وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
ای هـمـسـر با غـیـرت طـاهـا خـدیجه ای شـأن تـو بـالاتـر از بـالا خـدیـجـه روح بــلـنـدت اوج اَوْ اَدْنــا خـدیـجــه تو دائـم الْاِنـفـاق هـسـتـی یـا خـدیـجـه |
مدح و وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
سنـگ صبـور قـلـب طـاهـایی خدیجه آرامـش پـیـغـمـبـر مــایــی خــدیـجــه کِی می رسد دست کسی بر رتـبۀ تو؟ از بـس که بـالایـی و والایـی خـدیجـه |
مدح و وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
وقتی كه چشم خلق خـدا ناسپـاس بود تنها خدیجـه بود كه گـوهـرشناس بود تا سر نهد به پای رسول امیـن ز شوق در بـارگـاه عـشـق پُر از الـتماس بود |
مناجات ماه رمضانی با خداوند کریم
خداوندا کرم کردی مرا بسیار بخـشیدی خطا کردم ولی با لطف خود هربار بخشیدی گنهکاران عالم حال من را خوب می فهمند گدای خسته را با روی خوش ای یار بخشیدی |
مناجات و توسل به امام زمان عج الله تعالی فرجه
زیباتر از دعا و عـبادت چه لـذتی ست بـالاتــر امــان الـهــی چـه عـزّتـی ست درمـان درد هـای تـمـام جهان دعـاست الحق گـدای اهل منـاجـات قـیـمـتی ست |
مناجات با خدا
کی ام من گـنـه کار بی بنـد و باری ذلـیـلـی؛ خطا پیشه ای؛ شـرمساری گـرفـتــار و آلــودۀ هــر گـنــاهــی سیـه نامـه ای سرکـشـی؛ نـابکـاری |
مناجات با خدا
به این طریق خدایـی؛ کسی کجا بکند که مـا خـطا بـنـمـایـیـم او عـطا بکـند نه بندگی نه رفاقت نه عـاشقی کردیم برای کـار نکـرده چـه لطف ها بکـنـد |
مناجات با خدا
من که در بند غم و غصه اسیرم چه کنم با چـنـیـن کوه گـناهان کـثـیـرم چه کنم کرمی گرکه براین سائل غمگین نکنی من که درمانده و مسکین و فقیرم چه کنم |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سیدالشهدا علیه السلام در قتلگاه
ای پیـکـر بـرهـنـۀ بیسـر حـسیـن من آیا تـویـی عـزیـز پیـمبر، حـسیـن من؟ پیـدا نـمیکـنم به تـنت جـای بـوسـهای جز جای تیر و نیزه و خنجر حسین من |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سیدالشهدا علیه السلام در قتلگاه
در قـتـلـگـاهـت آمـدم و سـر نـداشـتی یک جـای سالمی تو به پیکـر نداشتی دیـدم تـو را چـه دیـدنی؛ ای پـارۀ دلـم حتی لـبـاس کهـنـه ای در بـر نـداشـتی |
حالات و مصائب سیدالشهدا علیه السلام در قتلگاه
بلـنـد مرتـبـه شـاهـی و پـیکـرت افـتاد همین که پیکرت افتاد خواهـرت افتاد تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی هـزار مـرتـبه زیـنـب، بـرابـرت افـتاد |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سیدالشهدا علیه السلام در قتلگاه
داشت هر چند گُلِ جانِ تو پرپر میشد از شمیـمـش هـمـۀ بـاغ مـعـطـر میشد من فـقـط داشتـم از دلـهـره میلـرزیـدم پیش چشمم كه تن پاك تو بیسر میشد |
حالات و مصائب سیدالشهدا علیه السلام در قتلگاه
رحمی قرار نیست که بر پیکرش کنند پس تیغ میکـشند که زخـمی ترش کنند از آب چـون مـضـایـقـه کـردند؛ آمـدنـد سـیـراب از سـراب دم خـنجـرش کـنند |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
مانند سایه از سـرم ای تـاج سـر مرو ما با هم آمدیم و تو بی هـمسـفـر، مرو تنها نه این که خـواهر تو، مـادر تـوأم از رفتنت به خاطر من در گُـذر، مرو |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
آرام دل؛ سـتـارۀ هــفـت آســمــان مـن آتش مزن به هر قـدم خود به جان من آهـسـتـه تر بـرو که تمـاشا کـنـم تو را دامن مکش ز دست من ای مهربان من |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
قدم قدم ز حرم دور گشتنت سخت است به غربت از حرمت دل بریدنت سخت است تو می روی و دل خـواهـرت به دنبالت برادرم چقدر جبهه رفـتنت سخت است |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
اگر هستی خدای عشق، من پیغمبرت هستم تو هستی شمع و من پروانۀ گرد سرت هستم تمام دلخوشی، با رفتن خود می کُشی من را نگاهم کن که محـتاج نگـاه آخـرت هستم |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
لب تشنه میروی ز برم؛ صبر میکنم بگذار خون شود جگـرم؛ صبر میکنم کـوه فـراق را به سـر دوش مـیکـشـم هر چـنـد بشکـنـد کـمـرم صبر میکنم |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
تو می روی و دل من دوباره میریزد و خواهر تو به راهت شراره میریزد خـدا کـنـد که بـمـیـرم نـبـیـنـمـت تـنها غـریبی تو به جـانـم شـراره میریـزد |